قرآن درباره ارزش جهاد میفرماید: «إِنَّالله اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ» (توبه/111)، «کار اگر برای خدا باشد، خدا میخرد.» البته مردم هم میخرند اما به کف و سوت و گل. گاهی هم مجسمهای بالا میبرند یا خیابانی بهنام میکنند. قدردانی مردم بیش از این نمیتواند باشد، اما خدا مشتری خوبی است؛ به بهشت میخرد. علت اینکه کربلا ماندگار شد، این است که با خدا معامله شد. حیف است آدم با غیرخدا معامله کند، البته اگر کسی ایمان داشت خدا جنسش را میخرد. چای در استکان را شما میخوری، چای در آفتابه را نمیخوری. حتی اگر مشرکین بخواهند برای امور مقدس کمک بکنند، میگوید: پولشان را قبول نکنید. «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَالله» (توبه/17)؛ آدمهایی تجارت تریاک میکنند، روز عاشورا هم خرج میدهند. خیلی از عبادتهای ما خراب است. میخواهد عزاداری کند، راهبندان میکند.
دیروقت نوار یک مداح را میگذارد. ما باید عزاداریمان را آسیبشناسی کنیم. وقتی میخواهیم منبری دعوت کنیم هدف ما رشد مردم باشد، نه پرشدن حسینیه. من به یک هیئتی گفتم، ظهر عاشورا نماز جماعت بخوانید، ظهر عاشورا خود امام حسین(ع) سر نماز بود، امام زمان سر نماز است. گفت: دسته ما به هم میخورد. در بعضی حسینیهها تبعیض هست، قسمت مردها بهتر است، اینها منکرات عزاداری است. عزاداری باید بهگونهای باشد که بشود به دنیا صادر کرد. هیهات منّا الذله! این سخن امام حسین (ع) قابل فتوکپی است، اما اگر زنجیر تیغدار بزنیم و کمرمان را خونی کنیم، نمیشود به دنیا صادر کرد. نام امام حسین (ع) خیلی زور دارد. امام انقلابش را با عاشورا و تاسوعا پیش برد.
روز عاشورا وسط خیابان نیویورک چند سال است نماز جماعت برپا میشود. اصلاً امام حسین (ع) یک انرژی هستهای است که وقتی میگویی یا حسین (ع)! 70میلیون سیاهپوش در خیابان میریزند. چهکسی چنین قدرتی دارد؟ همه رئیسجمهورها جمع شوند با اضافهکار و مأموریت و سرویس ایاب و ذهاب خواسته باشند یک راهپیمایی 70میلیونی راه بیندازند، امکان ندارد. امام حسین(ع) بعد از 1400 سال راهپیمایی دهها میلیونی راه میاندازند. تحریک غیرت دینی خیلی مهم است. احیای امر به معروف...که آدم هر کاری حق است انجام بدهد و حساب نکند که بعدش چه میشود.
کربلا جان دادند و لذا شما برای علی اصغر (ع) بیشتر گریه میکنی تا حضرت خدیجه (س). خدیجه (س) پول داد اما علی اصغر (ع) خون داد و هیچی کار خون را نمیکند. بنده سی و چند سال است در تلویزیون هستم. آیا ارزش رزمندهای را دارم که یک ترکش در بدنش است؟ من پلو میخورم حرف میزنم. او کارش آخ و آه کشیدن است. خیلی از جوانهایی که قیافهشان ناجور است، درونشان خوب است. یک هیئتی از درخانه ما رد میشد، من 200، 300 متری با اینها در خیابان رفتم،گاهی وقتها فکر میکنیم در شأن ما نیست که در دستهجات عزاداری برویم. مؤسس حوزه علمیه قم، عاشورا در هیئتها میرفت. سیدبحر العلوم در کربلا، کنار خیابان عزاداریها را میدید. یک مرتبه عمامهاش را برمیدارد، حسین، حسین میکند! میگویند: آقا چرا چنین کردی؟ در شأن شما نبود. میگوید: من حضرت مهدی(عج) را در میان اینها دیدم. کنار نایستید. تاجر هستی یا حجتالاسلام یا دکتر، با اینها همراه شوید.