استادان و پژوهشگران محترم با سلام، از اینکه در میان دانشمندان و فرهیختگان و علاقهمندان به زبان وادبیات فارسی در شهر مادرید هستم، بسیار خوشحالم. کشور ایران و سرزمین اسپانیا مشترکات فرهنگی فراوانی در حوزهی فلسفه، موسیقی و فرهنگ دارند و جای پای فلسفه، عرفان، موسیقی، ادبیات، پزشکی، تاریخنگاری، جغرافیا، هنر و معماری و ریاضیات و نجوم ایران و فرهنگ اسلامی را در فرهنگ اندلس و سرزمین اسپانیا میتوان دید. اگرچه در حال حاضر این نمودها و روابط فرهنگی مانند گذشته پر تحرک و برجسته نیست ولی هنوز ظرفیتهای فراوانی وجود دارد که میتوان دربارهی آن جستوجو کرد و اندیشید و تلاش کرد تا متحقق شود.
زمانی که سخن از گسترش و توسعهی زبان و ادبیات فارسی به میان میآید بدون شک آنچه در ابتدای امر تداعی میشود این است که اشاعهی زبان فارسی در چه بستری میتواند به رشد و توسعهی هدفمند دست یابد. نکتهی اصلی که در این گفتار میخواهم روشن شود این نکتهی مهم و اساسی است که آموزش زبان فارسی با چه مشکلاتی در جهان اسپانیایی زبان و به ویژه در کشور اسپانیا روبهرو است. چگونه میتوان آموزش این زبان را تقویت کرد و راهکارهای آن چه هستند؟ از اهداف این همایش، انتخاب و بررسی و تحلیل راهکارهای جدید است که تاکنون در حد لازم به آن پرداخته نشده است. یکی از راهکارهای اساسی، معرفی ادبیات فارسی به شیوهی تطبیقی است که در کشورهای اسپانیایی زبان تاکنون حرکت مهمی در این حوزه انجام نشده است. بررسی چگونگی انجام این مهم و در نهایت راههایی برای هموار کردن این مسیر پیشنهاد میشود.
ادبیات فارسی در خارج از مرزهای ایران، از سدههای گذشته، بالیده و کانونهای خاصی در نقاط مختلف دنیا ایجاد کرده است. در شبه قارهی هند، از یک طرف و در آسیای صغیر و آسیای مرکزی، از طرف دیگر، شعر و ادب فارسی به حیات خود ادامه داده، اگرچه نه به گستردگی و توان گذشتهی خود، و شاعران و نویسندگان و آثار مهم و سترگی پدید آورده است. قرنها پیش از ظهور نخستین آثار ادبی به زبانهای مهم اروپایی، در زبان فارسی، شاهکارهای جهانی خلق شده است و جهانیان با نام و آثار شاعرانی چون حافظ، فردوسی، سعدی، خیام، مولوی، عطار و نظامی آشنایند. باید اذعان کرد که در حال حاضر، زبان و ادبیات فارسی رونق گذشته را در جهان ندارد و باید برای معرفی ادبیات فارسی، تلاشهای نوینی صورت گیرد. جهان اسپانیاییزبان یکی از مهمترین زمینههای معرفی و گسترش زبان و ادبیات فارسی است و متاسفانه ما به خوبی از این ظرفیت عظیم، بهرهی لازم را نبردهایم.
در جهان کنونی، زیستن با چشم بستن بر دیگران ممکن نیست. در دوران ما، مسائلی به وجود آمده که در جغرافیای خاص محدود نمیشود، مرزها را پشت سرمیگذارد. باید به دنبال مسائل مشترک برویم و موضوعات مشترکی در ادبیات و فرهنگ وجود دارد که هم ذهن ما و هم ذهن دیگرانی را که در کشورهای دیگر زندگی میکنند به خود مشغول میکند. امروزه آموزش زبان به طور مجزا خیلی کاربرد ندارد و برای مخاطبان غیر ایرانی در خارج از ایران گسترش ادبیات فارسی بسیار مهم است. باید ابتدا برای گسترش زبان فارسی در جهان اسپانیایی زبان از ترجمه و معرفی آثار مهم ادبیات فارسی آغاز کنیم و همچنین ادبیات معاصر فارسی مطرح شود و از طریق ادبیات تطبیقی و برگزاری همایشهای تطبیقی دربارهی شاعران و نویسندگان زبان فارسی و نویسندگان و شاعران اسپانیایی در سطح گسترده انجام شود و بعد از ایجاد شوق خواندن و لذت بردن از این شاهکارها، مخاطبان برای بهره بردن بیشتر از این آثار به سرچشمهی آن جذب میشوند و به طور مستقیم به فراگیری زبان فارسی روی میآورند.
هنوز جهان اسپانیایی زبان با ادبیات کلاسیک فارسی به خوب آشنا نیست و از رویدادهای بزرگ ادبی عصر حاضر ایران آگاهی ندارد و لازم است که آثار مهم در حوزههای شعر، داستان کوتاه، نمایشنامه، رمان و طنز معرفی شوند و ارزشهای آن نقد، تبیین و تحلیل شود. رشتهی ادبیات تطبیقی در ایران و اسپانیا مانند دیگر کشورهای مهم اروپایی همچون فرانسه، آلمان، انگلستان و کشور آمریکا پیشینهی قوی ندارد. ادبیات تطبیقی، رشتهای از تاریخ ادبی است که در فرانسه در اوایل قرن نوزدهم میلادی همزمان با دیگر رشتههای علمی تطبیقی پدید آمد و در آغاز به بررسی تاثیر متقابل ادبیات فرانسه و ادبیات کشورهای همسایهی اروپایی آن میپرداخت. ولی در قرن بیستم با رونق گرفتن تدریس آن در دانشگاههای اروپایی، رفته رفته تحول یافت و دامنهی گستردهتری پیدا کرد. به این معنی که با اروپاـ محوری خود فاصله گرفت و به صورت نوعی تاریخ روابط ادبی جهانی درآمد.
وضعیت ادبیات تطبیقی در ایران
در زمان ما، توجه ادبیات تطبیقی عموما معطوف به بررسی چگونگی پذیرش آثار نویسندهی کشوری در کشور دیگر و تحقیق در تاثیر آن در آثار نویسندگان آن کشور است. در دههی اخیر شاهد رشد سریع و بیسابقهی ادبیات تطبیقی در ایران بودهایم و چند مجله در زمینهی ادبیات تطبیقی منتشر میشود. حدود پنج مجلهی دانشگاهی در حوزهی ادبیات تطبیقی منتشر میشود و مجلات غیر دانشگاهی نیز مباحث و مقالاتی دربارهی ادبیات تطبیقی به ویژه به معنی و مفهوم جدید آن که به تطبیق میان ادبیات و سینما و حوزههای میانرشتهای است، میپردازند. در سه دانشگاه رشتهی ادبیات تطبیقی در کارشناسی ارشد و دکترا دانشجو میپذیرد که گرایش آن در حوزهی فارسی ـ عربی و فارسی ـ فرانسه است و در رشتههای زبان و ادبیات انگلیسی نیز دانشجویان به مسائل تطبیقی علاقه نشان میدهند. همایشهایی هم در حوزهی ادبیات تطبیقی برگزار شده است و مباحث جدی در حوزهی ادبیات تطبیقی در محافل دانشگاهی و غیردانشگاهی مطرح میشود.
البته همانطور که اشاره کردم بیشتر مباحث تطبیقی میان زبان و ادبیات فارسی و زبان فرانسه، عربی و انگلیسی مطرح میشود و به ندرت مباحث تطبیقی در حوزههای اسپانیایی، آلمانی، روسی، ایتالیایی زبان رایج است. تاثیر متقابل زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات فرانسه بسیار گسترده بوده است و خاصه تاثیر ادبیات فارسی در ادبیات فرانسه سابقهی دیرینهتری دارد. در ایران تاکنون کار ارزشمندی در حوزهی تطبیقی دربارهی ادبیات فارسی و ادبیات اسپانیایی انجام نشده است و در حاشیه قرار دارد.
اسپانیا، چهارمین کشور بزرگ اروپایی است و دارای میراثی غنی و متنوع در ادبیات، هنر و معماری است و ادبیات کشورهای اسپانیایی زبان در آمریکای لاتین نیز بخش مهمی از ادبیات اسپانیایی است. در بررسیهای تطبیقی میتوان دورههای مختلف تاریخ ادبیات اسپانیا را از دورهی آغازین و سدههای میانه که قالبهای تازهی ادبی همچون حکایت اخلاقی و رمانس شهسواری با آثار فارسی مانند مثنویهای عطار و نظامی و کتابهایی چون سمک عیار و فتوتنامهها مقایسه کرد. دورهی نوزایی و عصر زرین ادبیات اسپانیا که دورهی درخشان ادبیات اسپانیاست، رمانس شهسواری و بالاد، دو گونهی ادبی پرطرفدار است و در این دوره در داستانسرایی منثور اسپانیا، گونههای ادبی مختلفی جانشین رمانس شهسواری شد.
درباره دن کیشوت سروانتس
دن کیشوت اثر ماندگار میگل د سروانتس بزرگترین رمان عصر زرین ادبیات اسپانیاست که داستانسرایی معاصر را به مرتبهی جدیدی از دقت روانشناختی و بینش اجتماعی برکشید و میتوان تاثیر دن کیشوت را بر ادبیات معاصر فارسی بررسی کرد. مطالعهی عمیق در دورههای نوکلاسیسیسم، رمانتیسم، رئالیسم و ناتورالیسم تا نیمهی دوم سدهی پانزدهم در ادبیات اسپانیا نشان میدهد که جنبههای تطبیقی میان ادبیات اسپانیا و ادبیات فارسی خیلی تاثیر و تاثری ندارد. اما آغاز جنبشهای ادبی سدهی بیستم در اسپانیا با دورهی مشروطیت در ایران همخوانیهایی دارد که در آثار ادبی هر دو کشور بروز و ظهور یافته است. ننگ شکست اسپانیا در جنگ اسپانیا و آمریکا در ۱۸۹۸ باعث شد که بسیاری از روشنفکران اسپانیایی به تحلیل علل افول بلند مدت کشورشان و ارزیابی دوبارهی ارزشهای سنتی آن بپردازند و چندی نگذشت که گروهی موسوم به «نسل ۹۸» بر آن شدند تا حیات فرهنگی ملت خود را جانی دوباره بخشند که نویسندگان و شاعرانی نظیر اونامونو، مانوئل ماچادو و خوزه ارتگا از برجستهترین آنهایند. در این دوره، جستار انتقادی، روانشناختی و فلسفی در اسپانیا اهمیت بسیار یافت و بسیاری از شاعران از نوآوریهای روبن داریو (شاعر نوگرای نیکاراگوایی) اقتباس کردند.
این نخستین نمونهی تاثیر ادبیات آمریکای لاتین بر اسپانیاست. در ایران هم در همین دوران شعر فارسی تحول یافت و شاعرانی چون نیما یوشیج با تاثیرپذیری از ادبیات فرانسه دگرگونی در شعر پدید آوردند و شعر نو در زبان فارسی رواج یافت و در همین دوران است که نقد ادبی در ایران با آشنایی با نقد ادبی اروپا و روسیه، گامهای نخستین خود را به صورتی نوین و روشمند برداشت و کسانی چون میرزا ملکم خان و آخوند زاده، نقد ادبی به شیوهی جدید را گسترش دادند. در اسپانیا در این دوره شاهکارهای ادبی نوین پدید آمد و شاعری مانند خوان رامون خیمنث، شاعر غنایی، ظهور کرد که در سال ۱۹۵۶ برندهی جایزهی نوبل شد. پس از پایان جنگ جهانی اول تا آغاز جنگ داخلی اسپانیا نسلی نو در ادبیات این کشور پدیدار شد که دنبالهرو نویسندگان نسل ۹۸ بود اما با نگاهی اروپاییتر و از شاعران نسل ۱۹۲۷ فدریکو گارسیا لورکا و رافائل آلبرتی، رامون خیمنث و برادران ماچادو را میتوان یاد کرد.
همزمان با تحولات ادبی در اسپانیا، در ایران نیز شاعران و نویسندگانی چون احمد شاملو، صادق هدایت، صادق چوبک، بزرگ علوی پدیدار شدند که آثار مدرن در ادبیات فارسی پدید آوردند. تطبیق مبانی فکری و همخوانیهای سبکی شاعران و نویسندگان این دوره در ابیات فارسی و ادبیات اسپانیایی، نکات بسیار ارزشمندی را برای محققان ادبی نمایان میسازد.
گذری بر نویسندگان اسپانیایی زبان آمریکای لاتین
نویسندگان اسپانیایی زبان آمریکای لاتین نیز در این دوره از ادبیات کلاسیک فارسی تاثیر پذیرفتهاند. بورخس شاعر برجستهی آرژانتینی و نویسندهی داستانهای کوتاه از قصههای قرآن، هزار و یک شب و منطقالطیر عطار بسیار تاثیر پذیرفته است و او بود که این آثار را به نویسندگان امریکای لاتین معرفی کرد. بورخس در داستان «تقرب به درگاه المعتصم» به طور مشخصی از کارهای عطار میگوید و فرناندز که دوست پدر بورخس بود و عارف بزرگی بوده و شباهتهای زیادی به شمس دارد به خصوص که مانند شمس در پایان عمرش گم میشود اما بعد پیدا میشود. ارتباط فرناندز با بورخس شبیه ارتباط شمس و مولاناست و فرناندز عربی میدانست و یکی از شارحان ابنعربی به زبان اسپانیایی است.
اگرچه ادبیات تطبیقی در اسپانیا و ایران سابقهی چندانی ندارد اما ویژگیهای روحی، فرهنگی و اجتماعی و تاریخی ایران و اسپانیا شباهتهایی دارد که میتوان از این طریق شناخت بیشتری از زبان و ادبیات دو کشور برای مخاطبان فراهم کرد. عرفان اسلامی در اسپانیا با سابقهی حضور فیلسوفان و عارفانی چون ابنعربی، ابنطفیل، ابنرشد و ... زمینهی مساعدی برای کارهای تطبیقی است. آثار مولانا و عطار در اسپانیا ترجمه شده است و تاثیر این دو شاعر بزرگ فارسی در اسپانیا از جمله کارهایی است که میتوان دنبال کرد. ادبیات معاصر اسپانیا تا حدی در ایران شناخته شده است و برای بسیاری از فارسیزبانان آشناست. تاثیر اشعار لورکا بر شاعرانی چون شاملو از زمینههای پژوهش تطبیقی است.
چه همکاریهایی میتوان صورت داد
مردم عادی اسپانیا که بیشک اطلاعاتشان دربارهی ایران بسیار محدود است ابتدا باید با ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی آشنا شوند و بعد از آشنایی درست، خود به سراغ زبان فارسی خواهند رفت. اگرچه برخی از مردم اسپانیا، شاعرانی چون فردوسی، حافظ، خیام، سعدی، عطار و مولوی را میشناسند و با شاعران معاصر ایران همچون نیما یوشیج، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری آشنایند اما برای آشنایی بیشتر و عمیقتر، چند برنامهی برای گسترش زبان و ادبیات فارسی در اسپانیا پیشنهاد میشود:
۱. برگزاری همایشهای مشترک در دو کشور دربارهی دو نویسنده یا شاعر یا یک موضوع ادبی و فرهنگی. در بهار سال جاری، شهر کتاب، همایش «سعدی و پوشکین» را در تهران و مسکو برگزار کرد که بازتاب خوبی برای مخاطبان و علاقهمندان به ادبیات در دو کشور ایجاد کرد و قرار است به زودی همایش «سنایی و دانته» در تهران و رم برگزار شود تا مشابهتهای سفرنامههای روحانی شاعران در شرق و غرب بررسی شود.
برگزاری همایش سعدی و پوشکین در تهران
برگزاری این گونه همایشها در تهران و مادرید کمک بسیار موثری برای شناخت فرهنگ و ادبیات دو کشور است. «عطار و اونامونو»، «لورکا و شعر معاصر فارسی»، «عشق و مرگ در ادبیات فارسی و ادبیات اسپانیایی قرن بیستم» از جمله موضوعات پیشنهادی است. همچنین «هزار و یک شب و ادبیات اسپانیایی».
۲. چاپ کتابهای دو زبانه از شاعران برجستهی دو کشور ایران و اسپانیا. انتشار این نوع کتابها، زبانآموزی را آسان میکند و زمینهی خوبی برای نزدیکی فرهنگهاست.
۳. ترجمهی آثار ادبیات کلاسیک و معاصر فارسی به اسپانیایی. آثار مهم ادبیات کلاسیک فارسی باید به زبان اسپانیایی ترجمه شود و نیز یک کتاب تاریخ مختصر ادبیات فارسی. در ایران نیز جای خالی چاپ یک کتاب دربارهی تاریخ ادبیات معاصر اسپانیا به خوبی پیداست. شهر کتاب آمادهی همکاری در این زمینه است.
۴. بررسی و ترجمهی ادبیات کودک و نوجوان دو کشور. در سال ۱۳۸۶ مجلهی «پژوهشنامهی ادبیات کودک و نوجوان» شمارهی ویژهای را دربارهی ادبیات کودک و نوجوان در اسپانیا منتشر کرد که مدخل خوبی برای شناخت ادبیات کودک و نوجوان در اسپانیاست، بسیار مناسب است که یکی از مجلات ادبی و پژوهشی در اسپانیا، ویژهنامهای برای ادبیات کودک و نوجوان ایران منتشر سازد. شهر کتاب آمادگی همکاری در این زمینه را دارد. اسپانیا و مکزیک کشورهایی هستند با ادبیات غنی و نویسندگانی که ادبیات کودک و نوجوان با بهرهمندی از سنت پربار ادبی حرفهایی برای گفتن دارند. امید داریم که کتابهای کودک و نوجوان اسپانیا به فارسی ترجمه شوند و هم کتابهای کودک و نوجوان ایران به زبانهای رایج در اسپانیا ترجمه شوند که این آثار زمینهی بسیار خوبی برای زبانآموزان ایجاد میکند.
5. ایجاد «پل ادبی ایران و اسپانیا». هر سال حدود ۵ تا ۷ نفر از شاعران، نویسندگان، سردبیران نشریات ادبی و منتقدان در قالب یک هیات ادبی به هر دو کشور سفر کنند تا با گفتوگوهای عمیق و نزدیک از جریانات ادبی آشنا شوند و زمینه برای انعکاس آن در کتابها و نشریات فراهم شود. شهر کتاب اولین «پل ادبی ایران و روسیه» را در مهر ماه سال جاری در تهران تشکیل میدهد و قرار است هر سال این برنامه در دو کشور اجرا شود. تجربهی این برنامه میتواند برای تشکیل «پل ادبی ایران و اسپانیا» مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
درجهان کنونی، زیستن با چشم بستن بر دیگران ممکن نیست در دوران ما، مسائلی به وجود آمده که در جغرافیایی خاص محدود نمیشود و مرزها را پشت سرمیگذارد. باید به دنبال مسائل مشترک برویم و موضوعات مشترکی در ادبیات و فرهنگ وجود دارد که هم ذهن ما و هم ذهن دیگرانی را که در کشورهای دیگر زندگی میکنند به خود مشغول میکند. این موضوعات مشترک، شیوهی بسیار خوبی برای شناخت متقابل و نزدیکتر شدن فرهنگهاست.
*معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب و دکتری در رشته ادبیات و زبان فارسی