در سالهای نهچندان دور، بازیکنان ایرانی زیادی در لیگهای مختلف اروپا بازی میکردند ولی در حال حاضر باشگاههای قاره سبز علاقه زیادی به جذب بازیکنان ایرانی نشان نمیدهند و تنها پیشنهادهایی که میرسد از لیگهای آسیایی است.
این تغییر رویه دلایل متعددی دارد. در اواخر دهه 90میلادی، فوتبال ایران جهشی غیرمنتظره داشت و نسل جدید آن زمان ناگهان مورد توجه قرار گرفتند. درخشش در جام ملتهای آسیایی 1996 و صعود به جام جهانی 1998 توجه باشگاههای اروپایی را به سوی ستارگان تیم ملی جلب کرد و آنها که تشنه بازی در اروپا بودند و قیمت پایینی داشتند، با نخستین پیشنهاد راهی قاره سبز شدند. درخشش نسل اولیه لژیونرها مثل علی دایی و مهدی مهدویکیا راه را برای بازیکنان جوانتر باز کرد و بهتدریج آنها هم راه اروپا را در پیش گرفتند. پس از بوندسلیگا، پای بازیکنان ایرانی به سریA و لالیگا هم باز شد و پس از درخشش آندرانیک تیموریان در جامجهانی2006، ایران توانست در لیگ برتر انگلیس هم نمایندهای داشته باشد. جامجهانی2006 شروع افول فوتبال ایران در صحنه بینالمللی بود و با ناکامی تیم ملی در صعود به جامجهانی2010، فرصت ورود چهرههای جدید به فوتبال اروپا از بین رفت. ایرانیهای شاغل در اروپا هم با بالا رفتن سنشان بهتدریج به لیگ ایران برگشتند.
نزول سالهای اخیر فوتبال ایران با پیشرفت فوقالعاده فوتبال ژاپن و کرهجنوبی همزمان شد و استعدادیابهای باشگاههای اروپایی در این سالها بیشتر روی بازیکنان شرق آسیا تمرکز کردهاند. این دو کشور در اکثر تورنمنتهای مهم نوجوانان و جوانان حضور دارند و بازیکنان آنها بیشتر از همتاهای ایرانیشان زیر ذرهبین هستند. آنها به قواعد فوتبال حرفهای به خوبی آشنایی دارند و از نظر بازاریابی هم میتوانند انتخاب بهتری باشند تا باشگاههای اروپایی که تنها اجازه استفاده از سه بازیکن غیراروپایی را دارند، در میان آسیاییها به سراغ کرهایها و ژاپنیها بروند. به همه اینها باید جاهطلبی بازیکنان شرق آسیا را هم اضافه کرد. آنها پیشنهادهای بعضا پایین را میپذیرند و سختیهای حضور در فوتبال اروپا را به جان میخرند تا درهای پیشرفت احتمالی در آینده به رویشان باز شود. مثلا شینجی کاگاوا در سال 2010حاضر شد باشگاه سرزو اوزاکا را تنها با 350هزار یورو ترک کند و به دورتموند بپیوندد. او با نشاندادن تواناییهایش در این تیم آلمانی، تابستان امسال با قراردادی که حدود 20میلیون یورو ارزش داشت به منچستریونایتد پیوست.
قانون 3+1
برخلاف مسیر اروپا که در این سالها به روی بازیکنان ایرانی بسته بوده، آنها رفتوآمدهای زیادی به لیگهای امارات و قطر داشتهاند. معمولا باشگاههای قطری و اماراتی بازیهای لیگ ایران را زیرنظر دارند و بازیکنانی که بدرخشند را جذب میکنند. اگر از فصل جاری بگذریم که باشگاههای اماراتی به دلایل غیرورزشی از استخدام بازیکنان ایرانی خودداری کردند، در سالهای اخیر اکثر بازیکنان تیم ملی، بازی در لیگ امارات را حداقل برای یک فصل تجربه کردهاند. لیگ قطر هم در دو سال اخیر توجه ویژهای به بازیکنان ایرانی داشته و هادی عقیلی، فرهاد مجیدی و آندرانیک تیموریان جذب لیگ ستارگان قطر شدند.
البته باشگاههای عربی و بهطور کلی آسیایی دلیل مهم دیگری هم برای جذب بازیکنان ایرانی دارند و آن قانون 3+1 است. براساس این قانون که AFC برای پیشرفت فوتبال قاره تصویب کرده، تیمهای شرکتکننده در لیگ قهرمانان آسیا علاوه بر سه بازیکن غیرآسیایی اجازه دارند از یک بازیکن آسیایی هم در ترکیب اصلیشان استفاده کنند و این زمینهساز ورود بازیکنان ازبک و کرهای زیادی به لیگهای منطقه خلیجفارس شد. در سالهای رکود فوتبال ایران و در شرایطی که راه ورود به لیگهای اروپا فعلا بسته است، بهنظر میرسد باشگاههای آسیایی، تنها راه باقیمانده برای بازیکنان ایرانی، برای تجربه بازی در خارج از کشور است.