پدیده تعطیلات در ایران، صرفنظر از آسیب رساندن به تولید و همینطور ایجاد شکاف در روندهای جاری اداره کشور و سیر برنامهریزیها بهخاطر ارتباط مستقیم آن با مسئله اوقات فراغت، تبدیل به یک مسئله اجتماعی شده است. اما مسئله چیست؟ امروزه وقتی صحبت از تعطیلات به میان میآید، بلافاصله نخستین موضوعی که مطرح میشود، بحث اوقات فراغت جامعه جوان ایران است.
البته کسی منکر این نیست که پیچیدگی روابط شغلی و تحصیلی و شتاب فعالیتهای روزمره در جوامع امروزی نیاز افراد را به استراحت، ارتباط با دوستان و شادی و نشاط دو چندان میکند اما واقعیت این است که بهرغم تمام اهمیتی که این موضوع داراست، اوقات فراغت خود میتواند درصورت سوء مدیریت و بیبرنامگی به یکی از کانونهای مولد کژرفتاری و جرم تبدیل شود.
توضیح اینکه وقتی چگونگی سپریکردن اوقات افراد را تابعی از سن، نیازهای روحی و عاطفی، طبقه اجتماعی و توان مالی و همچنین سلیقه و سبک زندگی درنظر میگیریم، متوجه میشویم که عدمبرنامهریزی منسجم و کاربردی و در عین حال جذاب برای پرکردن اوقات فراغت طبقههای مختلف اجتماعی، چالشی جدی برای سلامت و امنیت جامعه تلقی میشود. در این زمان است که جایگزینهای اوقات فراغت از بطالت و تنپروری بهتدریج میتواند افراد را به سوی دامهای هولناکی چون موادمخدر، الکل و ارتباطهای نامشروع و بطالت و درنتیجه رفتارهای بزهکارانه سوق دهد.
به این ترتیب تمایل افراد از رفتاری خارج از عرف در زمان فراغت، تدریجا به سوی رفتاری دائمی رو بر میگرداند و در این مواقع است که بزهکاری موسمی تبدیل به عادتهای خطرناک افراد در جوامع میشود. اما برای رفع این مشکل و شاید به تعبیر بهتر برای پیشگیری از تبدیلشدن فرصت اوقات فراغت به یک معضل جدی اجتماعی باید چه راهکارهایی را دنبال کرد؟ نگاه کارشناسی به مسئله اوقات فراغت، لزوم مهارت افزایی شهروندان برای سپری کردن اوقات مختلف خود ازجمله اوقات فراغت را گوشزد میکند.
آموزش مهارتهای زندگی برای کمک به ارتقای سطح رفتارهای سالم و مفید اجتماعی و درنتیجه افزایش سلامت روانی و جسمانی و بهرهبرداری از اوقات فراغت در چارچوب هنجارهای اجتماعی و بدون هزینههای غیرلازم است. امروزه فراگیری اصولی این مهارتها از نظر کارشناسان یکی از بهترین راهحلها برای خود ایمنسازی جوامع در برابر خطراتی است که سلامت روانی و امنیتی جامعه را تهدید میکند.
بر این اساس شاید بتوان گفت آنچه اکنون جامعه جوان ایرانی و تعطیلات گسترده و اوقات فراغت برنامهریزی نشده آن نیاز دارد بیش و پیش از هر چیز داشتن یک استراتژی مهارت افزا و عقلگرایانه برای دستیابی به مهارتهایی است که به واسطه آن هر فرد بتواند به بهترین نحو ممکن از اوقات فراغتی که در اختیار دارد، بیشترین بهره را برای بازتولید انرژی مثبت داشته باشد؛ مسئلهای که بهرغم تمام همایشها، نشستها و سمینارهایی که تاکنون پیرامون آن برگزار شده و خواهد شد نیازمند فعالیتهای مطالعه شده مسئولان و متولیان امردر مهارت افزایی برای استفاده بهینه مردم از اوقات فراغت است.
* مدیرعامل باشگاه خبرنگاران پلیس