در کسوت سالمندی با کارت منزلت در عضویت کانون سالمندان فرهنگسرای حافظیه شهرداری تهران با تسلیم رضایت نامه وتحویل وجه درخواستی مشتاقانه ، آماده عزیمت به این سفر مسرتانگیز شدیم.
ولی چگونه مسیر طی شده است؟ و سفر چگونه آغاز شد؟ خود درسی تجربی برای توسعه گردشگری داخلی است و نیازمند برنامهریزی و آموزشی است توام با تحقیق و بررسی، در کلیه جوانب با ریزهکاریهای اصولی این نوع سیر و سفرها ، مطمئناً راهی بس طولانی و پر خرج و حوصله را دارد تا برگزار شود.
همسفری میگفت با 60000 تومان با ترن لوکس کوپه 6 نفری 3 شب و روز با هتل و غذا و ترانسپورت از این گردشگری لذت بردیم. ولی من بدشانس و همراهان با 110000 تومان و کلی مخارج جانبی ، با تعداد 19 نفر سالمند جا مانده از گروه 38 نفری ، در راه آهن تهران ، با ایجاد دردسرهایی تا رسیدن به مقصد در بندرعباس، با مشکلات روحی و روانی و اعصاب خرد شده، ناموفق بودیم و همراه با همسفران معذب خود، با نارساییها کنار آمده و زمان را گذراندیم و با خاطره تلخ و شیرین ، دیداری از منطقه آزاد قشم را آنچه آرزو داشتیم به تصور دیدار از 42 مکان دیدنی آن جزیره ، جزء بازار و قلعه معروف پرتغالیها و از مراکز فرهنگی ، تفریحی و بازار خرید به امید دریافت بن سفر بعدی، همراه با راهنما و امکانات بیشتر و بهتر جزیره را ترک کردیم!
لازم به گفتن نیست چه همگان میدانند ! اما یکی از کمک تورلیدرها به جمع ما گردشگران اظهار داشت من با 120000 تومان این امکانات را با هواپیما به گردشگرانم ارایه میدهم؟ در نظر بگیرید وضعیت تور و توجه به حال سالمندان در کجای برنامههای رفاهی جای دارد؟
باری در غفلت ما و حساسیت من در سفرهای گردشگریم چه اغلب به انشاءالله و ماشاءالله گذشته است، نمیدانم تا در سفر بعدی اگر قسمت شد و مسئولین تورها توانستند مجهز به یک تور لیدر تحصیلکرده خوب و خوش برخورد و مودب نصیبم شود، با حداقل بهره از اصول گردشگری.
با اطلاع از اینکه چه وظایف و خدماتی باید در مقابل دریافت وجهی به گردشگر بدهد؟ آن موقع میتوان گفت چه دوره تور دیدن و مدرک آموزش لازم را اخذ کردن چقدر ارزش دارد و این مسئله برای سازمان مربوطه بسیار لازم است.
تور لیدر زمانی میتواند مورد توجه فراوان گردشگران قرار گیرد که از عهده کنترل و هدایت و رضامندی حداقل گردشگران مشتاق خود برآید، تا به جذب مشتری بیشتر نایل شود و این توسعه گردشگری است.
این مسئولیت مهم فرهنگ سازی، بر عهده معاونت محترم آموزشی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی جمهوری اسلامی ایران است، که باید سامان داده شود تا در ایجاد اشتغال از تحصیلکردگان بیکار ضمن آزمون و انتخاب گزینش کرده و آموزش داده شود، پس از طی دورههای کوتاه مدت و بلندمدت برای گردشگران داخلی و خارجی از آنها استفاده کند و آنها را که بیش از6000 آژانس در تهران و شهرستانها هستند، معرفی کند و حتماً توصیه کنند چه این عزیزان دوره دیده، دارای دیپلم گردشگری شدهاند، مزیت دارند تا در آن آژانسها بهصورت دائم یا دعوتی با گردشگران بوده و خدمات توصیفی به گردشگران ارائه دهند.
زیرا در حال حاضر صاحبان آژانسها خود در دفاتر فقط در فکر کسب درآمد بیشتر هستند و پس از تبلیغ و جمعآوری تعدادی گردشگر مشتاق خود را به رانندهای سپرده تا به محلی برده و در زمانی سالم برگرداند، بدون توجه به کیفیت سفر و نظارت بر چگونگی برگزاری این سفر و یا رضایتمندی گردشگران.
آیا این آژانس توانسته وظیفه خطیر خود را انجام دهد؟
نه !! بلکه این مسئله خطایی نابخشودنی در جامعه ایرانی ماست که متأسفانه در بین مسئولین و گردشگران مهجور مانده است. شاید نبود توجه بر این نکته امروز بر صنعت گردشگری ما ضربه میزند تا هر کس چه توانست توری راه اندازد، و به این شیوه عمل کند، موجب عقبماندگی صنعت گردشگری ما شده است.
در صورتی که جلوگیری از همین نوع کارها میتواند از پیشآمدها جلوگیری کرده و سبب رونق توریستی و بالابردن آمار گردشگری در ایران شود.
شاید یکی از مهمترین راهکارهای اساسی استفاده از آموزش برای تورلیدرها برای هر کاروان توریستی است.
چرا که راهنمای مجرب قادر خواهد بود علاوه بر وظایف تور در حد توانایی خود چون یک راهنمای اقتصادی برای خرید خوب در آشفته بازار، از فروشگاههای مناسب برای خرید گردشگران با اجناس مرغوب رضایت گردشگران و بازاری را فراهم کند.
راهنما با آنچنان اطلاعات موثق برای خرید میتواند زمان برای تفرج و تفریح بیشتر بدست آورد تا بصورت تمرکزی و غیر تمرکزی نسبت به سن و علاقه فردی آنرا در اختیار گردشگر قرار دهد.
توجه به خواستههای افراد با سلایق مختلف با بردباری راهنما و راضی کردن او با صبوری و متانت هر خواسته مهمانان را برآورده کرده، تا با کسب این مزیت، گردشگران او را به دوستان معرفی و در انتخاب او در سفرهای آتی بر شغل پر درآمد این(راهنمای تور) با خلق و خوی خوب و حسن اخلاق و بیان شیرین و جالب که از شرح وضعیت یک میراث طبیعی وبا دانستن چگونگی وقایع جالب تاریخی آن مکان که توریست به خاطر آن آمده اطلاعات بیشتر کسب میکند.
نه اینکه به مانند تورلیدر ما در سفر جزیره قشم راهنما شده بود، ما را به قلعه پرتغالیها برده و با عجله کنار ساحل رسانده باشد، بدون توجه به آنچه که مراد بوده و ما را که گردشگران آن جزیره تاریخی هستیم راضی کند.
اگر تنها راننده ترانسپورتر هتل مختصر اطلاعاتی از تاریخ و محل جغرافی آن مکان نمیداشت چه کسی توانایی راهنمای تورهای مختلف با علایق متفاوت گردشگران را خصوصاً سالمندانی چون ما را میتوانست راضی کند؟ مسئولیت ساماندهی این تورها با چه کسانی است؟!