به نظر میرسد انسجام اسلامی از دو منظر قابل بررسی باشد. اولاً یک راهبرد یا سیاست جمهوری اسلامی ایران در تعاملات خود با جهان اسلام و ثانیاً توصیه به کشورهای اسلامی برای اتخاذ و تحکیم چنین راهبردی.
واقعیت آن است که پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 که یک نقطه عطف در استراتژی جهانی دانسته میشود عالم اسلام بیشتر از هر زمان به یکپارچگی و پرهیز از اختلافات داخلی نیاز داشته است. این نیاز روز به روز ضرورت بیشتری مییابد بویژه آن که ایجاد اختلاف راهکاری است که همواره در طول تاریخ، جواب داده است.
به خاطر داریم که نومحافظهکاران حاکم بر کاخ سفید، واقعه 11 سپتامبر را مقدمه تحقق یک جنگ صلیبی ساختند و براساس آموزههای تئوری جنگ تمدنها درصدد بودند آخرین رویارویی تاریخ را برای برقراری استیلای خود در هزاره سوم رقم بزنند.
آنان با بزرگنمایی خطر گروهی تندرو- که اتفاقاً زاییده سیاستهای خود آنان بود- و تسری اندیشههای خطرناک این گروه به کل عالم اسلام اینطور وانمود کردند و میکنند که دشمن اصلی امنیت فراگیر، مسلمانان هستند.
آنان ضمناً ایدههای دیگر خود از جمله طرح خاورمیانه بزرگ را نیز در سایه همین نگره دنبال کردند. این ماجرا البته همزمان بود با موج بیداری و گرایش جوانان به دین و معنویت بویژه اسلام و همچنین فعال شدن ژئوپلتیک جهان اسلام.
اما در این میان وظیفه مسلمانان و حاکمان کشورهای اسلامی چه بود و چیست؟
استعمار نو تلاش داشت و دارد با ترویج فرقهگرایی و تعصبهای ناشی از آن، جهان اسلام را از پویایی، تحول و کارآمدی بازدارد و به درون خود مشغول کند.
موج ترورهای وحشیانه در مناطقی که ظرفیت تعصب فرقهای دارند، انفجارهای مستمر در مساجد و مراکز مذهبی و بالاتر از همه اهانت به مرقد مطهر دو امام عسگری(ع) و تخریب حرم مطهر آن بزرگواران در سامره عراق نمونههایی از این تحرکات کور بود.
این تحریکات البته با هوشیاری حافظان حریم جهان اسلام ناکام ماند. به عنوان مثال موضعگیری هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی و مرجع عالیقدر شیعی (آیتالله سیستانی) پس از واقعه سامره و افشای انگیزههای اصلی آن اهانت، آتش جنگ احتمالی شیعه- سنی را فرو نشاند.
فهرست انتخاباتی ائتلاف بزرگ در عراق که فارغ از نوع مذهب و قومیت طراحی شده بود، رفتار عاقلانه و حداکثری سید حسن نصرالله در لبنان و تبدیل او به یک رهبر ملی، تدبیر بزرگان اهل سنت در مواجهه با بحرانها و بویژه مرزبندی با جریان انحرافی سلفی، موج محبوبیت دولتمردان ایران در ملل مسلمان و... نمونههایی از توفیقات جهان اسلام و شکست این دسیسه هستند.
در کنار اینها، نامگذاری سال 85 به نام متبرک پیامبر بزرگوار اسلام، در شرایطی که تبلیغ میشد ایران به دنبال فعال کردن هلال شیعی است از تدابیر ماندگار بوده است.
اگرچه نفس مفهوم «انسجام اسلامی» آن است که سال 86 و همه سالها متعلق به پیامبر اعظم اسلام(ص) و متبرک از آن وجود مقدس است که اگر همه ما به نعمت هدایت مشرف شدهایم در سایه مجاهدتهای اوست و همه ما صرف نظر از رنگ و نژاد و مذهب در زمره امت واحده اوییم.
جمهوری اسلامی ایران، کشورهای اسلامی و همه مسلمانان باید مراقب نغمههایی باشند که به دنبال جدا کردن حساب مذهب یا فرقه خود و یا جدا دانستن حساب یک یا چند نحله اسلامی از خود است و باید به چنین اندیشهای به دیده تردید بنگرند.
به جای مرزبندی شیعی و سنی باید مرزبندی اصیل و انحرافی یا هشیار و منفعل پررنگ شود و حول مشترکات گرد هم بیاییم تا توطئه دشمنان امت والای پیامبر(ص) ناکام بماند.