اوج این تلاشها در سال83 بود که از سوی دولت وقت، خودکفایی در گندم رسما اعلام و جشنی هم به همین مناسبت برگزار شد. این تلاش، مسئولان وقت بهویژه مدیران دولت نهم را که حساسیت بیشتری به موضوع داشتند به سوی خودکفایی در دیگر محصولات کشاورزی مانند برنج، جو و دانههایروغنی رهنمون ساخت و در این راستا شعارها و برنامههایی اعلام شد اما هرچه زمان گذشت نهتنها این شعارها رنگ واقعیت بهخود نگرفت بلکه خودکفایی در گندم نیز بهتدریج رنگ باخت و در عین حال آسیبپذیری اقتصاد کشور به دلایل گوناگون بهنوعی افزایش یافت. این آسیبپذیری در ماههای اخیر بیش از گذشته آثار خود را در بازار و همچنین تجارت خارجی کشور نشان داده است. کافی است چالش بزرگ دولت، واحدهای دامی، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان شیر و لبنیات و مواد پروتئینی در یک سال اخیر بر سر قیمت محصولات و دلایل افزایش چندباره آنها مورد توجه قرار گیرد. واقعیت این است که در شرایط کنونی بهتر میتوان معنا و مفهوم شعار خودکفایی را درک کرد چراکه پیش از این بهرغم تظاهر به این شعار از سوی دولتمردان اقدامی هدفمند و کارآمد برای به فعلیت رساندن آن صورت نگرفت.
2 - سیاست خودکفایی امروزه ماهیت و محتوای سنتی خود را از دست داده چراکه با دلایل، لوازم و ابزارهای سنتی مربوط به دوران جنگسرد دیگر تحقق این شعار امکانپذیر نیست. خودکفایی امروزه باید آثار خود را در کلیت اقتصاد نشان دهد. بهعبارت دیگر خودکفایی واقعی باید در بالارفتن توان رقابتی اقتصاد ملی و وابسته شدن اقتصاد جهانی به اقتصاد ملی کشورها جلوهگر شود بهگونهای که هیچ بازیگر یا دولت یا بنگاهی ریسک توقف روابط اقتصادی و تجاری خود را با کشوری خاص نپذیرد. در چنین شرایطی، خودکفایی بهمعنای سنتی آن در تولید یک یا چند کالای خاص و بهاصطلاح استراتژیک ممکن است رخ نداده یا متناسب ظرفیت واقعی کشور محصولات خاص تولید شده و چه بسا براساس یک منطق اقتصادی، تولید محصولات خاص کاهش هم پیدا کند اما آثار این کاهش با تقویت تولید دیگر کالاها بهویژه کالاهای صنعتی و قدرتیافتن دیگر شاخصهای اقتصادی جبران شده و حتی توان رقابتی و جایگاه اقتصاد ملی را بیش از پیش بالا ببرد.
1 - تامل در شرایط کنونی اقتصاد ایران که درگیر با شدیدترین تحریمهای اقتصادی است، این مهم را ثابت میکند. براساس آمار گمرک در نیمه نخست سالجاری بیش از 5/2میلیون تن گندم به کشور وارد شده و برای واردات نزدیک به 9میلیون تن گندم هم ثبت سفارش شده است. اگرچه بخش قابل توجه این میزان واردات گندم بهدلیل تسویه بدهی نفتی کشورهایی مانند هند با گندم ماهیت اجباری داشته اما این آمار نشان میدهد که تأمین گندم بهعنوان یک کالای استراتژیک در شرایط تشدید تحریم، سخت نیست. آنچه در این شرایط سخت است تأمین سرمایه و تکنولوژی برای رونق تولید و کسبوکار است. اگر این مهم از مدتها پیش مورد توجه قرار میگرفت شاید دست قدرتهای تحریمکننده این قدر برای فشار بر اقتصاد ایران باز نبود و امروزه اقتصاد مقاومتی کشور رنگ و معنای دیگری داشت.