و نتیجه آن را در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری این کشور کسب کرد.
به گزارش همشهری آنلاین، جلال خوشچهره روزنامهنگار و کارشناس مسائل سیاسی در ادامه یادداشتی با عنوان «محمدالمرسی؛ انتخاب میان آرمانگرایی و واقعگرایی» آورده است:
«اگر بخواهیم برای درایت سیاستمداران نمرهای تعیین کنیم باید آنان را در بزنگاهی بسنجیم که توانسته باشند در تشخیص منافع، اولویتبندی و اجرای آن خوب عمل کنند. محمدالمرسی توانست حداقل در هفته پایانی رقابتهای انتخاباتی که همراه شد با تصمیم دور از انتظار اما سناریوبندی شده شورای عالی قانون اساسی مصر به جای کشمکش، تعامل سازنده و پیش برنده را در دستور کار خود قرار دهد.
او برخلاف بسیاری از نخبگان کمتجربه و پرشور که دو تصمیم شورای عالی قانون اساسی مبنی بر تأیید حق حضور احمدشفیق در رقابتهای انتخاباتی و نیز انحلال مجلس خلق را به چالش بیفرجام خواندند، مورد احترام قرار داد و به رغم سخت شدن اوضاع برای پیروزی در انتخابات، مشارکت گسترده مردم را پای صندوقهای رأی برای نجات حداقلی دستاوردهای انقلاب جولای پیشنهاد کرد. این ابتکار شاید برای نویسندگان سناریوی سرخوردهسازی انقلابیون میدان التحریر و نیز بسیاری از ناظران که با پیشینه اخوانالمسلمین آشنا بودند، تعجبآور و شاید غافلگیرانه بود، ولی محمدالمرسی توانست از وضع ایجاد شده از سوی جریان ضدانقلاب و مرتجع، فرصتی برای ائتلاف میان جریانهایی فراهم کند که نهال انقلاب خود را در خطر مسخ شدن میدیدند.
پیروزی محمدالمرسی اکنون بارقه امید را میان همه جریانهای انقلابی ایجاد کرده است؛ اگرچه این پیروزی هنوز با مشکلات عدیدهای روبروست که اگر او و بالتبع اخوانالمسلمین نتوانند تحولات پس از این را به درستی مدیریت کنند، با خطر ناکامی یک نسل روبرو میشوند.
پیروزی انتخاباتی المرسی مرحلهای نخست از فرایند دشواری است که باید از یکسو خلاء قانون اساسی را تحمل کند و از سوی دیگر مجلسی که منحل شده و معلوم نیست رئیسجمهور منتخب باید به کدام قانون اساسی و در کدام مجلس سوگند یاد کند. این مهم سبب میشود تا شورای حاکم نظامی این کشور بار دیگر موضوعیت خود را به رخ کشیده و به این ترتیب بر استمرار حیات خود ادامه دهد. شورای نظامی قرار بود هنگام حضور مجلس و رئیس جمهور منتخب، قدرت را به نمایندگان ملت واگذارد.
حال محمدالمرسی باید برای تعامل با وضع جاری تدبیری بیندیشد تا از یکسو قدرت نظامیان پایان یابد و از سوی دیگر او به عنوان نماینده اراده مردم انقلابی، همچنان معتبر و مرجع باقی بماند. بهنظر میرسد در تصمیم اخیر شورای عالی قانون اساسی پیشبینی شده است که در صورت پیروزی المرسی در انتخابات، او وارد جریانی فرساینده خواهد شد که در عمل کارآمدی او را در اجرای برنامههایش ناکام میکند.
رئیس جمهور منتخب مصر دو راه پیشرو دارد؛ تن دادن به بازی هژمونی نظامیان میراثدار رژیم مبارک یا ارائه الگویی از تعامل سازنده با همه جریانهای سیاسی ـ اجتماعی مصر که با رژیم سابق مبارزه کردند. به عبارت دیگر جریان اخوانالمسلمین مصر یا باید یکجانبهگرایی را در تعقیب سیاستهای خود دنبال کند که در این صورت جامعه مصر را به سه دسته تقسیم خواهد کرد ـ و بیتردید سرانجامی فرسوده و شکست خورده دارد ـ یا از ائتلاف ایجاد شده در دور دوم انتخابات به نفع وفاق ملی برای استقرار حکومت قانونی و دموکراتیک عمل کند که در این صورت محمدالمرسی، رئیس جمهوری خواهد شد که آحاد جامعه مصر را نمایندگی میکند.
محمدالمرسی به عنوان نماد جریان اخوانالمسلمین مصر در حال حاضر با دو انتخاب روبروست: آرمانگرایی یا واقعگرایی. او در جریان رقابتهای انتخاباتی به درستی واقعگرایی را برگزید و نتیجه آن را در اقبال مردم به نفع خود شاهد بود. میتوان انتظار داشت که او همچنان براین تخته بند باقی بماند و مسیر آینده را با همه سختیها و شلو غیهایش ادامه دهد؛ اگر این باور هنوز در او و جریان اخوانالمسلمین باشد که تاریخ به ما میآموزد که از چه چیز پرهیز کنیم نه اینکه چه انجام دهیم.