او دوستش را اجیر کرد تا سر راه شوهرش سبز شود و با اجرای نقشهای حساب شده، او را بیهوش کند و ماشین و اسناد و مدارک باارزش وی را به سرقت ببرد.این پرونده چند روز قبل و با شکایت مرد ثروتمندی که مدعی بود خودروی بنزش و مقداری اسناد از محل کارش سرقت شده است، تشکیل شد.
وی که مدعی بود در دام زن جوانی گرفتار شده است به بازپرس پرونده گفت: در حدود یکماه پیش برای وصول چک هایم به بانک رفته بودم که هنگام خارج شدن از آنجا ناگهان زن جوانی به سرعت به سمت من آمد و مدعی شد که لاستیک ماشینش پنچر شده و خواهش کرد تا پنچری آن را بگیرم. من نیز وقتی دیدم آن زن تنهاست، کمکش کردم.
آن روز زن جوان خودش را راهله معرفی کرد و وقتی متوجه شد که من مدیر یک شرکت هستم شماره تماسش را در اختیارم قرار داد و گفت که در کار مکاتبات بازرگانی تبحر دارد و از من خواست تا اگر در شرکت کاری داشتم از او کمک بگیرم. من هم شماره تماسم را در اختیارش قرار دادم تا اینکه چند روز بعد وی با من تماس گرفت و گفت که برای تشکر به من زنگ زده است و مرا به رستوران دعوت کرد. من هم دعوتش را پذیرفتم و از آن روز به بعد راهله گاهی برایم پیامک میفرستاد و بعد از مدتی او را به شرکت دعوت کردم تا برای انجام کارهای دفتری کمکم کند.
وی ادامه داد: راهله با خرید شیرینی و آبمیوه وارد شرکت شد و وقتی آبمیوه را نوشیدم دچار سرگیجه شدم و از هوش رفتم. چند ساعت بعد بههوش آمدم و همان لحظه بود که فهمیدم در دام یک زن سارق گرفتار شدهام. او بعد از اینکه مرا با آبمیوه مسموم و بیهوش کرد، خودروی بنزم به همراه مقداری اسناد و مدارک و دو میلیون تومان پولی که در شرکت بود را به سرقت برده و فراری شده بود.
بلافاصله با او تماس گرفتم و او گفت که درصورتی مدارک و بنز گرانقیمتم را برمیگرداند که 10میلیون تومان به حسابش پول بریزم. او مرا تهدید کرد که اگر این پول را نپردازم نزد خانوادهام آبروی مرا میبرد. من نیز ناچار شدم و تصمیم گرفتم برای حفظ آبرویم این پول را به او پرداخت کنم. برای همین با او قرار گذاشتم و بعد از گرفتن ماشینم، 10میلیون تومان پول در اختیارش قرار دادم اما او مدارکم را پس نداد و بازهم قصد اخاذی از من را داشت؛ من هم تصمیم گرفتم از وی شکایت کنم.بعد از شکایت این مرد تحقیقات برای دستگیری زن باجگیر آغاز شد و مأموران با کشاندن او به یک قرار صوری، وی را دستگیر کردند.
ردپای آشنا
زن جوان در بازجوییها به سرقت و اخاذی از مرد ثروتمند اعتراف کرد، اما مدعی شد که طراح این نقشه همسر مرد تاجر به نام سهیلا بوده است. وی در توضیح ماجرا گفت: همسر شاکی از دوستان قدیمی من است. ما مدتی از هم خبر نداشتیم تااینکه چندماه پیش بهصورت کاملا اتفاقی در خیابان همدیگر را دیدیم. سهیلا مرا به خانهاش دعوت کرد و مدعی شد که ازدواج کرده است اما زندگی خوبی ندارد. وقتی سر صحبت را باز کرد، گفت که چهار سال پیش با همسرش(مرد تاجر) آشنا شده و بهرغم مخالفت خانوادهاش با او ازدواج کرده است، اما بعد از ازدواج متوجه خیانت همسرش شده و از همان روز تصمیم داشته از وی جدا شود اما خانواده مرد تاجر از ترس آبروریزی با جدایی مخالفت کردهاند. برای همین نقشه کشیده تا هر طور شده از شوهرش انتقام بگیرد.
زن جوان ادامه داد: سهیلا آن روز از من خواست برای اجرای نقشهاش به او کمک کنم. او گفت که باید از شوهرش عکس و فیلم تهیه کنم تا آنها را به خانواده وی نشان دهد و آبروی او را بین فامیل و آشنایان ببرد. دوستم برای انجام این کار پیشنهاد کرد که از شوهرش اخاذی کنم و پولهای بهدست آمده از این راه را برای خودم بردارم.
وقتی دیدم که با اجرای این نقشه پول میلیونی بهدست میآورم قبول کردم اما اصلا تصور نمیکردم که همسر سهیلا به طرح شکایت بپردازد، چون دوستم میگفت که وی از ترس آبرویش هرگز شکایت نمیکند. من هم که نیاز به پول داشتم این سناریو را اجرا کردم.
بعد از اظهارات این زن جوان، همسر شاکی نیز دستگیرشد و در بازجوییها به طرح نقشه انتقامجویی از شوهرش اعتراف کرد. بازپرس پرونده بعد از شنیدن اعترافات این دو زن، برای آنها به اتهام سرقت و اخاذی قرار قانونی صادر کرد و پرونده را برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار مأموران پلیس قرار داد.