خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد: اقدامات تروریستی برخی از این افراد مظنون در نقاط مختلف تهران - پایتخت ایران - پخش شد. این خبرگزاری نوشت: 14 مظنون که تلویزیون دولتی آنها را نشان داد متشکل از هشت مرد و شش زن بودند. آسوشیتدپرس اضافه کرد: تصاویری از یک پادگان نظامی پخش و اعلام شد که این پادگان یک مرکز آموزشی در نزدیکی تلآویو در اسرائیل است. روزنامه هافینگتون پست در مقالهای نوشت که ایران همواره با مأموران اطلاعاتی فوقالعاده حرفهای و قوی که داشته است، توانسته جلوی بسیاری از ترورها را بگیرد و چنین اقداماتی باعث شگفتی سرویسهای اطلاعاتی دنیا، ازجمله سیآیای و موساد شده است.
کلوپ ترور
بهزاد عبدلی، فیروزه یگانه، مریم زرگر، رامتین مهدوی موسایی، آرش خردکیش، مریم ایزدی، فواد فرامرزی، نشمین زارع، محسن صدقی، ایوب مسلم، تارا باقری و مازیار ابراهیمی اعضای تیمی هستند که راه مجید جمالیفشی - عامل ترور شهید مسعود علیمحمدی - را پیموده و در انتظار عاقبتی هستند که جمالی فشی دچارش شد. اعترافات این عوامل ترور دانشمندان هستهای کشورمان در مستندی با نام کلوپ ترور پخش شد.
مستند کلوپ ترور روایت پیروزمندانه سربازان گمنام امام زمان(عج) در انهدام و ضربهزدن به شبکه ترویستی «مثلت سیاه» آمریکا، انگلیس و اسرائیل است که راه جلوگیری از پیشرفتهای هستهای کشورمان را در حذف دانشمندان هستهای کشور دیده و با ترور شهید علیمحمدی در دیماه سال 88 پروژه خودشان را آغاز کردند.
در این مستند، بر اساس اعترافات عوامل ترور چهار دانشمند هستهای کشورمان، شرح داده میشود که تیم ترور، چگونه برای ترور دکتر مسعود علیمحمدی، دکتر مجید شهریاری، مهندس داریوش رضایینژاد، دکتر مصطفی احمدیروشن و دوست و همکارش رضا قشقایی و همچنین دکتر فریدون عباسیدوانی برنامهریزی کردهاند، چگونه آموزش دیدهاند و چه برنامههای خرابکارانه دیگری را در دستور کار داشتهاند که توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) خنثی شده است.
سازماندهی این تیم تروریستی از این جهت پیچیده بوده که اعضای تیم بهصورت سلولی فعالیت میکردند و زیرشبکهها از فعالیت گروههای موازی اطلاعی نداشتند؛ اگرچه در برخی موارد مأموریتشان مکمل هستههای دیگر است، بهگونهای که اعضای تیم از نحوه عملکرد سایر اعضا اطلاعی ندارند چرا که در روش سلولی هر شخص مسئول انجام وظایف محوله خود بوده و از دیگر اعضا خبری ندارد.
این نکته پیش از این نیز در سخنان حجتالاسلام حیدر مصلحی وزیر اطلاعات مورد اشاره قرار گرفته بود. او بعد از دستگیری مجید جمالیفشی، یکی از عوامل ترور دکتر مسعود علیمحمدی گفته بود که در برنامهریزی این ترور تیمی بهصورت سلولی کار میکردند که حتی از حضور همدیگر هم اطلاع نداشتند.
پیچیدگی عملیاتها، اسامی متعدد و رمزآلود، پشتیبانیهای همهجانبه مثلث سیاه ترور یعنی آمریکا، انگلیس و اسرائیل از عوامل ترور، دستگیری این تیم ترور را اگرچه بسیار دور از دسترس کرده بود اما تلاش شبانهروزی سربازان گمنام امام زمان (عج) اشک شوق را در چشمان مادر شهید احمدیروشن و همسران شهیدان علیمحمدی، رضایینژاد، قشقایی و شهریاری جاری کرد.
لانه عنکبوتی موساد
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، در تحقیقات بهدست آمده از اعضای دستگیر شده این تیم سازمانیافته تروریستی متأسفانه مستنداتی از همکاری اقلیم مجاور مبنی بر در اختیار قرار دادن خاک خود در جهت آموزش و همچنین همکاری یکی از کشورهای همسایه در جهت اعزام این تروریستها به لانه عنکبوتی موساد در حومه تلآویو یافت میشود. بهزاد عبدلی، یکی از اعضای تیم ترور که از سال 86 با این تیم و عوامل پشتپرده آن در ارتباط است و در چهار ترور هم نقش داشته، در این زمینه میگوید: «از من خواستند که یک دوره توی (اقلیم مجاور) ببینم، دوره اطلاعاتی، وقتی من به آنجا رفتم، من را به یک آقا معرفی کردند، من به همراه این آقا به یک کمپ رفتیم آنجا برای دوره آموزش، دوره آموزش نظامی دیدم، موتور سواری، آموزش تیراندازی، دفاع شخصی، این آموزشها را انجام دادیم، آموزش اطلاعاتی هم به ما دادند، مثلا اگر اطلاعاتی، چیزی خواستند جمعآوری کنیم، چه جوری عکسبرداری کنیم».
شیوههای ترور
اعضای تیم ترور در پادگانی در حومه تلآویو مستقر شده و شیوه کلاسیک ترور اسرائیلی را که پیش از این در کشورهای عربی- اسلامی توسط رژیم صهیونیستی انجام میشد، فرامیگرفتند. یکی از ترفندهایی که در این پروژه برای نخستینبار طراحی شده بود، استفاده از زنان بهعنوان ابزار عملیاتهای تروریستی بود.
تارا باقری با اسمهای مستعار نغمه و ندا نیز در تکمیل صحبتهای همدستش میگوید: با اغواگری با افراد مختلفی که به من معرفی میشد ارتباط برقرار میکردم، از آن طریق و از آنها فیلم تهیه میکردم و علیه آنها استفاده میکردم، این فیلمها باعث میشد که آنها اطلاعاتی را که شخصیت اصلی گروه میخواهد، به او بدهد.
در عملیات ترور شهید مصطفی احمدیروشن اما تروریستها که نقشه ترورهایشان را به خوبی قبول داشتند، هیچگاه تصور نمیکردند در کمین دوربینهای امنیتی باشند. توسط همین دوربینها تصویر آرش که حامل کیسه بمب بود، در یکی از عملیاتها با دوربینهای عملیاتی شکار میشود و مورد شناسایی قرار میگیرد.