به گزارش ایسنا، در صورت تخلیه شدن این استخر، فرد دیگر قادر به تسلط بر اعصاب خود در دفعات بعدی نخواهد بود.
دانشمندان با استفاده از تصاویر fMRI گرفته شده از مغز افراد، به هنگام تسلط بر اعصاب این فرایند را توضیح دادند.
به گفته ویلیام هدگاک تصاویر مزبور نشاندهنده بخشی از مغز است که موقعیتی را که در آن تسلط بر اعصاب لازم است، تشخیص میدهد و نشان میدهد چندین پاسخ به این موقعیت وجود دارند و تعدادی از آنها ممکن است خوب نباشند با این حال من عکسالعمل بچهگانه را اجرا خواهم کرد.
محققان معتقدند که از دست دادن فعالیت DLPFC ممکن است به معنای تحلیل رفتن تسلط بر اعصاب و کنترل فرد باشد. فعالیت مداوم ACC بدین معناست که افراد هیچ مشکلی در به رسمیت شناختن یک تنش نداشته و گرچه به تنش و مبارزه ادامه میدهند کوتاه آمدن و تسلیم شدن برای آنها در هر لحظه دشوارتر میشود.
این مطالعه تفکرات قبلی که تسلط بر اعصاب را مانند یک عضله میپنداشتند، اصلاح میکند زیرا تصاویر هدگاک نشان میدهد که این فرایند مانند یک استخر بوده که در اثر استفاده تخلیه شده و سپس در یک محیط با تنش پایینتر یا به دور از تنش دوباره پر میشود.
در این پژوهش دانشمندان نمونههای انسانی را در یک اسکنر MRI بررسی کرده و آنها را مجاب به اجرای دو فعالیت شامل تسلط بر اعصاب کردند. نخستین عمل شامل نادیده گرفتن واژگانی بود که بر روی صفحه رایانه ظاهر میشدند در حالی که عمل دوم حاوی انتخاب گزینههای ترجیحی بود.
یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که در عمل دوم تسلط بر اعصاب برای سوژههای انسانی بسیار دشوارتر بود. این فرایند "تخلیه نظارتی" (regulatory depletion) نامیده میشود.
به گفته هدگاک، DLPFC افراد حین فعالیت دوم در فرایند تسلط بر اعصاب کمتر فعال بود و بنابراین غلبه بر پاسخ ترجیحی برای آنها دشوار بود.
این مطالعه گام مهمی در راستای ارائه تعریفی شفافتر از روند تسلط بر اعصاب و پاسخ به این پرسش است که چرا افراد مرتکب اعمالی میشوند که میدانند به مصلحت آنها نیست.
یکی از کاربردهای این امر تبیین برنامههای بهتر در کمک به افرادی است که در تلاش برای پایان دادن به اعتیادهایی همچون اعتیاد به غذا، خرید، مواد مخدر یا الکل است.
تعدادی از درمانهای کنونی به سوژهها در ترک اعتیاد کمک میکنند. این کمک از طریق تمرکز بر مرحله تشخیص تنش و تشویق فرد برای اجتناب از موقعیتهای دارای تنش است. برای مثال یک فرد الکلی باید از مکانی که در آن الکل سرو میشود دوری کند.
با این حال هدگاک مدعی است که تحقیق وی درمانهای نوینی را برای تمرکز بر مرحله اجرا در درمان اعتیاد و مصرف الکل پیشنهاد میدهد. یافتههای وی همچنین به اشخاصی که به دلیل نقص تولد یا ضایعات مغزی از عدم تسلط بر اعصاب خود رنج میبرند، کمک کند.