در واقع برخی از صفات و عادات شخصیتی که با بخت بیشتر موفقیت در بازیهای المپیک همراهی دارند، به موفقیت افراد غیرورزشکار در رسیدن به اهداف کلیتر مانند موفقیت حرفهای یا حفظ سلامت هم یاری میرسانند.
اما روانشناسان ورزشی برخی از صفات را به طور خاص با موفقیت ورزشی مربوط میدانند.
اینها هفت خصوصیتی است که بیشتر در برندگان مدال المپیک مشاهده میشود، و راز موفقیت آنان است:
1) دانستن اینکه تا چه حدی باید به خود فشار آورد
جای تعجب نیست که بسیاری از برندگان المپیک از خانوادههایی برخاستهاند که الگویی از یک اخلاق کاری قوی دارند. این المپیکیها از سن کودکی آموختهاند که به تعهداتشان وفادار بمانند، و برای رسیدن به یک مدال المپیک هم فداکاری بسیاری لازم است.
اما از طرف گرایش به انجام کار سخت، هنگامی فرد نگران موفقیت است، ممکن است مشکلاتی هم ایجاد کند.
شکست بسیاری از ورزشکاران با استعداد را به فشار آوردن بیش از حد به خود درست پیش از مسابقه مربوط دانستهاند. این "بیش از حد تمرین کردن" ممکن است به آسیبدیدگی، ناهماهنگی تیمی یا صرفا کارکرد پایینتر از حد متوسط ورزشکاران بینجامد. به طور کلی هنگامی ورزشکاری که برای بردن مدال وارد مسابقه میشود، به همان اندازه آمادگی بدنی به استراحت هم نیاز دارد.
2) خوشبینی
روانشناسی عامهپسند عاشق تبلیغ منافع خوشبینی است. روانشناسان ورزشی میگویند درست است که داشتن شخصیت خوشبینتر با موفقیت بیشتر چه در المپیک و چه در زندگی روزمره همراهی دارد. اما قدرت خوشبینی در دیدن دنیا از ورای عینکی رنگی نیست. در واقع تحقیقات نشان میدهد که ارزیابی فرد خوشبین از موقعیت معمولا واقعبینانهتر از فرد بدبین است.
به گفته دانشمندان ارزش خوشبینی احتمالا به خاطر انگیزشی است که در فرد برای بهبود بخشیدن به زندگیاش ایجاد میکند.
افراد خوشبین با احتمال بیشتری نسبت به افراد بدبین به طور فعال به جستجوی راهحلهایی برای مشکلاتی میپردازند که افراد بدبین تلاش برای حل آنها را بیثمر میدانند.
3) آگاهی از خود (دروننگری)
برای اینکه خوشبینی واقعا برای فرد سودمند باشد - چه در ورزشهای به شدت رقابتی، چه در اهداف شغلی و چه در تغییرات در سبک زندگی - او باید درکی متعادل از خودش داشته باشد. برای اینکه آدم صادقی باشید، نیاز دارید اندکی شک نسبت به خودتان را حفظ کنید. دروننگری دقیق به افراد کمک میکند برای رفع نقصهایشان تلاش کنند، و از پیش بدانند بزرگترین امکاناتشان چه برای شکست و چه برای پیروزی چیست، و از خطاهای رایجی مانند تمرین بیش از حد، از دست دادن تمرکز یا فرسوده کردن خود پرهیز کنند. این خصوصیت همچنین به فرد کمک میکند، خودش را زیرنظر داشته باشد، و بداند که هیچیک از ما آنقدر بزرگ نیست که هیچگاه شکست نخورد.
4) داشتن انگیزه درونی
روانشناسان میان منابع انگیزش که از درون فرد منشا میگیرد- مانند علاقه فطری- و آنهایی که از منشاء بیرونی دارند، مانند تحسین دیگران یا پاداش مادی تفاوت میگذارند.
روانشناسان ورزشی میگویند مورد اول یا به اصطلاح انگیزش درونی ارتباط بسیار قویتری با موفقیت دارد تا پاداشهای بیرونی.
پژوهشگران همچنین دریافتهاند که در واقع پاداشهای بیرونی ممکن است انگیزش درونی را تضعیف کنند.
به همین علت است که اگر برای کاری که سرگرممان میکند پول بگیریم، این کار به شغل بدل میشود و اگر پیشتر کتابی برای مثال درباره سفر فضایی را با علاقه میخواندیم، هنگامی که این کتاب جزئی از برنامه درسیمان شود، دیگر کتاب بالینیمان نخواهد بود. این موضوع به خصوص ممکن است در جریان بازیهای المپیک مشکلساز شود، زیرا در این هنگام پتانسیل پاداشهای خارجی بسیار بزرگ و بسیار واقعی است، و باعث انحراف توجه ورزشکاران میشود.
به قول روانشناسان وضعیت مانند این است که یک میلیون دلار روی میز باشد و به شما بگویند میتوانید صاحب آن باشید، به شرطی که به آن فکر نکنید.
6) داشتن برنامه برای مقابله با عوامل پرتکننده حواس
کارکرد موفق ورزشی به ندرت به علت شانس رخ میدهد و این کارکرد به آسانی در نتیجه حواسپرتی و بیدقتی مختل میشود. و بزرگترین چالشی که ورزشکاران المپیک با آن مواجهند، همین از دست دادن تمرکز است.
ورزشکاران المپیک درست در زمانی که انتظار بر این است بیشترین تمرکز را داشته باشند، در معرض سیلی از عوامل پرت کننده حواس از رسانهها و تقاضاهای واسطهها گرفته تا فشارهای خانوادگی و شمار فراوان محصولات تبلیغی که به آنان اهدا میشوند، قرار میگیرند. مانند این است که یک بچه ده دوازده سال را به پارک بازی ببرید، و از او بخواهید که تکالیف مدرسهاش را انجام دهد.
طرحریزی برنامههایی پیش از شروع مسابقات برای مقابله با عوامل پرتکننده حواس، اتفاقات ناخوشایند و بدبیاریها- و بعد رعایت دقیق این طرحها با موفقیت بیشتر در بازیها همراهی دارد.
راهکارهای مشابه احتمالا به هر کسی که در تلاش است به هدف مهمی برسد، یاری خواهد رساند.
7) داشتن روال روزمره (روتین)
شاید مهمترین راهبرد برای رسیدن به یک هدف درازمدت داشتن یک روال روزمره، و رعایت آن حتی در مواجهه با یک وضعیت آشفتهکننده است. داشتن یک روال روزمره به ورزشکار کمک میکند در میانه جار و جنجالها، عوامل پریشانکننده، و اضطرابات که خصوصیت ذاتی مسابقات است، پایداری خود را حفظ کند و بهترین کارکرد خود را به نمایش درآورد. در واقع مدالآوران المپیک اغلب میگویند احساسشان این است که گویی در هنگام پیروزیهایشان به طور "خودکار" عمل میکنند، در حالیکه آنانی که مدال نیاوردهاند کمتر چنین تجربهای را گزارش میکنند.
روانشناسان ورزشی میگویند این روال روزمره بر حسب تیمهای گوناگون و انواع شخصیتها ممکن است تفاوتهای زیادی داشته باشد. برای برخی ورزشکاران این روال روزمره ممکن است انجام مراقبه پیش از شروع رقابت باشد، در حالیکهگروهی دیگر پیش از شروع مسابقه ممکن است جوکگویی و درآمیختن با دیگران بپردازند.
در واقع مسئله مهم تداوم بخشیدن به این روال است، نه اینکه این روال واقعا شامل چه اعمالی باشد.
به گفته روانشناسان، ورزشکاران بیش از هر چیز دیگر نیاز به داشتن یک روال تثبیتشده از قبل و حفظ آن روال و پناه بردن به آن دارند، زیرا در هنگام مسابقات همه چیز به هم میریزد.
LiveScience