شیوهای که به زعم بسیاری از محققان و پژوهشگران علومانسانی، از شیوههای مکمل رواندرمانی محسوب میشود و از قضا رابطهای نزدیک و تنگاتنگ با سرانه مطالعه هرکشور دارد.
از اینرو است که ترویج عادت کتابخوانی میان مردمی که سرانه مطالعه کتاب در آن به گفته منصور واعظی دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور با احتساب مطالعه روزنامه، نشریه، قرآن و ادعیه و آنچه در فضای مجازی منتشر میشود تنها 79دقیقهاست، نهتنها بهمعنای تلاش برای ایجاد یک عادت فرهنگی مفید اهمیت مییابد بلکه بهعنوان شیوهای مؤثر برای ارزیابی نیازهای بهداشتی و روانی افراد جامعه نیز ضرورت پیدا میکند. شیوهای که به افراد جامعه ما کمک میکند تا نارساییها و گرههای شخصیت خود را درک کنند و با روشی مناسب و هدفمند از نیروی شفابخش کتاب برای داشتن جسم و روحی سالم در جامعه بهره بگیرند.
اصطلاح «بیبلیوتراپی» بهمعنای کتابدرمانی از دو واژه «بیبلیوس» بهمعنای «کتاب» و «تراپیا» بهمعنای «درمان» گرفته شده است. یونانیان باستان وقتی برای نخستینبار از قدرت شفابخش کتاب برای درمان ناخوشیها و اختلالهای ذهنی - روانی بیمارانشان استفاده کردند، از کتابدرمانی بهعنوان یک شیوه درمانی و شفابخش مؤثر در میان دیگر شیوههای درمانی یاد کردند. در حقیقت یونانیان از کتاب بهعنوان وسیله و ابزاری برای شناسایی انواع اختلالهای روانی و درمان آنها بهره بردند. در همین زمان بود که این گروه «درمانگاه روح» یا «تالار روان»را مناسبترین نامها برای کتابخانهها یاد میکردند و کتابخوانی را جزئی از مکملهای رواندرمانی میدانستند.
اما کتابدرمانی زمانی بهعنوان یک شیوه درمانی نوین و کارآمد در جهان به رسمیت شناخته شد که در سال 1930 بهعنوان یک شیوه درمانی برای سازماندهی به افکار و تصورات بیمار از طریق نشانهها و علائم بیرونی در طبقهبندی شیوههای درمانی در آمریکا و ایرلند، جای گرفت. در این طبقهبندی مشخص شد که افراد به واسطه مطالعه کتاب بهصورت هدفمند و با نظارت درمانگر این حوزه میتوانند به بازسازی و بازپروری دیدگاهها و هویت خود بپردازند و به این ترتیب اختلالهای روانی و ذهنی خود را شناسایی کرده و با همراهی درمانگر و مطالعه هدفمند برای درمان آنها اقدام کنند.با وجود این درمنابع مختلفی به این موضوع اشاره شده که بسیاری از درمانگران و روانشناسان در قرن 18و 19میلادی در اروپا و آمریکا از کتابدرمانی بهعنوان یک شیوه درمانی برای درمان بهویژه درمان اختلالها و ناهنجاریهای روحی و ذهنی کودکان و نوجوانان استفاده میکردند و همانطور که از نام لاتین شیوه کتاب درمانی (بیبلیوتراپی) برمیآید این گروه از درمانگران تمایل زیادی به استفاده از کتابهای مذهبی و متون مقدس برای درمان داشتند.
از اینرو برخلاف دیدگاه برخی از کارشناسان نمیتوان از کتابدرمانی بهعنوان شیوهای نو و منحصر به دوران معاصر و جوامع امروزی نام برد.شیوه کتابدرمانی چه بهعنوان یکی از شاخههای زیر مجموعه علومانسانی در مبحث روانشناسی و چه بهعنوان یکی از شیوههای درمانی غیرتهاجمی وابسته به طبهای طبیعی، طیف وسیعی از کاربری را با تعاملی که میان خواننده و کتاب برقرار میکند دربرمیگیرد.
به این ترتیب این شیوه میتواند علاوه بر کاربریهای گستردهای که برای گروه سنی کودک و نوجوان و بحرانهای خاص این دوره سنی دارد به شکل وسیعتری برای شناسایی اختلالها و درمان فشارهای روحی و روانی، اختلالهای شخصیتی، بازپروری روحی سربازان و اسیران جنگی و بازماندگان از حوادث و رخدادهای طبیعی مانند سیل و زلزله کارایی داشته باشد و بهنوعی بازتابدهنده خصوصیات و ویژگیهای ظاهری، روابط، احساسها و اندیشههای آنها نسبت به اطرافیان و محیط پیرامونشان باشد.
کتابدرمانی رویکردی نو برای درمان کودکان
در مقالات و منابع مختلفی ازجمله کتاب «کتابدرمانی؛ رویکرد نوگرایانه به درمان کودکان» به قلم جی پاردیک به تأثیر کتاب درمانی در تسکین و درمان اختلالهای روحی کودکانی که تحت فشارهای روحی ناشی از جدایی والدین هستند و یا به بیماریای سخت و مزمن نظیر سرطان مبتلایند و یا عواطف آنها بهدلیل خشونتهای موجود در جوامع مدرن بهنوعی تحتتأثیر قرار گرفته، اشاره شده و این نکته آمده است که با کمک کتاب درمانی نهتنها میتوان برای درمان بحرانها و معضلات این افراد اقدام کرد بلکه با استمرار این شیوه درمانی میتوان از کودکان و افرادی که ناتوان و رنجور بهنظر میرسند، افرادی متفکر و باهوش ساخت که در مقایسه با همسالان خود قدرت تجزیه و تحلیل بهتری داشته باشند.
به اعتقاد جی پاردیک؛ متخصص کتابدرمانی، موفقیت در پروسه کتابدرمانی زمانی اتفاق میافتد که کودک سه مرحله «شناسایی- همانندسازی»، «تطهیر-پالایش روحی» و «بینش درونی»را به شیوهای درست تجربه کند. به این ترتیب کودک یا نوجوان در مرحله شناسایی و همانندسازی، به جستوجوی شباهتها و وجوه اشتراک خود با شخصیتهای داستانی میپردازد و با رویارویی با شخصیتهایی که مشکلاتی مشابه او دارند دلگرمی پیدا میکند که در این جهان تنها نیست. به این ترتیب این موضوع آرامش درونی و امنیت اولیهای را در او بهوجود میآورد که مقدمهای برای ادامه روند درمان در شیوه کتابدرمانی و ورود به مرحله تطهیر است.پس از این مرحله، کودک وارد مرحله تطهیر میشود به این معنی که بهلحاظ احساسی درگیر موضوع و شخصیتهای کتاب میشود، با آنها همذاتپنداری میکند و به برونریزی احساسی و هیجانهایش میپردازد.
در نتیجه بهطور ناخودآگاه درگیر تجزیه و تحلیل مشکلات خود میشود و با شروع این تحلیلها به مرحله سوم که همان بینش درونی است راه مییابد چنانکه درکی عمیقتر نسبت به مشکلات خود بهدست میآورد. به این ترتیب آمادهسازی کودک به پایان رسیده و در این مرحله درمانگر میتواند با طراحی فعالیتهای مناسب از قبیل گفتوگو درباره موضوع کتاب، اجرای نمایش و یا نقاشی درباره آن موضوع، ذهن کودک را با پرسشهای بیشتری درگیر کند و به او اجازه دهد تا در فرصتی مناسب و هدفمند به این واکنشها و برانگیختگیها پاسخ دهد.
کتاب؛ درمانگر بیماریهای جوامع مدرن
براساس تقسیمبندیهایی که توسط کارشناسان صورت گرفته کتابدرمانی میتواند بسیاری از اختلالات روحی از قبیل افسردگی، غم و اندوه، طلاق، اعتیاد به موادمخدر، اعتیاد به الکل، خشونتهای خانوادگی، معلولیتهای جسمی- حرکتی و پذیرش زندگی تکوالدی را که ازجمله شایعترین بیماریها و اختلالهای زندگی در جوامع مدرن و امروزی است، تحت درمان قرار دهد. این شیوهدرمانی میتواند به شکل انفرادی یا گروهی انجام شود. در این حالت باید متناسب با نیاز فرد و یا گروهی که در جلسه کتابدرمانی شرکت میکنند کتابی انتخاب شود که بتواند بهعنوان محرک اصلی سه مرحله شناسایی و همانندسازی، تطهیروپالایش روحی و بینش درونی را در مخاطب ایجاد کند. چرا که انتخاب کتاب مناسب برای جلسه کتابدرمانی ازجمله دشوارترین و حساسترین مرحلهها است. زیرا انتخاب کتاب باید متناسب با سطح درک و علاقه مخاطب باشد و درونمایهای متناسب با نیازهای او داشته باشد تا بتواند احساس او را برانگیزاند و او را وادار به تفکر کند و به این ترتیب بینش درونی او را تقویت کند.
دکتر مصطفی تبریزی در کتاب «کتابدرمانی» به این مطلب اشاره میکند که مراد از کتابدرمانی، راهنمایی و مشاوره با استفاده از کتاب است. اگر رواندرمانی را خدمتی به سلامت، رشد و توسعه انسان در بعد خرد محسوب کنیم، کتابدرمانی، تأمین بهداشت، درمان، رشد و توسعه انسان در بعد کلان است. در حقیقت هدف از کتابدرمانی، استفاده از فن کتاب خواندن برای راهنمایی فرد یا گروه است. این راهنمایی، خدمات مشاورهای، رواندرمانی، رشد شخصیت، بلوغ هیجانی و مواردی دیگر را دربرمیگیرد. کتابدرمانی اگرچه یک فن درونی نیست، اما براساس آگاهی خواننده از فرایند پویایی که درون وی رخ میدهد پیریزی شده است.
جایگاه کتابدرمانی در جهان و ایران
امروز تقسیمبندی پنجگانهای درمبحث کتابدرمانی وجود دارد که از میان آنها میتوان به کمدیدرمانی، کتابکودکدرمانی، قصهدرمانی، شعردرمانی و خاطرهدرمانی اشاره کرد که متناسب با سن، اختلال و نیاز مخاطب توسط درمانگر برای بیمار تجویز میشود. در این متد کارشناس پس از مشاوره با بیمار مطالعه هدفمند یکی از کتابها در ژانر کمدی، گرافیکی، کودک، شعر یا خاطره واقعی را توصیه میکند تا به این ترتیب علاوه بر تقویت مهارتهای ارتباطی مهارتهای مقابلهای مخاطب نیز تقویت شود.
به همین دلیل است که امروز در کتابخانههایی که با هدف درمان در مراکز درمان بیماران روانی، بیمارستانهای عمومی و تخصصی، دانشگاهها و دانشکدههای علومانسانی و مراکز علمی در سراسر جهان تاسیس میشوند میتوان کتابهای متنوعی را برای گروه سنی بزرگسال و کودک دید که با تنوع موضوعی در گروههای عمومی، ادبی و کتابهای گرافیکی با حضور کارشناسان کتابداری آشنا به کتابدرمانی و یا با همراهی کتابدرمانگر، در اختیار مخاطبان این کتابها قرار میگیرد. و اما با وجود آنکه دانش کتابدرمانی سالهاست که درکشورهای اروپایی و آمریکایی بهعنوان یک شیوه درمانی طبیعی و غیرتهاجمی مورد استفاده درمانگران شیوههای طبیعی درمان و روانشناسان بالینی قرار میگیرد، در ایران به جز معدود مراکز درمانی و دانشگاهی که در حوزه کتابدرمانی فعالیت میکنند، مرکزی که بهصورت متمرکز از تکنیکهای کتاب درمانی برای درمان بیماریها بهره بگیرد و مجهز به کتابخانه تخصصی کتابدرمانی و کارشناسان کتابداری با گرایش کتابدرمانی باشد، نداریم.
اگرچه در مرداد ماه گذشته علیاکبر اشعری مدیر باغ کتاب از تاسیس کلینیک کتابدرمانی مجهز در مجموعه فرهنگی باغ کتاب ایران تا پایان اسفندماه سالجاری خبر داد و در اینباره به رسانهها اعلام کرد: باتوجه به این موضوع که امروز رشتهای در علم روانشناسی با نام کتابدرمانی رایج شده، باغ کتاب نیز تصمیم دارد با ایجاد کلینیکی در این زمینه و با استفاده از مشاوران مجرب روانشناسی به بهبود وضعیت روحی مراجعین این کلینیک کمک کند. این در حالی است که در سیستم آموزش عالی در ایران هنوز رشتهای تحت عنوان کتابدرمانی زیرمجموعه رشتههای علومانسانی، روانشناسی و یا حتی کتابداری تعریف نشده و افرادی که گهگاه با عنایت به این شیوه درمانی برای درمان بیمارانشان اقدام میکنند غالبا درمانگران و پزشکان علاقهمند به شیوههای درمانی طبیعی و غیرتهاجمی هستند که شیوه درمانی کتابدرمانی را روشی مناسب برای درمان بیمارشان میدانند.
محمدرضا تقدمی، مدیر انتشارات کتابدرمانی که در سالهای گذشته آثار متنوعی را با موضوع کتابدرمانی منتشر کرده در اینباره میگوید: با توجه به آنکه در این زمینه کتابهای متعددی منتشر و روانه بازار کتاب شده است اما متأسفانه بهنظر میرسد که بهرهگیری از کتابدرمانی در میان عموم مردم و کارشناسان این حوزه هنوز فراگیر نشده، چرا که هنوز کتابدرمانی و تأثیرات بیشمار آن در درمان بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی بر مردم روشن نشده است. درحالیکه بهزعم بسیاری از کارشناسان این حوزه، کتابدرمانی روشی است که به کمک آن میتوان نیازهای روانی و بهداشتی عموم مردم را برآورده کرد و تغییراتی مثبت در طرز تفکر و اندیشه آنها بهوجود آورد.
تغییراتی که میتواند کیفیت زندگی، سلامتی و تندرستی افراد جامعه را ارتقاء ببخشد. از اینرو با عنایت به فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی که کتاب باید وارد زندگی مردم شود، اینطور بهنظر میرسد که بهرهگیری بیشتر از فواید کتاب و کتابدرمانی با پشتیبانی و همراهی تمامی ارگانها، نهادها و سازمانهای دولتی و خصوصی، فرهنگسازی و اطلاعرسانی در این حوزه، میسر میشود.کتابدرمانی مهجورترین مبحث در کتابداری امروز در بسیاری از کشورهاست درحالی که از آن بهعنوان روش درمانی مکمل در پزشکی و روانشناسی بالینی یاد میشود. از این شیوه درمانی برای حل مشکلات و اختلالات روانی و روحی کاربران محیطهای اجتماعی نظیر بیمارستانها، مدارس، زندانها، دارالتادیبها، مراکز بارپروری و مراکز مشاوره برای اختلالهای شایع روانی نظیر افسردگی، استرس و اضطراب استفاده میشود و انجمنهایی تحت عنوان انجمن کتابدرمانی و یا انجمن ادبیات کاربردی در کشورهایی نظیر کانادا و برخی از کشورهای اروپایی تاسیس شده است.
اما کاربری و استفاده از این دانش در حوزههای روانشناسی، روانپزشکی و کتابداری در ایران بسیار مهجور و غریب مانده است. شاید یکی از دلایل این مهجوری آن است که کتاب هنوز به سبد خانواده اضافه نشده است و هنوز مطالعه کتاب و بهرهمندی از فواید درمانی آن در میان مطالبات مردم و جامعه کتابخوان دیده نمیشود. با وجود این بهنظر میرسد که نقش کتابداران و کتابخانههای عمومی میتواند در ترویج فرهنگ کتابخوانی و کتابدرمانی بسیار مؤثر باشد.