عباس ثابتی راد: تهران این روزها شهری بزرگ است اما نه در مقایسه با شهرهایی مانند توکیو که بیش از 6هزار و 978کیلومتر مربع وسعت دارد.

تهران شهری بزرگ است و فقط 745کیلومتر مربع وسعت دارد اما این شهر در روزگاری نه چندان دور پیش از آنکه بزرگ شود، اتفاقات جالبی را به‌خود دیده است. اعتمادالسلطنه در کتاب خاطرات روزانه خود از نخستین سفر ناصرالدین‌شاه به فرنگ می‌نویسد. در این خاطرات نکته‌ای خیلی جذاب وجود دارد. ناصرالدین‌شاه، به قصد سفر به فرنگ از تهران حرکت کرد و پس از سپری‌کردن راه‌های بسیار زیاد در نخستین منزلگاه خود استراحت کرد. در آنجا شاه دلتنگ تهران و دارالخلافه‌اش شد و بسیار غمگین تا پاسی از شب نخوابید. اعتمادالسلطنه نیز به مانند قبله‌عالم در فراغ تهران بسیار نوشت. نخستین منزلگاه شاه، روستایی به نام طرشت بود؛ محله‌ای که هم‌اکنون در غرب تهران جای گرفته است.آن‌روزها تهران بسیار کوچک بود.

از سال1286 که برای نخستین بار بلدیه در تهران تشکیل شد تا به امروز که 105سال از تشکیل نهاد مدیریت شهری می‌گذرد، تهران57شهردار به‌خود دیده است؛ شهردارانی که گاه کمتر از یک ماه بر مسند شهرداری تکیه زده‌اند و گاهی نیز بیش از 10سال سرنوشت این شهر را در دست داشته‌اند. گاهی برخی از شهرداران را به جرم اختلاس و مشکلات مالی از کار برکنار کرده‌اند و گاهی نیز برخی دیگر به بهانه‌های ناکارآمدی. در تمام این 105سال اما تهران هر روز بزرگ‌تر شده است. مدیریت شهری در طول این سال‌ها هیچ‌گاه نتوانسته از گسترش بی‌مهابای این شهر جلوگیری کند. روستایی کوچک که در احاطه دیوار شاه‌صفوی بود محدوده‌ای کوچک داشت. با گذشت بیش از 200سال پایتختی و 105مدیریت شهری امروز به هیولایی آرمیده در دامن البرز می‌ماند. این شهر کوچک در دوران صفویه در غرب به خیابان خیام می‌رسید و از شمال نیز به خیابان امام خمینی و امیر کبیر منتهی می‌شد و از شرق هم به خیابان پامنار می‌رسید و در جنوب در حوالی خیابان 15خرداد و میدان ارک پایان می‌گرفت. این محدوده کوچک در روزگار ناصرالدین شاه و برای تشکیل دارالخلافه ناصری نخستین گام‌های گسترش را برداشت و به‌تدریج بزرگ شد. در طول سال‌های مختلف تهران هر روز میزبان تعداد بیشتری از ایرانی‌ها شد و بیش از 42آبادی حاشیه‌ای این شهر که در برخی مواقع از هسته مرکزی شهر بسیار دور بودند، به این شهر پیوستند.

همه شهرداران پایتخت

متوسط عمر مدیریت شهری تهران در طول این 105سال بالغ بر 22ماه بوده است اما هیچ‌کدام از این شهرداران 57گانه نتوانستند راه را بر گسترش این شهر ببندند. شهرداری تهران از سال1286 با میرزا عباس‌خان مهندس باشی کار خود را آغاز کرد اما او نتوانست اتفاق چندانی در شهر به‌وجود بیاورد. پس از او و در دوران خلیل خان ثقفی اعلم‌الدوله بلدیه صاحب ساختمانی در سبزه میدان شد. این نخستین اقدام بلدیه برای اداره پایتخت بود.

در واقع هنگامی که آغا‌محمدخان قاجار قوانلو، به بلدیه رنگ و سیمایی جدید می‌داد و وظایف این نهاد نوپا را هر روز آشکارتر می‌کرد، همزمان برای شهر نیز قوانینی جدید وضع می‌کرد. او در واقع نخستین شهردار رسمی تهران بود که در مدت بلدیه‌چی بودنش توانست گام‌های نخستین را برای تثبیت بلدیه بردارد. او از همان روزهای آغاز فعالیتش، جزوه‌ای تنظیم کرد که در آن وظایف بلدیه و مأمورین آن به تفصیل در آن آمده و تشکیل انجمن‌ها و دوایر مختلف و محدوده و اختیارات آنها بیان شده بود. این جزوه به«کتابچه قانون بلدیه» معروف بود و آن‌ را مشتمل بر 108ماده به چاپ رساند. او توانست بسیاری از خیابان‌ها و کوچه‌های شهر را نامگذاری کند و همچنین شماره‌‌گذاری خانه‌ها را نیز به انجام رساند. روشنایی چند خیابان مهم شهر و رساندن آب آشامیدنی به خانه‌ها با گاری بشکه‌دار و نظافت معابر و آبپاشی خیابان‌ها نیز از دیگر فعالیت‌های اوست.

پس از برکنار شدن قاجار قوانلو از ریاست بلدیه، چندین شهردار جدید قدم به بلدیه تهران گذاشتند ولی تا سال1300 خورشیدی کار قابل توجهی در این زمینه انجام نشد. در این سال اداره بلدیه مورد بازنگری قرار گرفت و با تقلید از قانون بلدیه در پاریس،‌ لندن و برلین، بلدیه جدید شروع به کار کرد.

این بار «گاسپار ایپگیان» به‌عنوان رئیس بلدیه تهران معرفی و مأمور تشکیل اداره جدید شد. تأمین روشنایی خیابان‌های لاله‌زار، امیریه، علاء‌الدوله و اسلامبول از جمله اقدامات شهردار جدید بود. اگرچه قبل از این، خیابان چراغ گاز در پشت ارک سلطنتی به‌وسیله فانوس‌ها چراغانی شده بود اما این اقدام جدید بلدیه بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

بلدیه صاحبان دکان‌های خیابان‌های لاله‌زار، علاءالدوله و ناصریه را موظف کرد تا درهای مغازه‌ها را رنگ کرده و تابلوهای خوانا بر سردرشان نصب کنند، پشت شیشه‌ها را پاک کرده و از نام‌های فارسی استفاده کنند. در این زمان بلدیه دارای شش اداره بود که شامل اداره صحیه و معاونت عمومی، اداره محاسبات و عایدات، اداره امور خیریه، اداره ساختمان، روشنایی و میاه (مردگان)، اداره تفتیش، سجل احوال، احصائیه و نشریات و اداره کابینه پرسنل، تنظیمات، ملزمات، اجراییات و رسومات بود. دستور ساخت بنای بلدیه در میدان توپخانه و خاکریزی و تسطیح خیابان چراغ برق در این دوره صادر شد. همچنین این اداره به آبپاشی و نظافت خیابان‌ها، کوچه‌ها و جمع‌آوری زباله‌ها اقدام کرد و بسیاری از خیابان‌های شهر نامگذاری شد. به این ترتیب‌ ایپگیان به‌عنوان شهردار بلدیه جدید تهران توانست شهر را به پایتختی منظم تبدیل کند به‌گونه‌ای که بسیاری از امور شهری به‌صورت مدون به اجرا درآمد و حقوق شهروندی ساکنان تهران برای نخستین بار مورد اهمیت قرار گرفت. بعد از تغییر کابینه سیدضیاء، ایپگیان از کار کنار رفت. پس از مدتی با روی کار‌آمدن پهلوی اول، بلدیه تهران به شهرداری تبدیل شد که منشأ بسیاری از تحولات جدید شهر شد.

تهران به هیات یک پایتخت

سرتیپ آقا کریم‌خان بوذرجمهری یکی از افسران قزاق و جزو ارباب جمعی رضاخان بود که پس از رسیدن به ریاست بلدیه در نخستین اقدام، میدان توپخانه را با کمک یک مهندس روسی به شکلی جدید طراحی کرد. یکی از برنامه‌های بوذرجمهری، سنگفرش‌کردن بسیاری از خیابان‌های مهم تهران قدیم بود که خیابان امیریه و همچنین میدان توپخانه تا خیابان باغشاه را شامل می‌شد. بوذرجمهری، طراح بسیاری از خیابان‌های کنونی تهران بود به‌گونه‌ای که توانست در مدت کوتاهی و با طراحی عناصر جدید شهری، به تهران رنگ و روی یک پایتخت را بدهد. یکی دیگر از برنامه‌های وی، راه‌اندازی خطوط اتوبوسرانی بود که در ابتدا با سه‌خط شروع به کار کرد و پس از مدتی به تعداد بیشتری گسترش یافت.

البته ورود معماری نوین به بافت سنتی تهران اگر چه در بسیاری از موارد با استقبال مردم روبه‌رو شد و باعث شد بوذرجمهری چهره محبوبی بین مردم تهران پیدا کند ولی چند اقدام وی در از بین بردن بخشی از بافت تاریخی باعث ایجاد تنفر بین ساکنان شهر شد. رئیس بلدیه، به بهانه گسترش تهران به فراتر از مرزهای دروازه‌های تهران، اقدام به تخریب دروازه‌های قدیمی به‌جا مانده از عهد ناصرالدین‌شاه کرد؛ همچنین برای احداث بعضی از خیابان‌های شهر درختان 300ساله تهران را قطع کرد. بدین‌ترتیب اگر چه این شهردار توانست تهران را با سبک‌های معماری اروپایی زیبا کند ولی به‌دلیل اهمیت ندادن به آثار تاریخی شهر به «دشمن آثار تاریخی طهران» لقب گرفت. بوذرجمهری پس از 10سال به‌دلیل بیماری از ریاست بلدیه کنار رفت و سرتیپ هوشمند که رئیس قبلی اداره ثبت بود، شهردار جدید تهران شد. هوشمند توانست با ذکاوت خاصی، بسیاری از اوضاع شهری را سامان دهد ولی از شانس بد یک روز دستور آبپاشی مسیر عبور رضاخان را نداد و هنگام عبور شاه قزاق از خیابان، گرد و خاک به پا شد و به همین بهانه سرتیپ هوشمند از کار جدیدش برکنار شد. بلدیه هر از چند گاهی با شهردار جدیدی آشنا می‌شد؛ این بار صوراسرافیل رئیس قبلی بلدیه اصفهان، به این سمت انتخاب شد. وی در امر زیباسازی شهر اصفهان، اقدام‌های بسیار جالبی را انجام داده بود ولی در تهران موفق نبود، بعد از او چند شهردار دیگر آمدند تا سرانجام در سال1326، مهدی مشایخی، رئیس بلدیه شد.

مشایخی طرح جدیدی را پیشنهاد کرد، لوله‌کشی آب شرب تهران، باعث شد تا این رئیس جدید، با ادامه این طرح نوین، تهران را به پایتخت سایر کشورها نزدیک کند. وی برای اجرای این پروژه با شرکت الکساندر گیب انگلیسی قراردادی امضا کرد اما از شانس بد، ده‌ها چاه زده شد ولی هیچ کدام به آب نرسید و بدین‌ترتیب بهانه‌ای برای تغییر این رئیس بلدیه هم مهیا شد. دکتر محمد خلعتبری به‌دلیل فساد مالی، حسام دولت‌آبادی، محمد مهران و تعداد دیگری نیز به‌ترتیب آمدند و به‌دلیل ناکارآمدی و نداشتن کفایت برای ریاست بلدیه پایتخت یکی پس از دیگری برکنار شدند.

توسعه فضای سبز

موسی مهام، شهردار جدیدی بود که نامش با بسیاری از فضاهای سبز تهران ماندگار شد؛ رئیس جدید بلدیه، ماجرای جالبی داشت. وی که قبلاً رئیس بلدیه شهر مشهد بود پس از رسیدن به سمت جدید، شروع به ایجاد آبنما، بلوار و گل و گلکاری کرد. وی که عاشق زیبایی‌های شهری بود و برعکس شهرداران قبلی و بعدی تهران به عابر پیاده اهمیت می‌داد، با این تفکر که تهران باید برای ساکنان شهری، جالب و جذاب باشد، برای نخستین بار «آب کرج را به تهران آورد». یکی از مهم‌ترین کارهای رئیس روشنفکر بلدیه، ساختن بلوار آب کرج (بلوار کشاورز) بود. این بلوار درزمین‌های دانشگاه تهران جلالیه (متعلق به جلال‌الدوله نوه ناصرالدین‌شاه) قرار گرفته بودو نهر کرج بین آن جریان داشت.این بلوار و آبنماهای آن توانست در مدت کوتاهی، بسیاری از تهرانی‌ها را برای گذران اوقات فراغت جلب کند. میدان اسب جلالیه هم در زمین‌های جلالیه، کنار بلوار بود که پس از چند سال پارک لاله‌ جای آن ساخته شد و پس از آن هتل اینترکنتینانتال (هتل لاله) در کنار پارک ساخته شد. مهام، پس از موفقیت‌آمیز بودن بلوار آب کرج، میدان ولیعصر را طراحی کرد.

موسی مهام، هم چندان دوام نیاورد و جایش را با فتح‌الله فرود عوض کرد. فرود در دهه40 با تکیه بر رابطه خوبی که با مردم جنوب شهر داشت، توانست زاغه‌های جنوب تهران را خراب کند و جای آن خانه‌های دولتی بسازد. این طرح فرود با استقبال ساکنان جنوب تهران روبه‌رو و با موفقیت نسبی مواجه شد. اما از آنجا که بلدیه به هیچ‌کس وفا نکرده بود، او هم مانند رئیس‌های پیشین رفت و از اقبال بد یا ماجرای پشت پرده، همراه موسی مهام و غلامحسین ابتهاج به زندان رفت. دستور زندانی شدن این سه شهردار را علی امینی نخست‌وزیر وقت که به مبارزه با فساد مالی می‌پرداخت، صادر کرد. دکتر نصر و بعد از او احمد نفیسی، شهرداران بعدی تهران شدند. در این زمان تقریباً تهران رنگ دیگری به‌خود گرفته بود و بسیاری از مشکلات 40 سال پیش را نداشت.

انجمن شهر تهران که نقش ویژه‌ای در تصمیم‌های شهری نداشت و تنها انتصاب شهرداران را عهده‌دار بود، غلام‌رضا نیک‌پی را برای هشت‌سال شهردار تهران کرد. نیک‌پی، نتوانست با اقبال عمومی روبه‌رو شود و به‌دلیل اینکه اداره راهنمایی و رانندگی را جزو دستگاه شهرداری کرد مورد تنفر افسران این اداره قرار گرفت؛ از طرفی دیگر نیک‌پی، برعکس شهرداران قبلی که زیاد به مردم کاری نداشتند، با بولدوزر خانه‌های مردم حاشیه شهر را خراب و این مردم فقیر را آواره کرد. نیک‌پی که نامش با خاطرات بدی در ذهن ساکنان تهران همراه بود سرانجام توسط همان انجمن شهر در سال 56 برکنار و شهرستانی دوباره شهردار شد. بدین‌ترتیب از دوره ناصری تا پایان پهلوی، حکایت بلدیه، دارای ماجرای پرپیچ و خمی بود که گاه برای امور شهری مفید و گاه آه مردم را بلند می‌کرده است.به هر حال بلدیه با تمام فراز و نشیب‌های خود، توانست «طهران» را «تهران» کند و شهر پر از گردوغبار را که درشکه‌های ناصری تنها وسایل نقلیه آن بودند به شهری وسیع تبدیل کند که خیابان، ماشین، اتوبوس و حتی بلوارها و میادین جدید نمادهای جدید آن بودند.

کد خبر 174161

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار شهری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز