به گزارش همشهری آنلاین، دکتر محمد سلطانیفر استاد دانشگاه و استاد پیشگام در روابط عمومی الکترونیک، در یادداشتی به نقش رسانهها در ایجاد و تقویت انسجام بین کشورها پرداخته که خبرگزاری بینالمللی جنبش عدم تعهد (نمنا) نیز در آستانه شانزدهمین اجلاس سران عدم تعهد این یادداشت را مورد توجه قرار داده که در ادامه آمده است:
«دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم بیش از آنکه دنیایی واقعی، عقلانی و منطقی باشد، دنیایی مجازی، تخیلی و احساسی است که رسانهها برایمان ساختهاند (رسانهها در دنیای امروز واقعیت را منتقل نمیکنند بلکه آنها را میسازند، ساخت واقعیت بر اساس منافع صاحبان رسانهها وظیفه رسانههای غربی است).
بطوریکه، داشتن رسانههای قدرتمند در سطوح مختلف محلی، ملی و جهانی به دارنده آن قدرت نفوذ، اثرگذاری و منفعلسازی طرف مقابل با ساختن دنیایی در راستای اهداف و تبلیغ خود را میدهد و از سوی دیگر سبب میشود که دارنده قدرت رسانهای به صورت فرهنگ غالب درآید و در موقعیت الگویی و هدایت و رهبری سایرین قرار گیرد.
به عبارت دیگر، رسانهها به سبب نقش خاصی که در انتقال و انتشار فرهنگ ایفا میکنند، در صورتی که بر اساس منافع و مصالح عمومی اداره شوند میتوانند در تحولات گوناگون اجتماعی، آثاری مثبت بر جای گذارند و به دارنده آن قدرت و رسالت رهبری دیگران را بدهند.
رسانه منبع قدرتها در دنیای جهانی شده
رسانهها بعنوان یک منبع و سرچشمه قدرت که میتواند در اختیار مردم، حکومت و یا هر دو بصورت تعاملی قرار گیرد برای هر دو طرف بعنوان ابزار کسب، اعمال و رسیدن به اهداف مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین هر یک از این دو طرف با یکدیگر بر اساس برداشتی که از طریق رسانهها از یکدیگر بدست میآورند برخورد میکنند.
از این رو مهمترین راهکارهای کسب قدرت کشورها، در اختیار داشتن رسانهها است. لذا کشورها سعی میکنند:
- کانالهای چندگانه ارتباطی داخلی و خارجی داشته باشند.
- مرزهای سیاسی را کنار زده و فرهنگها و مبانی ارزشی و اجتماعی را در مقابل هنجارهای جهانی تعریف کنند.
- حرکتی آرام، پراکنده و مستمر برای مدیریت و تسخیر افکار عمومی و خلق گفتمان رسانهای داخلی و خارجی را طراحی نمایند.
- در طراحی و انعکاس برنامهها دارای تفکر جهانی باشند.
- از طریق ابزارهای رسانهای چون فیلم، خبر و اطلاعرسانی بر تعاملات فرهنگی تأثیرگذار باشند و با استفاده از تاکتیکها و تکنیکهای رسانهای مردم را در انتقال پیام، تبدیل به مخاطب مجبور نمایند.
کارکرد رسانهها در انسجام کشورها
به طور کلی رسانهها میتوانند در دو جهت مثبت و منفی انسجام کشورها را تحت تأثیر قرار بدهند؛ افزایش یکپارچگی ملی و همگنی قومی، ایجاد اعتماد مردم به نظام و رهبران سیاسی، کمک به افزایش مشارکت سیاسی و حضور مردم در صحنه برای دفاع از امنیت ملی را میتوان از مواردی دانست که رسانهها میتوانند از طریق آن به تقویت انسجام کشورها کمک کنند. از سوی دیگر، رسانهها منافع متضاد و متفاوت در تضیف انسجامها موثرند. بنابراین ایجاد تشویش در افکار عمومی، ایجاد بیاعتمادی نسبت به نظام یا رهبران سیاسی، زیر سوال بردن ارزشهای حیاتی یک نظام و افشای اسرار نظامی طبقهبندی شده نیز ممکن است از تأثیرات سلبی رسانهها بر انسجام کشورها باشد.
یکی از ویژگیهای عمده رسانهها در عصر حاضر این است که در مقیاسی صورت میگیرد که به طور روزافزونی جهانگستر است. پیامها با سهولت نسبی به فواصل دور منتقل میشوند تا افراد به اطلاعات و ارتباطاتی که از منابع دور سرچشمه میگیرند، دسترسی داشته باشند. علاوه بر این با جدا شدن زمان و مکان که با رسانههای الکترونیکی میسر شده است، دسترسی به پیامهایی که از منابع مکانی دور فرستاده میشوند، میتواند همزمان باشد.
با شبکههای روزافزون ارتباطات الکترونیکی و رسانههای جدید فاصلهها محو شدهاند. افراد میتوانند با یکدیگر تعامل و یا در چارچوبهای شبه تعامل رسانهای شده عمل کنند اگرچه از حیث محیطهای عملی زندگی روزمره خود در بخشهای مختلف جهان حضور داشته باشند. این مهم میتواند انسجام و همبستگی نواحی مختلفی از دنیا که با هم اشتراکاتی (دینی، زبانی و ...) دارند را فراهم سازند. اما این سؤال همواره مطرح است که سهم کشورهای اسلامی در ایجاد رسانهها و به وجود آوردن فضای مناسب در راستای انسجام اسلامی چقدر است؟ و چگونه آنها میتوانند از فضای وب 2 ،وب 3 و... به بهترین نحو استفاده کنند.
واقعیت این است که دنیای اسلام یک واحد یکپارچه نیست و مشکلات و موانع اقتصادی، امنیتی، نوع نظام سیاسی و تفاسیر متفاوت از برخی مفاهیم اسلامی به علاوه مقدورات جمهوری اسلامی در راستای انسجام اسلامی از جمله عواملی هستند که تحقق انسجام اسلامی را با مشکلات عدیده مواجه میسازند.
از منظر رسانهای نیز تقریباً اکثر کشورهای اسلامی در سطح پایینی قرار دارند و در واقع درجه دسترسی آنان به رسانهها دقیقاً مناسب با درجه توسعهیافتگی آنان است. در حال حاضر ضریب نفوذ اینترنت در جهان بهطور متوسط 29 درصد است. طبق گزارشهای منتشره ITU آفریقا با 3/5 درصد و آسیا با 3/15 درصد ضریب نفوذ کمترین میزان دسترسی به اینترنت را داشتهاند، اما همین نسبت در مورد ایران در ماه مارس 2010 به 43 درصد معادل 32 میلیون نفر رسیده است. به عبارت بهتر هم اکنون 32 میلیون نفر از شهروندان ایرانی به اینترنت و رسانههای الکترونیک دسترسی دارند.
بخشی از جهان اسلام در اشغال نیروهای ضد اسلام یا اشغالگران غیرمسلمان قرار گرفته است. هجوم بیامان مظاهر متنوع فرهنگ غربی به واسطه رسانههای جهانی در بین جوانان و اقشار وسیعی از کشورهای مسلمان خطر به فراموشی سپردن و یا تحتالشعاع قرار گرفتن فرهنگ و ارزشهای مشترک اسلامی را به طور جدی مطرح کرده است. مبارزه با هرگونه گرایشهای اسلامی از سوی رسانههای غربی و مطرح کردن اسلام (اسلامهراسی و اسلامستیزی) به عنوان یک تهدید جدی و جدید چالش بزرگی برای انسجام اسلامی کشورهای اسلامی است که عمدتاً به واسطه حجم تبلیغات و دیپلماسی رسانهای غربی علیه کشورهای اسلامی در حال شکلگیری است و این در حالی است که کشورهای اسلامی هیچ استراژی مشخص و یکدست به عنوان دیپلماسی رسانهای جهت همگونی در داخل و مبارزه رسانهای در برابر حجم تبلیغات وسیع شبکههای جهانی چون NBC, ABC, MSNBC, CBS, FOXNEWS, CNN و ... ندارند.
این شبکهها نقش بسیار مهمی در شکلدهی به افکار عمومی در داخل و نیز به کارگیری دیپلماسی عمومی در سطح نظام بینالملل علیه کشورهای اسلامی دارند و در بسیاری از موارد قادر به تغییر رفتار و نوع تعامل کشورها دارند.
راهکارها و پیشنهادات
1- در سطح ملی و در راستای انسجام ملی کشورها
- تدوین استراتژی رسانهای در راستای اصل انسجام ملی با تقویت و اهمیت قائل شدن به اشتراکات میان فرهنگ رسمی با فرهنگ بومی قومیتهای مختلف.
- استفاده از قدرت نرمافزاری برای آموزش و ایجاد بسترهای مناسب در راستای انسجام ملی.
- پذیرفتن اصل تنوعپذیری و کار رسانهای بر روی هویت اسلامی به جای بارز کردن شکافهای اجتماعی.
- سنجش سطح نیازهای داخلی با روشهای علمی و پژوهشی در راستای پر کردن شکافهای قومی - مذهبی و کارکرد رسانه در راستای همگرایی فرهنگی.
- تقویت و غنای رسانهها از طریق ایجاد سایتهای خبری در راستای اطلاعرسانی دقیق و تولید برنامههای جذاب و پرمخاطب با محتوای اسطورههای ملی و مذهبی.
- قاعدهمند کردن رقابتهای سیاسی با هویتبخشی به گروهها و جناحهای مختلف در کشور در چارچوب قانون اساسی.
- توجه ویژه به نقش رسانهها در مهندسی اجتماعی از طریق بسترسازی شرایط نقد اجتماعی و افزایش سطح آگاهی عمومی (توجه به سواد رسانه ای)
2- در سطح منطقه و بینالمللی برای انسجام اسلامی
- با توجه به اینکه زبان اصلی اکثر کشورهای اسلامی، عربی است و صدها میلیون نفر در مناطق مختلف دنیا به این زبان صحبت میکنند، گسترش شبکههای ماهوارهای و سایتهای مختلف چندمنظوره به این زبان با هدف تأثیر افکار عمومی جهان اسلام مد نظر قرار گیرد.
- گسترش همکاری با رسانههای بزرگ منطقهای که از مخاطبین زیادی برخوردارند در جهت انسجام اسلامی.
- ایجاد تقویت کانالهای ماهوارهای مشترک با سایر دول اسلامی برای انتقال پیامهای اسلامی مشترک بین سایر ملل اسلامی (با تأکید بر اصول مشترک اسلامی).
- اطلاعرسانی و تقویت سنتها و ایدههای فرهنگی، اجتماعی کشورهای جهان اسلام در راستای اصل انسجام اسلامی.
- ارسال اطلاعات به دنیای غرب و شرق از طریق افزایش پهنای باند اینترنتی و گسترش کانالهای تصویری برای ارائه تصویر صحیح از چهره اسلام و مسئله همبستگی بین سایر ملل اسلامی و تشویق مردم به ایجاد محتوا در شبکه های اجتماعی.
- به وجود آوردن شرایط اجماع میان نخبگان و روحانیون کشورهای اسلامی با برگزاری کنفرانسهای بینالمللی با پوشش خبری در سطح جهانی به زبانهای انگلیسی، عربی و سایر زبانهای تأثیرگذار در دنیا.
- راهاندازی کانال های انگلیسی زبان، اسپانیولی و... بحث تشویق و ترغیب دیگران در جهت مقابله با اسلام هراسی و اسلام ستیزی.»
منبع : خبرگزاری بینالمللی جنبش عدم تعهد