ضربالمثلها که همینطوری بهوجود نیامدهاند، کلی حرف و حکمت پشتشان هست. اما این نوشته درواقع دربارهی همان ضربالمثل اول است و صفتی که در آن موردستایش قرار گرفته: «جویندگی».
-
ج .ج: این منم!
«جناب جستوجوگر»، دوستهایم مرا اینطور صدا میزنند. چرا؟چون همیشه دنبال یک چیزی میگردم؛ نه اینکه آدم حواسپرتی باشم یا وسایلم را جا بگذارم و یا چیزهایم را گم کنم، نه! این لقب را رویم گذاشتهاند، برای اینکه همیشه دنبال یک چیز تازه هستم. چه چیزی؟ خیلی چیزها، آنقدر زیادند که گاهی حتی خودم هم نمیدانم دنبال چه میگردم!
-
آماده برای زندگی
همانطور که گفتم، من یک جستوجوگرم. من در هر لحظه آمادهی کشف یک چیز تازه و جالب هستم. این «چیز» گاهی یک کتاب قدیمی است، گاهی یک موسیقی آرامشبخش، گاهی یک نقطهی بکر برای سفر و... در یک کلام من هر روز دنبال راههای تازه برای لذتبردن از زندگی هستم؛ بنابراین حتی کشف یک رستوران دنج هم میتواندیکی از نتایج جستوجوهایم باشد.
-
دنیای خندان جستوجوگر
جستوجوگر بودن خیلی خوب است. دنیای یک جستوجوگر هیچوقت در چرخهی تکرار نمیماند و همیشه رنگ به رنگ و متنوع است. وقتی به چیزهای همیشگی عادت نکنی و مدام دنبال چیز بهتری باشی، همیشه زودتر از بقیه به آن میرسی. حتی اگر چیز بهتری وجود نداشته باشد -که معمولاً دارد- انرژی مثبت یک جستوجوگر موجب میشود اتفاقهای خوشایندی برای او بیفتد.
-
ضدضربه در برابر مشکلات
یک جستوجوگر معمولاً در حل مشکلاتش هم موفقتر است. چون او با ذات گشتن و شیوهی جستن آشنا است. بنابراین احتمال اینکه راهحلهای تازه و بکر پیدا کند، بیشتر است. بههرحال هرچه باشد، او با دست و پنجه نرمکردن آشناتر است، ناامید نمیشود و به این سادگیها از پا نمیافتد.
-
همه دوستش دارند
همه دوست دارند با جستوجوگر دوست باشند. چرا؟ چون در یک کلام به آنها بیشتر خوش میگذرد. در روزگاری که خیلی از آدمها حال و حوصله یا وقت کشف چیزهای تازه ندارند، حضور یک جستوجوگر در زندگی آدم، نعمتی است. دوستبودن با یک جستوجوگر کمک میکند دنیای آدم وسیعتر شود و جرقههای تازهای در زندگیاش بخورد؛ جرقههایی که ممکن است مسیر زندگیاش را تغییر دهد و تعیینکنندهی آیندهاش باشد. بنابراین زندهباد ج.ج!