27 20هنرمند در بخش اصلی و 11هنرمند در بخش دانشجویی مشغول رقابتند و سروصورت همه هنرمندان پرشده از غبار تراش سنگ. در پس عینکهای شیشهای، ایدههای هنریشان از هر سو روی سطح صاف سنگها دنبال میشود. یکی پرندهای طراحی کرده و دیگری اثری انتزاعی. سنگهای مرمریت به ابعاد 300×100×100سانتیمتر مخصوص مجسمهسازانی است که در بخش اصلی حاضرند و ابعاد 150×50×50سانتی متری نیز به دانشجویان مجسمهساز اختصاص دارد.
خاویر آستورگا، هنرمند مجسمهساز مکزیکی مشغول صحبت با رضا حسنزاده است و از رهاوردهای سمپوزیوم میگوید؛ اینکه همیشه عاشق سفر به ایران بوده و حالا از اینکه بتواند فرصتهای مطالعاتی و دانشجویی برای هنرمندان ایرانی بهوجود آورد، خوشحال است. ایده اثرش را از ذوب شدن یخهای قطب جنوب و دلایل تأثیرگذار بر این رخداد طبیعی و دخالت بشر در طبیعت وام گرفته و نام اثرش را قطب جنوب گذاشته است.
حضور پرافتخاز زنان مجسمهساز
خاویر، علاوه بر مکزیک در آکادمی هنر چین هم تدریس میکند و از توان و استعداد مجسمهسازان ایرانی متحیر است. او با اینکه در کشورش زنان در سمتهای بالای سیاسی حضور دارند و آمریکای لاتین در جهان به حضور گسترده زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی معروف شده، از حضور نسل جوان دختران مجسمهساز ایرانی اظهار خرسندی کرده و آن را فرصتی منحصر به فرد میداند. 34 زن مجسمهساز در چهارمین سمپوزیوم بینالمللی مجسمهسازی تهران حضور دارند. از این تعداد سهنفر در بخش اصلی، 9نفر در بخش دانشجویی و 22نفر هم در بخش آثار نمایشگاهی به ساخت و ارائه آثار خود پرداختهاند. در سالهای اخیر حضور چشمگیر زنان در عرصههای کمتر شناختهشده افزایش داشته است.
در چهارمین سمپوزیوم بینالمللی مجسمهسازی تهران نیز زنان در کنار مردان با جسمی سخت همچون سنگ و ابزارآلات مختلف کار میکنند و به کسب عنوانهای برتر میاندیشند. آنها ثابت میکنند که ظرافت و روحیه حساس زنان تضادی با کارهایی که بهنظر سخت میآیند و در بعضی موارد خشن هستند، ندارد.از تبلیغاتی که درباره ایران شده متعجب است و میگوید: اگر پیچ رادیو و تلویزیون را باز کنی و براساس آن بخواهی برای سفر به ایران تصمیم بگیری، بدون شک هیچگاه به ایران نخواهی رسید اما حالا که به اینجا آمدهام، میفهمم که سیاست تا چه میزان آمیخته به دروغ شده و آرزو میکنم که ای کاش ابعاد و جلوههای هنر به سیاست جهانی راه مییافت.
هجران سنت در تعلل ذهن عجول دنیای معاصر
بیژن غنچهپور، مدرک کارشناسی مجسمهسازی و کارشناسیارشد انیمیشن را از دانشگاه هنر تهران اخذ کرده و از سال1386 در دانشگاه هنر تهران بهکار تدریس مشغول است. او معتقد است که مجسمهسازی ترکیبی از تمام دستاوردها، علوم و داشتههای بشری است و به همین دلیل مجسمهسازی برای او هنری متفاوت از سایر هنرهاست. غنچهپور، مجسمهساز گزیدهکاری است و شاید سالی سه الی چهار مجسمه بسازد اما از همین تعداد اندک کارهایش راضی است.
در اغلب کارهایش نگاهی قدرشناسانه نسبت به ارزشها و سنتهای قدیمی وجود دارد که از گذشته برای ما مانده اما بخشی از آن به واسطه تعلل، کمکاری و ذهنیت عجول دنیای معاصر رو به زوال گذاشته است.
کمی آنسوتر، رونالد مایر، مجسمهساز آلمانی دستگاه فرز به دست، مراحل میانی کار ساخت مجسمهاش را دنبال میکند. 40سال است که به ساخت مجسمه میپردازد و شرکت در سمپوزیومهای مجسمهسازی آلمان، مجارستان، آمریکا، اسپانیا، فرانسه، ترکیه، کرهجنوبی، ایتالیا و استرالیا را در کارنامه دارد. او جهان را دنیایی سهبعدی میبیند که از هر حجم و شکلی از آن میشود طرحی زد و آن را به اجرا در آورد. طرح رونالد مایر از میان طرحهای ارسالی 99نفری انتخاب شده که از 36کشور جهان برای شرکت در چهارمین سمپوزیوم بینالمللی مجسمهسازی تهران اعلام آمادگی کرده بودند.
زندانی برای میزبانی از هنر
باغموزه قصر از زندان به جایی برای میزبانی از هنر تبدیل شده است. در روزهایی که هنوز به شکل رسمی افتتاح نشده، رفتوآمد هنرمندان صفای خاصی به مجموعه مرمت شده این زندان قدیمی بخشیده و این امید را به وجود آورده که حصارها روزی میشکنند و جای تلخی حبس را تجلی هنر میگیرد.
مرتضی طلایی، رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران برای بازدید از سمپوزیوم آمده و معتقد است: حضور مجسمه و تندیسها بهعنوان نمادی از فرهنگ یک ملت در فضاهای شهری میتواند هویت ملی، تاریخی، فرهنگی و اسلامی بین نسلها را قویتر کند و با نصب یک مجسمه در فضاهای شهری میتوان امیدوار بود که به تهرانی ایرانی- اسلامی برسیم و علاوه بر این فضاهای شهری تلطیف شود. میگل ایسلا، مجسمهساز اسپانیایی در بیش از 70سمپوزیوم بینالمللی شرکت کرده و 49سال است که بهکار مجسمهسازی مشغول بوده و با هنر مجسمهسازی دیدگاههای خود را بیان میکند.
ایسلا ایده کارهایش را ازفرهنگ، مردم و سرزمینهای مختلف گرفته و آثار خود را بر این اساس میسازد و آنها را تبدیل به مجسمه میکند و اینکه مردم میتوانند از نزدیک با نحوه ساخت مجسمه آشنا شوند را نکته برجسته برگزاری سمپوزیومها- بهویژه درمعرض دید عموم- میداند، چرا که شهروندان حس میکنند مجسمه متعلق به آنهاست. او نیز مانند خاویر مکزیکی بر این باور است که آنچه در رسانهها درباره ایران میگویند، منصفانه نیست.
ایران، جایی شبیه وطنم مکزیک
مارتین تورس، سرپرست سفارت مکزیک منتظر برگزاری یکی از نشستهای جنبی سمپوزیوم است. به تازگی از ماموریتی در اروپا راهی ایران شده و از آنچه در این کشور میبیند، خرسند است؛ بهویژه دیدار از سمپوزیوم را فرصتی برای آشنا شدن با غنای هنر مجسمهسازان ایرانی میداند و امیدوار است که بورسیه آینده آکادمی مجسمهسازی این کشور به یکی از هنرمندان ایرانی برسد؛« وقتی در ایران هستم، خیلی احساس غریبی ندارد، رفتار و فرهنگ مردم ایران مرا یاد مکزیک میاندازد و با اینکه سالها از کشور خود دور بودهام اینجا واقعا احساس خوبی دارم». مارتین تورس میگوید: در مکزیک سالانه سه سمپوزیوم مهم برپا میشود، ضمن اینکه دو مرکز مجسمهسازی در شمال و مرکز این کشور وجود دارد و تجربه حضور در سمپوزیوم مجسمهسازی تهران جذابیتهای خاص خود را دارد.
هشدار برای آسیبرسانی بشر به زمین
آساکاوا مجسمهساز ژاپنی با اینکه انگلیسی اش به سختی فهم میشود با همه خوش و بش دارد. فارغالتحصیل مقطع کارشناسیارشد مجسمهسازی است و علاقهاش به مجسمهسازی به دوران دبیرستان برمیگردد و حالا 20سالی میشود که بهکار مجسمهسازی مشغول است. در ساخت مجسمههایش زیاد از ریاضیات استفاده میکند و مجسمهاش در این سمپوزیوم روایتی از یک بازی است که در آن تیلهای به سمت پایین میچرخد؛ یک جور تعامل با جاذبه زمین.
اومیت تورگی دورگن با 28سال سن جوانترین شرکتکننده خارجی در این سمپوزیوم است. اثرش درباره گرمای جهانی است؛ در واقع هشدار درباره این موضوع که بشر بهخودش و زمین آسیب میرساند. در جایی که ریاضی برای آساکاوا معنایی برای ساخت مجسمه شده، برای دورگن، مجسمهساز ترک، استفاده همزمان از جسم و ذهن بسیار مهم است.
ماریو لوپز، مجسمهساز پرتغالی نزدیک 15سال است که بهکار مجسمهسازی مشغول است. آنچه در طرحها و مجسمههایش برای او مهم بوده این است که مجسمههایش ارگانیک باشند؛ مانند طرحی که برای این سمپوزیوم ارائه داده که الهامی از باغی سنگی در ژاپن است. ردیف کارگاههای تعبیه شده را که ببینی کارها نزدیک به نهایی شدن است و نمای برخی از طرحها از همین حالا مشخص شده است. برخی هم فرز و دیگر لوازم کار را کنار گذاشته و مشغول تمیز کردن و جلازدن بهکار خود هستند. در بخش دانشجویی که ابعاد سنگها کوچکتر بوده هم تقریبا کار به اتمام رسیده و حضور گاه و بیگاه مجسمهسازان پیشکسوت ایرانی و خارجی فرصتی برای انتقال تجربه فراهم آورده است؛ بهویژه در ساعتهای استراحت که فرصت گفتوگو بیشتر پیش میآید.
سمپوزیوم چهارم رو به پایان است. بیش از 30 اثر هنرمندانه از این فرصت هنری برای سازمان زیباسازی شهرداری و شهر تهران به یادگار خواهد ماند؛ آثاری که هرکدام میخواهند ایدهای برای بهتر زیستن و بهتر تأملکردن را یادآور شوند؛ ایدههایی برای بقا در گوشه و کنار شهر.