این حساسیت موجب شده است که از دیرباز خلیجفارس و کشورهای تولیدکننده انرژی در آن همواره در کانون توجه قدرتهای فرامنطقهای قرار گیرند.
تلاش این قدرتهای فرامنطقهای برای ایجاد امنیت بر مبنای ساختارهای سیاسی و ژئوپلتیکی متاثر از تعریف امنیت مطلوب برای تامین منافع خاص آنها بوده که در تضاد با مصالح و منافع واقعی ملتهای منطقه قرار میگیرد.
چنین تحرکاتی همواره یک عامل تنش آفرین و در اساس مبلغ نوعی تشویش در جهت واگرایی در میان کشورهای حاشیه خلیجفارس است تا از این مسیر حضور قدرتهای فرامنطقهای و تسلط بیچون و چرای آنها بر منطقه حاصل شود.
چنین شرایطی موجب شده حتی در درون جبههبندیها و سازماندهیهای منطقهای کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس نیز هیچگاه یک همگرایی و انسجام باطنی که متضمن حفظ امنیت و ثبات و حتی تمامیت ارضی آنها باشد هم شکل نگیرد و در عین حال این سازماندهیها و معاهدات در سایه تحریکات بیرونی و عوامل تاثیرگذار بیگانه که در منطقه در حال توسعه و بسط حضور و نفوذ هستند، هیچگاه کارکردی واقعی و صحیح نداشته باشند.
ایده و پیشنهاد آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی درخصوص شکلگیری و توسعه همکاریهای امنیتی جامع میان همه کشورهای حاشیه خلیجفارس، در حقیقت طرحی بر مبنای ایجاد امنیت مستقل است.
همکاری جامع امنیتی در منطقه ما با نگاه به آثار و تبعات سوء اعمال سیاستهای قدرتهای بیگانه و فرامنطقهای و با مداقه در آسیبشناسی رفتاری و بنیادی آثار زیانبار چنین حضور و نفوذی بر ثبات سیاسی، امنیتی، اقتصادی منطقه است.
واگرایی در منطقه، فرصتی برای قدرتهای بیگانه
حسین رویوران کارشناس و تحلیلگر مسایل خاورمیانه و رئیس گروه پژوهش سیاسی و بینالملل مرکز مطالعات خاورمیانه در ایران با نگاه به ریشه تاریخی شکلگیری پیمانهای دو یا چند جانبه امنیتی میان کشورهای حاشیه خلیجفارس با قدرتهای فرامنطقهای در دو دهه اخیر و به ویژه پس از سال 1990 میلادی و حمله عراق به کویت و عربستان سعودی و نیز تهدید دیگر کشورهای منطقه از سوی صدام به تفسیر مساله میپردازد.
وی معتقد است آشکار شدن آسیبپذیری برخی از کشورهای حاشیه خلیجفارس در دهه 90 موجب شد ایالات متحده آمریکا بیشترین سود را از چنین وضعی نصیب خود گرداند و به سرعت با استفاده از این موقعیت به سمت عقد پیمانهای امنیتی و استقرار نیروهای خود که یکی از اهداف استراتژیک این کشور برای قرن جدید به شمار میرفت حرکت کند.
وی میگوید: حضور نظامی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در منطقه هم هزینه اقتصادی و نظامی و هم هزینه سیاسی سنگینی را بر این کشورها تحمیل میکند که بخشی از این هزینهها هیچگاه آشکار نیز نخواهد شد.
وی تاکید میکند این وضعیت نه تنها ضامن ثبات و امنیت کشورهای منطقه نیست که خود بالقوه آسیبپذیری امنیتی این کشورها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. لذا پیشنهادی که رهبر انقلاب ایران ارایه کردهاند.
با درک درست از نیازهای منطقه بوده و تصور میشود کشورهای حاشیه خلیجفارس اگر واقعا به دنبال تامین نیازهای امنیتی خود هستند باید آن را در چارچوب پیمانهای نظامی و امنیتی جامع میان تمامی کشورها و ملتهای همسایه و با نگاهی معقول دنبال کنند و عوامل واگرایی و تقابل میان خود را مهار سازند.
امنیت پایدار در همکاری دو سوی خلیجفارس
محمود محمدی رئیس کمیته سیاست خارجی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران نیز در تحلیل این مساله بهترین امنیت پایدار برای منافع و مصالح کشورهای حوزه خلیجفارس را در همکاری و تعامل میان دو سوی خلیجفارس با هم تعریف میکند.
وی سند این دیدگاه را تفکیک ناپذیری امنیت در این منطقه میداند و معتقد است هرگونه بحران و چالش امنیتی در هر نقطه و هر سو از خلیجفارس بر منافع و مصالح دیگر کشورها اثرگذار است.
وی میگوید هزینههایی که هماکنون همسایگان جنوبی ایران برای مشاورهها و مانورهای نظامی میپردازند و همچنین تعهدات سنگینی که در چارچوب همکاریهای نظامی و امنیتی با قدرتهای فرامنطقهای که در پی ایجاد روزنه نفوذ و گسترش و استقرار پایگاههای نظامی خود در منطقه هستند و نیز همکاریهایی که با ناتو به وسیله این کشورها صورت میگیرد نه تنها برای این کشورها در آینده نه چندان دور بحرانساز خواهد بود بلکه نظامی شدن خلیجفارس نیز مبین ثبات و امنیت در آن نخواهد بود و خود بسترهای ایجاد بحران را فراهم میکند.
محمود محمدی که سخنگویی اسبق وزارت امور خارجه ایران را نیز در کارنامه کاری خود دارد با اشاره به آمادگی مستمر ایران برای همکاری و مباشرت تامینی با همسایگان خود میافزاید: ایران در ارائه این پیشنهادات همواره پیشگام بوده است و اگر این مساله با استقبال روبرو شده بود شاید حوادثی چون حمله عراق به ایران و کویت و اشغال نظامی عراق توسط آمریکا امروز رخ نداده بود و پیامدهای زیانبار آن دامنگیر امت اسلامی نمیشد.
عزم جدی ایران
علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران در این میان نگاهی عملیاتی و اجراییتر به مساله دارد و تاکید میکند که پیشنهاد مصرح رهبر جمهوری اسلامی ایران به معنای اراده سیاسی جدی و قاطع ایران برای شکلگیری نظام حفظ امنیت و تامین منافع منطقه توسط ملتها و کشورهای مالک آن است.
وی میگوید: با توجه به حساسیت و گره خوردن امنیت خلیجفارس با اقتصاد جهانی و با توجه به اهدافی که قدرتهای فرامنطقهای از گذشته تا امروز در این نقطه دنبال میکنند، همکاری و نزدیکی امنیتی، سیاسی، نظامی و اقتصادی کشورهای حاشیه خلیجفارس با یکدیگر یک ضرورت است و تحقق آن تنها با تعامل صمیمانه قابل تحقق خواهد بود.
وی رهنمود رهبر معظم ایران را بسترساز فصل جدیدی از همکاری میان کشورهای حاشیه خلیجفارس به منظور رفع بسیاری از بدبینیهای القا شده از بیرون مرزها میداند و معتقد است گفتگوها و تقویت مشترکات و ترسیم و تعریف مفاهیم نو در همکاری میتواند فصلی مهم و اثرگذار در همکاری این کشورها با یکدیگر را پدید آورد.