اینکه سینمای ایران در این سالها چه گامهایی به پیش برداشته و در چه زمینههایی درجا زده یا روبهعقب حرکت کرده، با مصادیق و نشانههای آشکار قابل اثبات است. بدیهی است برخی از مشکلات سینما ریشه در سالهای دور دارد و چندان مرتبط با مدیریت فعلی سینما نیست ولی داستان ریلگذاری تازه سینما را هم نمیتوان فراموش کرد که قرار بود سینمای ایران را در مسیر رشد و توسعه قرار دهد ولی آنچه در عمل رخ داده با ادعاها، فاصله فراوان دارد.
هر چند آنچه از زبان مدیران سینمایی روایت میشود یکسره از فتح قلههای درخشانی برای سینمای ایران حکایت میکند؛ مثل اتفاقی که در مصاحبه روزنامه دولت با علیرضا سجادپور مرد شماره دو معاونت سینمایی سابق و سازمان سینمایی فعلی رخ داده و البته این بار قلب واقعیتهایی هم صورت گرفته که فقط یک نمونهاش ماجرای اختلاف میان وزارت ارشاد با حوزه هنری و شهرداری است.
ادعا: «خوشبختانه در اواخر ماه مبارک رمضان و نزدیک به عیدفطر، با اکران سهفیلم جدید، آنچنان انفجاری در گیشهها[به لحاظ] میزان فروش شروع شد و نشان داد که کارشکنی نهادهایی مانند حوزه هنری و شهرداری، با آن نگرش سیاستزدهشان هیچ تأثیری در استقبال مردم نداشته و در نهایت این دو نهاد ناچار شدند به قانون تمکین کنند و سرافکنده برگردند و سینماهایشان را در اختیار این فیلمها قرار دهند... .»
واقعیت: موضعگیری شورای صنفی نمایش علیه حوزه هنری در نهایت کار را به آنجا کشاند که این شورا اعلام کرد که حواله اکران برای پردیس سینمایی آزادی صادر نخواهد کرد و حتی از لغو سرگروهی سینما آزادی خبر داد. در ادامه مؤسسه تصویر شهر در واکنش به این اقدام شورای صنفی که با چراغ سبز وزارت ارشاد همراه بود اعلام کرد که تا وقتی مشکل سینما آزادی هم حل نشود حاضر به اکران فیلمهای جدید در پردیسهای متعلق به شهرداری نخواهد شد. این اتفاق باعث شد اکران عیدفطر با یک روز تأخیر آغاز شود و صاحبان فیلمها با وعده پرداخت خسارت از سوی سازمان سینمایی حاضر به اکران آثارشان شدند.
بحران اکران چنان بالا گرفت که برخی نهادها به ماجرا ورود کردند و با برگزاری جلسهای میان مسئولان وزارت ارشاد و مدیران حوزه هنری مشکل حل شد. جواد شمقدری، رئیس سازمان سینمایی کشور درباره این جلسه که به امضای تفاهمنامهای میان سازمان سینمایی و سازمان تبلیغات اسلامی (حوزه هنری) منجر شد گفت: به نفع سینمای ایران بود که اختلافات حل شود و خدا را شاکریم که با سعهصدر طرفین، مسائل بالاخره حل شد.
با تفاهمنامهای که میان سازمان سینمایی کشور و حوزه هنری امضا شد مقرر شد از این پس حوزه بتواند هر فیلمی که اکران آن را صلاح نمیداند در سینماهایش نمایش ندهد و این مسئله دیگر تبعاتی از جنس حاشیههای چندماه اخیر را در پی نخواهد داشت. مشکل سینما آزادی نیز حل شد و این سینما همچنان در جایگاه سرگروه باقی ماند. این در حالی است که پیش از امضای این تفاهمنامه، رئیس شورای صنفی از اکران نشدن فیلمهای جدید در پردیسهای شهرداری استقبال به عمل آورده و اعلام کرده بود که با این کار بقیه سینماها میتوانند نفسی بکشند. به هر حال نکته واضح و غیرقابل انکار عقبنشینی مدیران سینمایی وزارت ارشاد و شورای صنفی نزدیک به آنها از مواضعشان علیه حوزه هنری و شهرداری بود.
ادعا: «پارسال یک فیلم ایرانی توانست تقریبا تمامی جوایز جشنوارههای اصلی را درو کند که آخرینش اسکار بود. پیش از این هرگز این اتفاق نیفتاده بود که این اتفاق دقیقا در دولت دهم رخ داد. این فیلم توسط گروهی که در فارابی تشکیل شده بود، به اسکار معرفی شد. با اینکه رقبای داخلی زیادی داشت، سازمان سینمایی با حمایتهای کامل آن را به اسکار فرستاد... . این فیلم به عنوان محصول موفق ما، هم در جشنواره فجر خودمان مهمترین جوایز را گرفت و هم اکران بسیار خوبی داشت و یکی از سهفیلم پرفروش سال ما بود و با حمایت ما بازاریابی کرد. فیلم کاملا حمایت شد تا بهترین جوایز را بگیرد.»
واقعیت: سند زدن موفقیت جهانی «جدایی نادر از سیمین» به نام دولت دهم در حالی صورت میپذیرد که پس از برگزاری جشنواره بیستونهم فجر علیرضا سجادپور در گفتوگویی با یک هفتهنامه و حضور در برنامه سینمایی «هفت» صراحتا اعلام کرد که هیأت داوران جشنواره میتوانستند انتخابهای دیگری داشته باشند و حتی از فیلمهایی هم به عنوان نمونه آثار نادیده گرفته شده در جشنواره نام برد.
اینکه جدایی... ابتدا در فجر جایزه گرفت که البته اتفاق درستی هم بود مربوط به هیأت داوران بیستونهمین جشنواره فجر میشود که مدیران سینمایی چندان هم از خروجی قضاوتشان راضی نبودند. در مورد معرفی این فیلم به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار هم باید گفت که سال89، معاونت سینمایی راسا و بدون تشکیل کمیته انتخاب، فیلم «بدرود بغداد» را به عنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار معرفی کرده بود ولی در سال90 فیلم جدایی... آنقدر موفقیت در جشنوارههای جهانی به دست آورده بود که هیچ عقل سلیمی انتخاب گزینهای دیگر بهجای آن را برنمیتابید و کمیتهای هم که توسط فارابی با حضور سینماگران تشکیل شد بدیهی بود که فیلم جدایی... را انتخاب کند.
محاسبه فروش جهانی جدایی نادر از سیمین و آن را نتیجه بازاریابی و حمایت مدیران سینمایی دانستن هم از آن حرفهاست که بعید است جز مدیران وزارت ارشاد، کسی آن را تأیید کند. ادعا: «ما با تولید 16فیلم کودک، نمونه درخشانی از رونق در سینمای کودک را نشان دادیم که اتفاقا پولهایش را فارابی نداده و بخش کم و اندکی را فارابی داده و خیلیاش را بخش خصوصی تولید کرده است.»
واقعیت: بیشتر فیلمهای کودک که در جشنواره سال گذشته اصفهان به نمایش درآمد با پول دولت و اساسا برای حضور در این جشنواره تولید شده بودند و اتفاقا پول اغلب آنها را هم فارابی داده بود که متولی برگزاری جشنواره کودک است؛ کاری که در سالهای قبل هم صورت میگرفت و دقیقا به دلیل اینکه مشارکت بخش خصوصی در تولید فیلم کودک پایین است، فیلمها با بودجه دولتی و برای حضور در جشنواره کودک تولید میشوند نه برای اکران عمومی و چون تهیهکننده سرمایه تولید را از بخش خصوصی تأمین نکرده، دلش برای فیلم نمیسوزد و تلاشی برای اکران عمومیاش نمیکند، چون در ساخت فیلم کودک سود در «تولید» است، نه «اکران». فیلم کودک که با سرمایه بخش خصوصی تولید میشود «کلاهقرمزی و بچه ننه» است که خوب هم میفروشد و سازندهاش هم آن را به جشنواره نمیدهد. اصرار بر اینکه بخش خصوصی مایل به تولید فیلم کودک است و درصد مشارکت دولت در تولیدات این ژانر پایین است فاصله بعیدی با واقعیت دارد.
ادعا: «سازمان سینمایی همه کارهایش را دارد انجام میدهد؛ روند تولید، تجهیز فنی، سیاستگذاریها، رشد کیفی و کمی سینمای ایران، رونق تولید، ساماندهی صنوف که هیچ وقفهای در انجام آنها صورت نگرفته و فعالیتهای سنگین و سختی از ابتدای تشکیل تا به امروز صورت پذیرفته است. همزمان با آنکه کارها جریان داشت، تغییرات تشکیلاتی هم صورت پذیرفته و معاونین مربوطه معرفی شدند، مدیران جزء هم بهزودی معرفی میشوند و عملا در حالی که هیچ وقفهای در جریان امور صورت نگرفته، مهمترین تغییرات تشکیلاتی در تاریخ سینمای کشور رخ داد و بسیاری از همین اتفاقات مهم سیاستگذاریها وریلگذاریهای تازه که جیغ بنفش مخالفین را اینقدر بلند درآورده، نشانه تاثیرگذاریاش بوده است.»
واقعیت: تشکیل سازمان سینمایی کشور یکی از وعده هایی بود که کمی پس از حضور جواد شمقدری در پست معاونت سینمایی داده شد. داستان سازمان سینمایی از سال 89 جدی شد و پس از ماهها اظهارنظرهای مختلف از سوی اهالی سینما درباره این سازمان، سرانجام در بهمن سال90 تولد رسمیاش جشن گرفته شد. از آن تاریخ تا همین یک ماه پیش، تنها تغییر محسوس در این زمینه این بود که جواد شمقدری به جای معاون امور سینمایی، رئیس سازمان سینمایی کشور خوانده میشد.
یک ماه پیش هم شمقدری سهمعاون برای خود منصوب کرد. اما اینکه سازمان سینمایی کشور چه فعالیتی انجام میدهد، رویکردش چگونه است و اساسا چارت تشکیلاتیاش چیست و تکلیف فارابی و مرکز گسترش و انجمن سینمای جوان چه خواهد شد، هنوز اطلاعی بهعنوان نقشه راه موجود نیست؛ اگر هم هست هنوز دربارهاش اطلاعرسانی نشده، البته اعلام حمایت از فیلم اولیها توسط انجمن سینمای جوان و حمایت مرکز گسترش از سینمای «تجربی» که هنوز تعریفی از فیلم تجربی از سوی مسئولان مرکز ارائه نشده را شاید بتوان جزو تغییرات و ریلگذاری تازه سینما ارزیابی کرد. درباره رونق تولید و ساماندهی صنوف هم کافی است رخدادهای چندماه اخیر را بدون هیچ تحلیل و پیشزمینهای مرور کنیم تا ببینیم شعارهای دادهشده تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است.