شیخی متولد 1333 تهران کارشناس و مدرس رشته نقاشی در دانشگاه است.
به انگیزه نمایش آثار اخیر این هنرمند یادداشتی بر مجموعه آثار وی با عنوان «مشق عشق» توسط مرتضی اسدی نقاش معاصر، نوشته شده است که در پی میخوانید.
علیمحمد شیخی از جمله نقاشانی است که دل در گرو اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام دارد و آثارش پیرامون موضوعاتی اینچنین ظهور و بروز مییابد، بهتر است در یک کلام بگوییم با نقاشیهایش مرثیهسرایی میکند.
شیخی با تکیه بر سنتهای گذشته در نقاشی مذهبی و حماسی ایران و نقاشی معاصر جهان، سعی بر این دارد تا با تلفیق نگرشهای متفاوت به شیوهای شخصی دست یابد. اما باید دید که در این راه توفیقی حاصل شده یا خیر، تقسیمبندی دورهای آثار شیخی کاری است دشوار.
دوره اول آثار شیخی متعلق به دوران انقلاب و جنگ تحمیلی است و با موضوعاتی از این دست به ساخت ترکیبی نقاش خیالینگاری و نقاشی معاصر میپردازد. شیخی بیش از آنکه به ساختار فنی و تکنیکی کار توجه داشته باشد، سعی دارد تا فضای ایرانی- اسلامی را با به کارگیری کلاژ گونه عناصر بصری موضوع را با زبانی روایی عینیت بخشد.
گرچه هماهنگ کردن دیدهای متفاوت و متضاد ساختاری کاری است بس دشوار، ولی آثار علی شیخی در دوره اول فارغ از دغدغههای ساختاری شکل میگیرد و مهمترین مسئلهای که در آثار این هنرمند نقاش به عینه خود را به بیننده تحمیل میکند، صداقت، شخصیت، باوردینی و مهربانی او با عالم خیال و واقعیت است.دوره دوم آثار این هنرمند متأثر از نقاشیهایی به شدت انتزاعی است و بعضاً از هنرمندان پیشکسوت خود بهرههایی برده است.
تأثیرات آثار مرحوم جعفر روحبخش در این دوره از کارهای شیخی خود را نمایان میکند. شیخی پس از مرور کردن این تأثیرات به جایگاه واقعی خویش نزدیکتر میشود. پرسشگری این هنرمند از هنرمندان پیرامون خود نسبت به آثارش باعث شده تا نظرات دیگران را در بهبود بخشیدن ساختار تابلوهایش به کار بندد و همین امر از مستقل شدن او در نقاشی کاسته است.
به کارگیری موتیفهای تزئینی، استفاده بهجا از خطنوشتهها و تزئینات معماری اسلامی و مصنوعات هنری و بومی در آثار دوره دوم شیخی برگ تازهای از شناسنامه هنری این نقاش به حساب میآید. او با سادهسازی شکلها و کاستن تلون رنگی، آثار وزینتری از دوره اول معرفی میکند.
شیخی برای رسیدن به بیانی ناب در نقاشی، باید ذهن خود را از تعدد و تکثر فرم و رنگ در مواقعی بافتهای ناهمگون پالایش دهد. در تعدادی آثار این دوره نقاش با استفاده صحیح از عناصر بصری و به کارگیری منطقی آن در روابط ساختاری اثر به توفیقهایی دست یافته است که اگر با مداقه بیشتری همراه باشد، پیوند نقاشی قهوهخانهای (خیالینگاری) با نگاه نوین شیخی را در مرتبهای فراتر از حال قرار خواهد داد.
در این مجال قصد نقد همهجانبه آثار محمدعلی شیخی مورد نظر نیست بلکه نگرش اجمالی بر آثار این هنرمند پرکار و صدیق ما را بر آن خواهد داشت تا علی شیخی را در جایگاه خود باور کنیم و از قاب آثار امروز او نظارهگر آینده او باشیم.