در کشور ما نیز اوقات فراغت از سوی دولتها مورد توجه قرارگرفت و نهادهای مختلف مثل وزارت ورزش و جوانان، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سازمان دانشآموزی، مشغول سیاستگذاری در این امر هستند البته وزارت آموزشوپرورش از ارگانهای تاثیرگذار در روند برنامهریزی اوقات فراغت قلمداد میشود اما با وجود تلاشهای فراوان تنها حدود نیمی از دانشآموزان را تحت پوشش برنامههای خود دارد و طرح جامعی برای تحت پوشش قراردادن همه دانشآموزان ندارد.
برای غنیسازی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان ایجاد هماهنگی بین نهادها و سازمانهایی که در امر به اوقات فراغت مسئولیت دارند بیش از 30سازمان و دستگاه مسئول هستند و حتیالمقدور اتخاذ تدابیری برای ایجاد یک تشکیلات واحد در این زمینه به شدت احساس میشود همچنین باید به موارد زیر توجه کرد.
- اوقات فراغت باید به عنوان یک بخش اصلی در جامعه و بین خانوادهها جای بگیرد.
- یکی از عوامل تعیینکننده در چگونگی گذراندن اوقات فراغت فرزندان نقش خانواده و والدین است.
- بارورسازی این اوقات به همراه تحولات اجتماعی، اقتصادی و توسعه صنعت باید مورد آموزش قرار گیرد و تسهیلات اقتصادی برای خانوادههای کمدرآمد فراهم شود.
برای آزادسازی انرژی فراوان و هیجان انباشته شده دختران و پسران جامعه روشهای غیرفعال مانند تماشای تلویزیون، گوش دادن به رادیو و موسیقی و مطالعه کتاب کافی نیست و باید برنامههای جذابتر و با محتوای بیشتر و بهتری طراحی شود.
- نوجوانان و جوانان باید به حداقل امکانات و تسهیلات فراغتی در محله زندگی خود دسترسی داشته باشند و در این خصوص باید برای محلیشدن برنامههای اوقات فراغت تدابیر خاصی اتخاذ شود.
- تسهیلات و امکانات بلااستفاده در محلهها و دستگاههای دولتی اعم از فضاهای ورزشی، اردوگاهی و تفریحی با گستره بیشتری در اختیار نوجوانان و جوانان قرار بگیرد و محدود به کارکنان آن دستگاهها نباشد.
- اوقات فراغت میتواند پایدارترین نگرشهای تربیتی را به مخاطبان خود ارائه کند.
- کودک آن چیزی را یاد میگیرد که به آن نیاز دارد، پس محتوا را با نیاز کودک همراه کنیم.
- کودک به هیچ وجه کسانی را که سرگرمش میکنند دوست ندارد بلکه به آنهایی که تربیتش میکنند مهر میورزد.
- آدمی به همان اندازه موفق است که میخواهد، پس خواستن و نیاز به موفقیت را در او زیاد کنیم.
- آدمی در جهان به کمک آنچه میشنود و به یاری آنچه میبیند پیشرفت نمیکند، پیشرفت آدمی بسته به چیزی است که انجام میدهد.
- برای خلاقیت و پرورش معرفت کودک، او را در برابر نادانستهها قرار دهید تا خود دانستن را کشف کند.
- نوع آدمی به چیزی توجه میکند که تراز رغبت اوست، پس پیامهای تربیتی را در تراز رغبت او قرار دهید.
- دانش موقعی رسمیت مییابد که از مرحله عمل بگذرد.
- «آن کسی که عمل میکند، میداند». سعی کنید پس از عمل به دانش خود، آن را به دانشآموز منتقل کنید.
- مشیت الهی بر این تعلق گرفته است که آدمی سرمایههای نهفته در فطرتش را خود به ثمر برساند.
اهمیت برنامهریزی اوقات فراغت در سنین نوجوانی و جوانی
دانشآموزان (پسران و دختران عموما و با اندک تفاوتی که در بعضی موارد دارند) در این سنین از خصوصیات جسمی و روانی زیر برخوردارند:
1 - تغییرات دفعی و ناگهانی بلوغ جسمی در پسران و دختران؛ این تغییرات از یک طرف نیروی جسمی نوجوان را افزایش میدهد و او را برای انجام فعالیتهایی که نیاز به تحرک بدنی فراوان دارد مستعد میسازد و از طرف دیگر برحالات عاطفی و روانی وی اثر میگذارد؛ به این صورت که اولین جنبههای توجه وی به خویشتن، پرداختن به وضع جسمی است که ممکن است بسیاری از اوقات نوجوان را صرف کند؛ در روابط با دیگران نوجوان وضع بدنی خود را بسیار موثر میداند و گاه نگران آن است که مبادا از ظاهری ناپسند و غیرمعقول برخوردار باشد. همین امر میتواند باعث ایجاد اضطراب در وی شود. ورزش کردن و پرداختن به تناسباندام به ویژه در پسران و تلاش برای رشد و افزایش مهارتهای بدنی راههایی هستند که به وسیله آنها نوجوانان میکوشند تصویر جسمی قابل قبولی از خود بهدست آورند و برنامههایی که به تلاش برای حفظ سلامت و نیروی بدنی منجر شود، با استقبال آنان روبهرو خواهد شد. از خلال برنامههای مناسب باید ضمن تامین سلامت جسمی نوجوانان، باعث توجه افراطی آنان به جسم خود نشود.
2 - افزایش جنبههای انفعالی در روحیات دانشآموزان؛ بروز تشویشهای عاطفی و رشد قوه تخیل، جنبهای دیگر از خصوصیات سنین نوجوانی است. به عبارت دیگر، نوجوان از وضعیت عاطفی تاثیرپذیری برخوردار میشود. این حساسیت ناشی از دو گونه تغییرات است؛ یکی تغییرات بدنی که به صورت افزایش کمی و کیفی ترشحات هورمونی، نوعی برانگیختگی هیجانی در وی به وجود میآورد و باعث میشود عواطفی از قبیل خشم، ترس، همدلی و... در وی بیشتر از سالهای قبل ظاهر شود و دیگری گسترش افقهای فکری او است که باعث تقویت تفکر درباره هویت و شخصیت خویش و حساسیت نسبت به محیط اطراف خود میشود. درآمیختن این دوگونه تغییر، نوعی تشویش و نگرانی نسبت به وضع حال و آینده در نوجوان ایجاد میکند، به گونهای که گاه او را از عالم واقعیات به دنیای تخیلات سوق میدهد و با برخورداری از قوه تخیل که در این سنین رشد یافته، بیم آن میرود که نوجوان به جای جستوجوی راههای واقعی برای تحقق نیازها و آرزوها، پناه بردن به دنیای تخیلات را راهی مطلوب و مناسب دانسته و با آن دلخوش باشد. تمهید برنامههایی که وقت نوجوان را با کار و فعالیت پر کرده، به او اعتمادبهنفس و باور نسبت به خویشتن بدهد و به تخیلگرایی وی کمک کند از ضروریات برنامههای تربیتی و تکمیل اوقات فراغت این سنین است.
3 - گسترش و تنوع علایق و استعدادها و گرایش به فعالیتهای فرهنگی، هنری، ادبی، فکری، ورزشی، علمی، مهارتی و... ؛ استعدادهای فوق در سنین نوجوانی ضمن رشد و تقویت، از تنوع قابل توجهی نیز برخوردار میشوند. اگر توجهی به فعالیتهای نوجوانان در این سنین کنیم، قطعا متوجه خواهیم شد که میزان تفاوتهای فردی آنان در مقایسه با سالهای دبستان بسیار افزایش یافته است. بروز این تنوعات ایجاب میکند که برنامههای پیشبینی شده، چه برای فعالیتهای درسی داخل کلاس و مدرسه و چه فعالیتهای فوق برنامه برای اوقات فراغت از چنان تنوعی برخوردار باشد که بتواند پاسخگوی این تنوع علایق شود. در صورتی که نوجوانان به تناسب گرایشهای خاص خود بتوانند فعالیتهای فکری، ورزشی و هنری داشته باشند، خواهند توانست با افزایش مهارتها و رشد تواناییها، ضمن رشد تواناییهای فکری خود، تصویر مقبولی از خویش بهدست آورند که به ایجاد اعتماد به نفس و آرامش خاطر آنان کمک خواهد کرد.
4 - پیدایش میل به هویتجویی و استقلالطلبی و جستوجو برای اثبات شخصیت و عزتنفس؛ سنین نوجوانی، سالهای اوج میل به استقلال و جستوجوی هویت است. نوجوان سالهای کودکی را پشتسر گذاشته و آیندهای را پیشرو دارد که توأم با مسئولیتهای متعدد و در عین حال موقعیتها و پایگاههای اجتماعی مطلوب است. رشد فکری و شخصیتی نوجوان از یک طرف و نگرش اطرافیان نسبت به او از طرف دیگر که از وی انتظار دارند که دیگر آن «کودک» چندی پیش نباشد، وی را ترغیب میکنند تا برای خود هویتی جستوجو کند که وی را در بین دیگران ارزشمند بنمایاند، شخصیت او را متجلی سازد و باعث عزت نفسش شود. نوجوان به خاطر این روحیه هویتجو و استقلالطلب، مسئولیتپذیر میشود و از خلال پذیرش مسئولیتهای مختلف به ارزیابی خویشتن میپردازد. در صورتی که بتوان با تنظیم برنامههای مختلف، وی را در کارهای مربوط به خود و دیگران مشارکت داد، راه بسیار موثری برای رشد این روحیه فراهم خواهد آمد.
5 - رشد گرایشهای دینی و مذهبی و بروز اخلاق آرمانخواهانه؛ این رشد از یک طرف به صورت احساس نیاز به یک وجود مطلق به عنوان منبع امنیت روحی و از طرف دیگر در قالب تمایل به اصلاح اعمال خود و دیگران در مقایسه با ارزشها و دستورات اخلاقی ظاهر میشود.
دوران کودکی، دوران اطاعت کامل از پدر و مادر و معلم است. کودک دبستانی در جستوجوی آن است تا با شناخت خواستههای بزرگترها و اطاعت از دستوراتشان در قالب اعمال اخلاقی یا دینی، به مقبولیت و پذیرش از طرف آنان و به تبع آن امنیت و آسایش روانی دست یابد. رشد فکری و تنوع روحیات در سنین نوجوانی باعث میشود تا در اطاعت مطلق از بزرگترها تردید به وجود آید. برای روح تشنه و حقیقتجوی نوجوان دیگر وجود بزرگترها به تنهایی ارضاکننده نیست و وی در جستوجوی منبعی مطمئن و مطلق است. همین امر سبب تشدید گرایشهای مذهبی او میشود که زمینه خوبی را برای تربیت دینیاش فراهم میسازد. رفتارهای اخلاقی نوجوان نیز از صورت «اخلاق اجتماعی» که مشخصه آن دریافت دستورات اخلاقی از معیارها و موازین جامعه است، بیرون آمده، صورتی آرمانخواهانه و مطلقگرایانه به خود میگیرد. پیدایش چنین تحولی باعث میشود که نوجوان افقهای اخلاقی مطلق و ایدهآلی را در ورای رفتارهایش جستوجو کند و با معیارهای اخلاقیای که اینک به کمک قدرت تفکر خود به دست میآورد به نقد و ارزیابی اعمال خویش و اطرافیان بپردازد و با تاثیرپذیری از روحیه استقلالطلبی و مخالفتگریای که دارد، به انتقاد از محیط زندگی خویش مبادرت ورزد؛ انتقادی که ضمن پاسخگویی به شکها و تردیدهای وی، طریقهای برای اظهار شخصیت وی نیز هست.
6 - میل به زندگی جمعی (با همسنوسالان)؛ نوجوان از خلال روابط گروهی با همکلاسان و همسالان، ضمن لذتبردن از تعامل با آنها، در جستوجوی تصویری مطمئن از خود، ابراز مهارتها و تواناییها، بیان تجربیات شخصی و کسب تجارب تازه، (اظهار عواطف) قبول مسئولیت و در نهایت احساس کفایت و ارزشمندی در خود است.
زندگی جمعی نوجوان میتواند در خانواده و با والدین، یا در مدرسه و با معلمان نیز طی شود؛ لیکن جستوجوی استقلال و شخصیت، یک عامل گریز از بزرگسالان و میل به سوی همسنوسالان میشود که امکان بیشتری برای ابراز وجود وی فراهم میسازد و در عین حال ایرادها و خردهگیریهای کمتری را به روح حساس و نامتعادل نوجوان تحمیل میکند.
سازماندهی، هدایت و غنابخشیدن به روابط جمعی نوجوانان در قالب تشکیل گروههای فعالیت درسی، ورزشی، هنری و امثال آن ضمن سیراب کردن آنان از جهت این نیازها، زمینه رشد فکری و روانیشان را فراهم میآورد که از بروز نابسامانیهای روحی بیشتر آنان جلوگیری کرده و در تامین سلامت روحیشان منشأ اثر خواهد بود.
***
پیدایش خصوصیات مذکور، دانشآموزان دوره راهنمایی را از نظر روانی در شرایطی قرار میدهد که به موازات جدایی و استقلال نسبت به والدین و دیگر بزرگسالان به سمت همسالان گرایش پیدا کنند. نیروی محرکه اصلی این تغییرجهت در علایق و کششها همان روح هویتجویی و تشخصطلبی است و شکل غالب ظهور آن جستوجوی روابط گروهی و اجتماعی با همسالان در قالبهای نو و تازه است.
خصوصیات مذکور، اتخاذ شیوههای تربیتی غیرمستقیم را ضروری میسازد که از خلال آنها معلم، مربی و دیگر اولیای تربیتی دانشآموز نقش مشاور و هدایتکننده را داشته باشند و ضمن پذیرش روح تشخصطلبی و استقلالجویی در نوجوان، امکان بهرهمندی از تجربیات و کمکهای دیگران را برای او فراهم آورند.
اتخاذ شیوههای تربیتی مناسب از خلال تشکیل گروههای دانشآموزی و انجام فعالیتهای گروهی متعدد که زمینههای فکری، هنری و اجتماعی را شامل شود و اعضای آن «همسن»ها، «همکلاسی»ها و «هم محلی»ها هستند ضمن فراهم ساختن زمینههای رشد استعدادها و علایق شاگردان به ایجاد فضای عاطفی و روانی مطلوب منجر خواهد شد که زمینه ارضای جستوجوگر آنان را فراهم میآورد.
سنین جوانی
در مقایسه با سنین نوجوانی که مقارن با سالهای راهنمایی است دانشآموزان دبیرستانی از تعادل و آرامش روانی بیشتری برخوردارند و ضمن برخورداری از خصوصیات روانی و ذهنی که جوانههای آن مقارن با تحولات بلوغ در وجودشان سر برآورده است، از ویژگیهای مثبتی برخوردارند که به طور عمده عبارتند از:
1 - برخورداری از نیروی بدنی فوقالعاده
در سالهای جوانی، بحرانهای ناشی از رشد سریع و ناموزون دوران بلوغ و نوجوانی سپری شده، تعادل نسبی در رشد جسمی حاصل شده است و در عین حال مهارتهای بدنی جوان افزایش و انسجام یافته، به گونهای که به وی امکان بهرهگیری از آنها در رشتههای مختلف ورزشی را میدهد.
فعالیت در رشتههای مختلف ورزشی برای جوانان چندین فایده دارد؛ اول اینکه تأمینکننده سلامت جسمی آنهاست. دوم اینکه با صرف وقت برای ورزش جوان میتوان ساعات لذتبخش و مفیدی را در اوقات فراغت خویش داشته باشد و سوم اینکه تمایل به کسب هویت و شخصیت که در این دوره در جستوجوی راههای مقبول و مورد پسند دیگران است، از خلال ابراز مهارتهای ورزشی تا حدود زیادی اقناع میشود.
برای هدایت صحیح این جنبه از تواناییهای دانشآموزان دبیرستانی باید مبادرت به تهیه وسایل و مقدمات لازم برای انجام فعالیتهای مختلف ورزشی کرد. در عین حال اگر برنامههای کار و تلاش به صورت فعالیتهای اردویی یا کارهای جمعی با رعایت جوانب مختلف روحیات جوانان تدوین و به مورد اجرا گذاشته شود، باعث خواهد شد جوانان اوقات پربار و سازندهای را در کانونها بگذرانند.
2 - دستیابی به حد اعلای رشد فکری
سالهای جوانی مقارن است با پیدایش عالیترین ساختهای ذهنی و فکری جوان برای تفکر، آنچه را که مقدمات و ابزار فکری نامیده میشود، در اختیار دارد. ساختهای منطقی ذهنی، قدرت استدلال استقرا و استنتاج نتایج علمی و منطقی از تجربیات در سنین جوانی فراهم میشود و به این وسیله ورود به دنیای افکار بزرگسالان و انس با آن امکانپذیر میشود. این سطح تفکر که پایههایش در سنین نوجوانی بنا گذاشته شده است در سالهای دبیرستانی به تعادل میرسد و راههای مفید و مثبت را برای رشد جستوجو میکند. از این طریق است که یادگیری و آموزش در زمینه همه موضوعات مورد علاقه جوانان برایشان امکانپذیر است و میتوان از آن به عنوان اهرم رشد فکری آنان استفاده کرد. مسابقات و رقابتهای علمی در رشتههای مختلف درسی بر مبنای چنین آمادگی ذهنی و فکری جوانان زمینه بسیار خوب و مفیدی برای استفاده از اوقات آزاد آنان است که ضمن رشد این استعدادها، آنها را با علاقه و شوق به سوی فعالیتهای کانونها میکشاند.
3 - به ظهور رسیدن قسمت اعظم استعدادهای خاص شغلی و هنری به همراه رشد فکری
استعدادهای هنری و شغلی نیز از تنوع و گوناگونی در نوجوانان برخوردار است، میتوان براین اساس زمینه تدارک برنامههای فنی هنری را فراهم آورد. سنین راهنمایی سالهای آموزش مقدمات و اصول اولیه فعالیتهای مختلف هنری دانشآموزان است و سنین دبیرستانی هنگام تربیت و افزایش مهارت این گرایشهاست که اینک در دانشآموزان تعین یافته، به عبارت دیگر هر کدام از آنها در یک یا چند رشته پیشرفتهایی کرده، میتوانند برای افزایش سطح تواناییهای خود تلاش و فعالیت کنند. بر این اساس میتوان برنامههای رشد مهارتهای هنری را به صورت کلاسهای مختلف چون تئاتر، خطاطی، نقاشی، هنرهای دستی و... و یا برگزاری جشنوارهها و مسابقات در رشتههای مختلف هنری و ادبی پیشبینی کرد.
4 - توانایی ادراک و عمل به ارزشهای اخلاقی و دینی
جوان به خوبی قادر است ارزشهای دینی و معنوی را درک کند، به عمق آنها پی ببرد و بدون تقابل و ناسازگاری با محیط اجتماعی یا تشویش و اضطراب، در عمل از آنها پیروی کند. در این سالها که تلاطم روانی و تلون عاطفی نیز کمکم به آرامش خاطر و وقار تبدیل میشود دانشآموز مجددا به نوعی تعادل و سازگاری و به تعبیری اطاعت برمیگردد. منتهی به صورتی که این سازگاری از پایههای معقول و منطقی و پشتوانهای فکری برخوردار است. به تعبیر دیگر نوعی سازگاری و میل به همکاری آگاهانه به وجود میآید. لذا میتوان و باید جوان را به حال خود گذاشت و با تذکراتی که گاه گاه به وی داده میشود، با سپردن مسئولیتهای مختلف به او امکان داد در خلال عمل، به ارزیابی خویش بپردازد و خود را با موازین مذهبی و اخلاقی مطابقت دهد و ارزشهای دینی و اخلاقی را در رفتار خود به عمل تبدیل کند.
5 - شور التهاب نسبت به فعالیتهای متنوع
این حالت دنباله شور و التهابی است که در اثر تنوع علایق و استعدادها و نیز میل به اثبات شخصیت در سنین نوجوانی به وجود آمده است، با این تفاوت که در سنین جوانی روحیه سازگاری و همکاری با محیط جانشین بیثباتی عاطفی و رفتاری سالهای نوجوانی میشود.
جوانان در عوض واکنشهای مبهم و سردرگم در برابر محیط، اینک میتوانند با بهرهگیری مثبت از استعدادهای خود، به تصویری ارزشمند و باکفایت از خویش دست یابند و شور و علاقهای که به فعالیتهای مختلف فکری، ورزشی و هنری دارند، پشتوانه محکم برای تحرک و نشاط آنها در فعالیتها و رقابتهای فردی و گروهی است. این ویژگی، زمینه تدارک فعالیتهای مختلف را که محتاج تلاش و نشاط است فراهم میکند و در صورتی که بتوان برنامههای جذاب و جامعی را به جوانان عرضه کرد، میتوان اطمینان داشت که آنها با نهایت جدیت و تلاش در رشتههای مختلف مشارکت کنند و نتایج لذتبخش و در عین حال مفیدی به دست آورند.
***
با توجه به خصوصیات مذکور، در تربیت جسمی و روانی دانشآموزان دبیرستانی میتوان روشهای متنوعی را به کار گرفت که بعضی از آنها عبارتند از: ترتیب مسابقات ورزشی به صورت فردی و گروهی، مسابقات و جشنوارههای علمی و فرهنگی، تشکیل گروههای هنری و ادبی و اتخاذ تدابیری برای بهکارگیری استعدادها و ابتکارات دانشآموزان در زمینههای مختلف فکری، هنری و ورزشی و سپردن مسئولیت در سازماندهی و انجام برنامهها به خود دانشآموزان.
تاریخچه اوقات فراغت
مورخین نوشتهاند که در عهدباستان در بسیاری از تمدنهای قدیم، اوقات فراغت صرف ورزشها و فعالیتهای رزمی میشد تا قدرت دفاعی جوامع همواره آماده مقابله با هجوم دشمنان باشد. به تعبیر هرودوت از پنج سالگی به فرزندان خود اسبسواری و راستگویی را میآموختند و اوقات فراغت خود را به چوگانبازی، زوبیناندازی، شکار و کشتی میگذراندند.
با این وصف برخی از اسناد و مدارک در خصوص زندگی اجتماعی جوامع مختلف نشان میدهد که مزایای فراغت بیشتر به طبقات ممتاز جامعه اختصاص داشته است. با شروع انقلاب صنعتی، به تدریج تفریح و سرگرمی در اوقات زندگی انسانها مورد توجه قرار گرفت. اتحادیهها و جنبشهای کارگری آغاز و رفاه اجتماعی برای کارگران ازجمله کاهش ساعات کار شبانهروزی، منظورکردن مرخصیهای سالانه، تامین برخی از نیازمندیهای تفریحی و ورزشی کودکان مطرح شد.
در نیمه قرن نوزدهم و طی قرن بیستم به تدریج سرگرمی به عنوان بخشی از کار افزایش یافت و «نهضت تفریحات سالم» پدید آمد و دولتها ناگزیر به اتخاذ تصمیمات جدی و سرمایهگذاری در خصوص اوقات فراغت جوانان شدند. اولین کنفرانس بینالمللی در سال1924 درباره وقت آزاد کارگران برپا شد که نظر عمومی، اهمیتدادن به اوقات فراغت بود. مفهوم جدید فراغت، پدیدهای حاصل از پیشرفت صنعت و تکنولوژی است و سیر تحول آن متناسب با نحوه تفکر و اعتقادات و شرایط اجتماعی و اقتصادی جوامع و اصولا تحت فرهنگ هر جامعه متفاوت است.