یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۴:۴۹
۰ نفر

گروه حوادث: مرد جوان از ترس شکایت همسر سابقش به اتهام کودک آزاری از ایران گریخت و به همراه پسرش به مالزی رفت اما با تحقیقات انجام شده دستگیر و به ایران بازگردانده شد.

مدتی قبل زن جوانی نزد مأموران پلیس پایتخت رفت تا از شوهرش به اتهام آزار پسر 10ساله‌شان شکایت کند. این زن به مأموران گفت: من و همسرم فریدون حدود سه‌ماه قبل از یکدیگر جدا شدیم. او مرد خشنی بود و همین خشونتش باعث شد که زندگی ما از هم بپاشد و من نتوانم به زندگی با او ادامه دهم. به همین دلیل به دادگاه خانواده رفتم و با موافقت همسرم، از همدیگر جدا شدیم. دادگاه حضانت پسرمان به نام بابک را به شوهرم داد.

با این حال قرار شد من هفته‌ای 24ساعت پسرم را ببینم. چند روز قبل وقتی طبق قرارمان به خانه فریدون رفتم تا پسرم را تحویل بگیرم با صحنه وحشتناکی روبه‌رو شدم. پسرم در گوشه‌ای از اتاق بی‌حال افتاده و دست و صورتش کبود بود. می‌خواستم او را نزد دکتر ببرم اما شوهر سابقم من را از خانه بیرون کرد. او گفت که بابک از پله‌ها افتاده است. هر چقدر به او التماس کردم فایده‌ای نداشت و پسرم در همان وضعیت باقی ماند. می‌دانستم که شوهرسابقم، پسرم را کتک زده است. او قبلا هم چندمرتبه پسرمان را کتک زده بود اما این بار طوری او را زده بود که تقریبا بیهوش بود.

با شکایت این زن، پرونده‌ای در این خصوص تشکیل شد و چند روز بعد مأموران با دریافت دستور قضایی راهی خانه فریدون شدند. آنها بعد از ورود به این خانه متوجه شدند که نه اثری از مرد جوان هست و نه پسر او. چند هفته بعد درحالی‌که سرنوشت بابک10ساله همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار داشت، زن جوان نزد مأموران رفت و گفت که از طریق برخی نزدیکان شوهر سابقش پی برده که او به‌طور پنهانی به مالزی رفته و بابک را هم با خودش برده است.

به این ترتیب به دستور امیرجمشید جوزی، بازپرس شعبه 15دادسرای ناحیه شش تهران حکم جلب مرد کودک آزار صادر شد. چند روز بعد از صدور این حکم بود که با همکاری اینترپل ایران و مالزی، مرد جوان در یکی از شهرهای مالزی شناسایی و دستگیر شد. او همراه پسرش که همچنان آثار متعدد کبودی بر بدنش مشهود بود به تهران منتقل شد.

زمانی که این مرد تحت بازجویی قرار گرفت اتهام کودک آزاری را انکار کرد و گفت همه حرف‌های همسر سابقش دروغ است. در همین حال پسر او به بازپرس پرونده گفت: «پدرم وقتی که از خواب بیدار می‌شود اخلاقش بد می‌شود و به من حمله می‌کند. سیگار که می‌کشد حالش بهتر می‌شود و سر من داد می‌زند. دوست دارم به پدرم تذکر بدهید من را کتک نزند و با من بدرفتاری نکند.» براساس این گزارش این مرد هم‌اکنون در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات برای روشن شدن ابعاد این ماجرا ادامه دارد.

کد خبر 184731
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز