آغاز: سیدمحمدکاظم موسوی بجنوردی رئیس مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی در گفت وگویی نسبتا تفضیلی با مجله نسبتا قدیمی گزارش ضمن اشاره به کارهای مختلف و متنوع این مرکز، در انتهای گفت و گو آوردهاند:
«مرکز در دو شیفت 8 صبح تا 3 بعد از ظهر و 3 تا 7 عصر کار میکند. پنجشنبه هم تعطیل است. با وجود اینکه وارد ماه هفتم شدیم، هنوز دولت بودجه ما را پرداخت نکرده و میگوید پول نداریم».
میانه: آنهایی که با کار دانشنامهنگاری و کتابهای مرجع سر و کار دارند، چه در داخل و چه در خارج از ایران، آگاهی دارند که مرکز دائرهالمعارف بزرگی اسلامی مهمترین مجموعه پژوهشی در زمینه تاریخ ایران و اسلام و مفاهیم مربوط به این دو مقوله در ایران و شاید یکی از مهمترینشان در جهان است. شیوه و روشی که این مرکز علم و اندیشه در زمینه نگارش مداخل دانشنامه بنا نهاد با استانداردهای بالای دائرهالمعارف نویسی در دنیای غرب همترازی میکند و خود، به معیار و متری برای سنجش دانشنامهنگاری و دائرهالمعارف نویسی در حوزه ایران و اسلام، نه تنها در ایران، که در جهان تبدیل شده است. اکنون 19 جلد از این دائرهالمعارف به زبان فارسی منتشر شده و 8 جلد از این دائره المعارف به زبان عربی و چندین جلد آن به زبان انگلیسی برگردان شده و در تمامی جهان به مقالات و مطالب آن استناد می شود.
انتشار جلد هجدهم دائرهالمعارف بزرگ اسلامی
به تعبیر دقیقتر دائرهالمعارف نوعی آبروی ایران در این حوزه است که علاوه بر انتشار مقالات به مرکز منحصر به فردی در گرد همآمدن جمعی شاخص از بزرگان فرهنگی و دینی و پژوهشی تبدیل شده است. زیست بومی فرهنگی که شاید در کمتر جایی، حداقل در کشورهای اسلامی، بتوان سراغش کرد.
بر همه اینها بیفزایید استمرار کار این دائره المعارف در حوزههایی چون تاریخ ایران و اسلام که در آن زمینهها هم دانشنامههایی در دست تدوین است که برخی از مجلدات آن منتشر شدهاند و بقیه نیز در مراحل مختلف سفارش مقاله تا نگارش و ویراستاری و تدوین و حروفچینی و مقابله و انتشار قرار دارند. تا آنجایی که نگارنده در جریان است نزدیک به 15 پروژه بزرگ همانند: تاریخ و جغرافیای جامع ایران، تاریخ و فرهنگ آذربایجان و کردستان، دانشنامه زبانها و گویشهای ایرانی، دانشنامه فرهنگ مردم ایران، دانشنامهحقوق، دانشنامه تهران و دانشنامه خلیج فارس در این مجموعه در دست تدوین است و مراحل مختلف خود را میگذراند.
علاوه برآن کتابخانه تخصصی و نشریاتی که این مرکز در این سالها در زمینه تاریخ ایران و اسلام شکل داده، از جمله شاخصترین کتابخانهها با موضوع یادشده در دنیاست که هر ساله علاوه بر اهل علم و فرهنگ داخل کشور ، از کشورهای دیگر هم برای استفاده از منابع آن به ایران میآیند. ضمن آنکه نزدیک به 50 تن از چهرههای نامی عرصه فرهنگ (درگذشته و در قید حیات) کتابخانه شخصی خود را به این مرکز اهداء کردهاند.
انجام: با چنین توضیحی شنیدن این سخن از زبان رئیس مرکز که هنوز در سال جاری بودجهای به این مرکز پرداخت نشده، تاسفبرانگیز و تاثر زاست. این گفت وگو البته متعلق به حدود یک ماه قبل است و به تازگی شنیدم که بخشی از این بودجه، آن هم 10 درصد؟!! را به این مرکز پرداخت کردهاند، مرکزی که امورات روزانه و هزینههای عادی آن همانند آب و برق و گاز و حقوق کارکنان و پرسنل دائم آن، بماند نیروهای فکری و فرهنگی، به صورت ماهانه رقم قابل توجهی میشود، و طبیعی است که این اندازه از پرداختها نتواند گرهی از کار فروبسته آن باز کند. به همین دلیل است که از زبان رئیس این مرکز میشنویم روزهای پنجشنبه مرکز تعطیل است، در حالی که در سالهای گذشته روزهای پنج شنبه هم این مجموعه باز و به خدمترسانی به مراجعان میپرداخت. به خصوص شهرستانیها که امکان مسافرت در آخر هفته برایشان مهیاست.
شخص نگارنده بر این اعتقاد است که این مرکز باید به صورت شبانهروزی فعال باشد و به اهل فرهنگ و تاریخ خدمت بدهد، چرا که این امکان و توان و ظرفیت در مدیریت مجموعه وجود دارد،اما چاره چیست که وقتی کلیت موجودیت یک مجموعه با ندانم کاری و سلیقهبازی برخی از اهالی دولت به خطر میافتد، مدیریت چارهای ندارد که به نوعی گزینش و تصمیم برسد که کمترین ضرر و آسیب را متوجه کلیت مجموعه کند.اگر تا این سالها مرکز یادشده هزینه میکرد، اکنون که توان فکری و قلمی مرکز به دلیل حضور نسلهای مختلف از اندیشمندان فربهتر از گذشتهها شده است، باید این خدمتدهی نه تنها کاستی نگیرد که فزونی یابد و تکثیر شود.
شاید اگر دولت به یکباره تمامی نهادهای از این دست را از نعمت بودجه محروم میکرد، این یادداشت نوشته نمیشد، اما وقتی در مییابیم که برخی نهادهای مشابه فرهنگی بودجه دریافت کردهاند و از این مجموعه بودجه دریغ شده است، درحالی که در ردیف بودجه نام این مرکز آمده و طبق قانون هم باید این پرداخت صورت بگیرد، طبیعی است که آدمی به فغان و فریاد آید از این همه تبغیض و ناروایی.
نگارنده اگرچه همانند، مدیر نشر میراث مکتوب، آقای اکبر ایرانی، معتقد است باید تلاشی جدا از سوی این مجموعه و نهادهای دیگر فرهنگی که اسم و رسمی دارند و کارشان کیفیت دارد و مورد اعتماد شهروندان و اهل سرمایهاند، صورت بگیرد تا بتوان کمک برخی افراد دارای تمکن مالی بالا را برای فعالیت و کمک به این گونه نهادها جلب و جذب کرد (در عمده کشورهای غربی این گونه است)،اما به نظر میرسد این پیشنهاد، طرحی دراز مدت باشد و نباید با تبعیض و ندادن بودجه مصوب، اسباب زمین خوردن نهادی با این همه ظرفیت و امکانات و سرمایه معنوی را فراهم کرد. امید که رگ غیرتی بجنبد و گره از کار فروبسته دائره المعارف گشوده شود.