31خردادماه سال گذشته اهالی خیابان ولیعصر صدای فریادهای زن میانسالی را شنیدند که از جنایتی هولناک خبر میداد. مقتول دختری 26ساله و منشی مطبی بود که در خانه زن میانسال قرار داشت. مأموران پلیس بعد از اطلاع از حادثه راهی محل جنایت شدند و در آنجا با جسد قربانی که با روسریاش خفه شده بود، روبهرو شدند.
بعد از حضور مأموران در محل، زن میانسال گفت: خواهر زادهام دو سال پیش طبقه دوم منزلم را برای تأسیس مطب دندانپزشکی از من اجاره کرد. او یک روز در هفته، مطب را برای انجام نظافت تعطیل میکرد. مسئول استخدام نظافتچی هم منشی جوان مطب بود که از طریق یک شرکت خدماتی این کار را انجام میداد.زن میانسال ادامه داد: ساعت هشت صبح منشی مطب مثل هر روز در محل کارش حاضر شد. قرار بود علاوه بر کار نظافت مطب، محموله قالبهای دندان هم از آزمایشگاه برسد.
برای همین او داخل مطب منتظر تماس پیک آزمایشگاه بود و چون میدانست که خانم دکتر به نظافت خیلی اهمیت میدهد، با نظافتچی هم تماس گرفت و از او خواست حالا که در مطب باز است، وی برای نظافت به آنجا برود. چون زنگ مطب خراب بود، نظافتچی که یک مرد بلند قد و جوان است اول زنگ طبقه اول را زد.
من او را درست ندیدم اما به منشی اطلاع دادم که مرد نظافتچی آمده است. ساعت 11هم مرد قد بلند درحالیکه با تلفن همراهش صحبت میکرد از در ساختمان بیرون رفت. یک ساعت بعد وقتی متوجه صدای آب از طبقه بالا یعنی مطلب دندانپزشکی شدم، رفتم تا از منشی جوان خبری بگیرم اما در مطب بسته بود. برق داخل هم روشن بود. با کلید زاپاس در را باز کردم و همان لحظه با جسد دختر منشی درحالیکه دور گردنش روسری پیچیده شده بود روبهرو شدم.
بعد از اظهارات صاحبخانه، مأموران متوجه شدند که قاتل بعد از جنایت، طلاها و کیف پول دختر منشی را به سرقت برده است. از آنجا که احتمال میرفت جنایت از سوی مرد نظافتچی صورت گرفته باشد، دستور بازداشت او صادر شد. بررسیها برای به دام انداختن متهم ادامه یافت و مأموران با ردیابی سرنخهایی که از او داشتند، موفق شدند 48ساعت بعد وی را دستگیر کنند. این مرد بعد از انتقال به اداره آگاهی به قتل دختر جوان اعتراف کرد و گفت:
قبلا سهبار برای نظافت مطب به ساختمان مورد نظر رفته بودم. خانم دکتر و منشی مطب با من رفتار خوبی داشتند و همیشه بیشتر از حقم به من پول میدادند. برای همین به منشی مطب گفته بودم اگر کاری داشت به جای تماس گرفتن با شرکت مستقیما با خودم تماس بگیرد تا من مجبور به پرداخت پورسانت به شرکت نباشم. روز حادثه وقتی برای نظافت مطب به آنجا رفتم، برق طلاهای دختر جوان حسابی وسوسهام کرد. در فرصتی مناسب به او حمله کردم و دستم را روی دهانش گذاشتم تا سر و صدا نکند اما بعد از چند دقیقه متوجه شدم که وی نفس نمیکشد.
برای همین با روسری گردن او را محکم بستم و بعد همه النگوهایش، گوشواره و گردنبندش را به همراه کیف پول و کارت عابربانکش سرقت کردم و از مطب خارج شدم. من با فروش طلاهای مسروقه یک خودروی پراید قسطی خریدم و به سراغ همسرم که سه سال پیش از من جدا شده بود رفتم تا به او ثابت کنم که توانایی زندگی کردن کردن دارم اما 48ساعت بعد پلیس مرا دستگیر کرد.بعد از اعترافات مرد جنایتکار و بازسازی صحنه قتل، پرونده او با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم روز گذشته در شعبه 113دادگاه، پای میز محاکمه قرار گرفت.
در این جلسه که به ریاست قاضی همتیار برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان به بیان کیفرخواست پرداخت و سپس اولیای دم با حضور در جایگاه برای نظافتچی جنایتکار درخواست قصاص کردند. پس از آن متهم که هشت سابقه کیفری در پروندهاش دارد در جایگاه قرار گرفت و با قبول اتهام قتل عمد گفت: روز حادثه مواد روانگردان استفاده کرده بودم و به همین دلیل دست به جنایت زدم. آن روز وقتی منشی مطب برای نظافت با من تماس گرفت و به آنجا رفتم، تا ساعت 10:30مشغول نظافت بودم که ناگهان وسوسه سرقت از منشی به جانم افتاد.
وقتی دختر جوان را به قتل رساندم، دستپاچه شده بودم و با عجله شش النگو، گوشواره و دستبندش را به همراه کارت عابربانک و کیف پولش سرقت کردم. از وقتی دستگیر شدهام، از کارم پشیمانم. من نمیخواستم دست به جنایت بزنم و امیدوارم خانواده مقتول مرا ببخشند. در این هنگام قاضی از متهم پرسید: شما متهم به تجاوز به عنف هم هستی و در بازجوییهای اولیه به این جرم اقرار کردهای، این اتهام را قبول داری؟ متهم نیز پاسخ داد من اتهام قتل عمد را قبول دارم اما تجاوز به عنف را نه. بعد از آخرین دفاعیات مرد جنایتکار، قاضی دادگاه ختم جلسه را اعلام کرد و به همراه چهار قاضی مستشار برای صدور رأی وارد شور شد.