چرا که ایشان به قول مرحوم شاملو« جهان را به قدر همت و فرصتی» که داشت شناخت و شناساند و معنا داد و شادمانه و شاکر از این جهان فانی به دیاری دیگر رفت.اما مایی که ماندیم و باید قدر و قیمت چهرههایی چون او را بدانیم و بر شناساندن آنها پرتو افکنیم و به نسل کنونی معرفی اش کنیم، چنان برخوردی با این گونه رخدادها و چهرهها میکنیم که گویی فردی عادی همانند تمامی افراد عادی عرصه فرهنگی دل به دیار باقی داده است.
تیترهای رسانههای معروف و خبرگزاریها از او به عنوان مترجم قرآن یاد کردند. بله . استاد این توفیق و بختیاری را داشت که قرآنی هم ترجمه کند. اثری که از دید برخی از قرآنپژوهان نامی ترجمهای روان و رسا و البته متفاوت داشت، با عنوان قران حکیم که اوایل دهه هفتاد انتشارات مولی (ناشر عمده آثارش) به بازار کتاب عرضه کرد،اما کار اصلی او ترجمه قرآن نبود.
او در قامت یک حکیم و فلسفهشناس اسلامی سهمی جدی در ترجمه و معرفی آثار بزرگانی چون محیالدین عربی،صدرالدین قونوی و ملاصدرای شیرازی داشت. کسی که محضر بزرگانی چون علامه ابوالحسن شعرانی،استاد آشتیانی،علامه طباطبایی و مطهری را بی واسطه درک کرد.
مقدمههایی که او بر ترجمههای آثارش زد، هر کدام رسالهای و مقالهای تمام و کمال درباره آن کتاب و شخص است که خواننده را با وجوه گوناگون تفکر و اندیشه نویسنده اصلی آشنا میسازد. ضمن آنکه او درباره این سه بزرگ عرصه فرهنگ و کلام و فلسفه و عرفان ایران(ملاصدرا،ابنعربی و قونوی)مقالات و کتاب هم نوشت، همچنانکه درباره مولوی هم چنین کرد.
او طرحی را برای خود تعریف کرد و در همان نقطه تمرکز یافت و عمیق شد و از آن چاه ،آبهای گوارایی برکشید و جرعه جرعه ،به جان معرفتخواهان چشاند.اکثر متونی که آن زندهیاد برای ترجمه برگزید ،پیش از ترجمه تصحیح و با نسخههای مختلف مقابله و عیوب و انکسارات آن برطرف و نتیجه شد، متنی پاکیزه و حداقل کم ابهام از منظر تصحیح و نسخه شناسی. این آثار بعد با توان ذهنی خود او ترجمه و برگردان فارسی شد. آن هم برگردانی روان و خوشخوان.
برخی از آثار ترجمه شده توسط مرحوم دکتر محمد خواجوی نخستین بار برگردان شد. آنهایی که دستی در ترجمه متنهای پیچیده و طاقت سوز متون کهن عربی دارند ، به قطع و یقین بر دشواریهای و ظرافتهایی که یک مترجم چنین متن¬هایی با آن روبروست ، وقوف دارند. این که فردی دامن همت بر کمر زند و به سراغ ترجمه متنی حجیم و دشوار چون فتوحات مکیه ابن عربی برود و یا اسفار ملاصدرا را برگردان فارسی کند خود جانی عاشق و با انگیزه میخواهد.
او عمری را در عزلت و گوشه نشینی در دیار شمال گذراند و همین گوشه نشینی البته برکات و خیراتی داشت که از جمله آنها ترجمه و تالیف بیش از 50 عنوان کتاب از سرمایههای فرهنگی و تاریخی ماست. آثاری که حسین مفید، مدیر انتشارات مولی هم در شکل گیری و انتشارش سهمی موثر داشت.
مرگ دنیوی او اگرچه غم انگیز است اما یادو خاطرهاش و آثارش قطعا تلالوی تازهای بر تلاشهای او خواهد افکند. به قول استاد هوشنگ ابتهاج سایه:
جاودان است آن نو دیرینه سال
رفته از جامی به جامی این زلال
مردن عاشق نمی میراندش
در چراغ تازه می گیراندش
سرنوشت اوست این خود سوختن
شعله گرداندن، چراغ افروختن