این دگرگونی، احساس امنیت را در بر نمیگیرد بلکه به شرایط محققشدن آن و همچنین تنوع ابعاد این پدیده مربوط میشود. زمانی، همین که جنگی در کار نبود خودبهخود وجود امنیت را ثابت میکرد اما با تغییر شرایط کشورها و جهان، پیشرفتهای فنی و تکنولوژیک، تغییرات آبوهوایی و افزایش قدرت علم در پیشبینی آینده، امنیت مفهومی گستردهتر از حفاظت در برابر دشمن نظامی و تعرض به خاک کشورها یافت. در این شرایط جدید، ناامنی دیگر فقط تعرض به مرزهای یک کشور نیست.
در دهه1990 معلوم شد که امنیت تنها حفاظت در برابر خطرات نظامی یا اقتصادی نیست و باید مسائل اجتماعی، منابع طبیعی و محیطزیستی هم بهعنوان مسائلی که میتوانند تهدید امنیتی باشند، مورد توجه قرار گیرند.
امنیت در دنیای تغییریافته امروزی انواع مختلفی دارد؛ از امنیت ملی تا امنیت انسانی، بهداشتی، غذایی و انرژی. به غیر از تنوع و گوناگونی، امنیت در دنیای جدید چند ویژگی منحصربهفرد هم دارد و با تعریف این ویژگیهاست که میتوان تفاوت مفهوم جدید امنیت را با مفهوم سنتی آن دریافت. به چند مورد از این ویژگیها با ذکر مثال اشاره میکنیم.
قدرت سیاسی و نظامی، دیگر چندان به کار امنیت در دنیای جدید نمیآید. اقتدار نظامی مصونیت ایجاد نمیکند زیرا دروازههایی که ناامنی از آنها نفوذ میکند بسیار گسترده شدهاند. با قوای نظامی نمیتوان جلوی ناامنی اقتصادی یا غذایی را گرفت.
اقتدارگرایی در حکومت هم نمیتواند به امنیت منجر شود. گاهی این تدابیر نتیجه عکس هم میدهد و تأکید بر تأمین امنیت با توسل به زور و قوای نظامی میتواند موجب ناامنی بشود. آمریکا که از نظر هزینههای نظامی در جهان در جایگاه نخست است و پیشرفتهترین و گرانترین تسلیحات جنگی دنیا را در اختیار دارد، بهخاطر استفاده از همین قوای نظامی مورد خشم قرار گرفت و حمله مرگبار 11سپتامبر با بیش از سههزار کشته را تجربه کرد. بعد از این واقعه تا سالها امنیت به کابوس آمریکاییها تبدیل شد. هنوز هم تلاش برای حفظ این امنیت، آرامش، آزادی و حتی رفاه اقتصادی آمریکاییها را سلب کردهاست.
از آنجا که قدرت نظامی و سیاسی چندان بهکار امنیت در دنیای جدید نمیآید، نقش دولتها در تأمین امنیت ، کمرنگ شدهاست. اگرچه همچنان این انتظار از دولت و حکومت هست که امنیت شهروندانش را تأمین کند اما چون این حفظ امنیت با تدابیر اجرایی و نظامی صرف، دیگر ممکن نیست، پس نقش دولتها کمرنگتر میشود. امنیت چنان گسترهای یافته که حتی اگر دولتی بخواهد هم نمیتواند بهتنهایی بازیگر اصلی در تأمین آن باشد.
عوامل دخیل در تأمین امنیت در دنیای جدید مواردی چون افکار عمومی و میزان رضایت مردم از حکومت، مشارکت نیروهای متخصص در حل مشکلات، تعامل و دوستی با جهان و شناخت صحیح از شرایط داخل و پیرامون است.
معیار ارزیابی امنیت در دنیای جدید پیچیدهتر شدهاست. دیگر تنها نبود جنگ در یک کشور بهمعنای وجود امنیت در آن نیست. ثبات و عدمتغییر هم امنیت به همراه نمیآورد. دسترسی به شغل، غذا، بهداشت و آسودگی خیال از آینده، مواردی است که بهعنوان معیارهای جدید امنیت ملتها تعریف شده است. در سطح جهانی هم تشکیل مجامعی با حضور تعداد بیشتری از کشورها و قدرتها و نزدیککردن منافع آنها به یکدیگر، میتواند تضمینی برای عدمرویارویی و در نتیجه معیاری برای امنیت جهان باشد.
امنیت در دنیای جدید مفهومی پیوستهتر و جمعیتر یافتهاست. دیگر دولتها نمیتوانند بدون توجه به امنیت مردمشان فقط به امنیت خودشان فکر کنند. در سطح جهانی هم این پیوستگی دیده میشود. در دنیای امروز بهویژه در سطح منطقهای، یا همه امنیت دارند یا هیچکس امنیت ندارد. وقوع جنگ، خشکسالی، بحران اقتصادی یا ناامنی اجتماعی در یک کشور در چشمبرهمزدنی میتواند کل منطقه یا جهان را تحتتأثیر قرار دهد. پس تلاش برای امنیت جمعی امری اجتنابناپذیر است. در دنیای امروز دیگر قدرت، امنیت نمیآورد بلکه این احساس مشترک مردم و دولت درباره امنیت است که باعث قدرت یک کشور میشود.