مظروف عظمت حادثه در ظرف زمان خود نگنجید و به همه زمانها مربوط شد. بهترین شاهد این مدعا آن است که اگر به زمان خود محدود میشد، یزید و یزیدیان پیروز میشدند و حسین(ع) و یارانش را به شهادت رسانده، خاندانش را به اسارت میبردند؛ اما در قضاوت فرازمانی و فرانسلی مردمان در مدار تاریخ، یزید و یزیدیان شکست خورده و بازنده چنین کارزاری هستند. آیا همهساله در محرم و عاشورا لعن و نفرین و برائت بر کشندگان حسین(ع) فرستاده نمیشود. قضاوت درباره عاشورا منحصر به مردمان زمان ایشان در دوطرف ماجرا نشد و زمان را شکست و به زمانهای آینده مکرر در هر نسلی سرریز کرد.
2 - حادثه عاشورا در ظرف مکان هم نگنجید. مظروف خیلی بزرگتر از ظرف بود. هرساله در ایام عاشورا، در اکثر مناطق دنیا و شیعهنشین شورشی در خلق عالم میافتد و کلارض، کربلا میشود. کربلا محدود به سرزمین موسوم نمیشود و هر زمینی میتواند کربلا باشد و بالقوه میتواند دوگانه امامحسین(ع)-یزید درآن بازتولید شود.
3 - چنین است که عاشورای امامحسین(ع) عصاره همه تاریخ و حال و آینده شد. گویی با مطالعه موردی حادثه عاشورا میتوان نظم تکراری در تعامل نیروهای شر و خیر را کشف و ادراک کرد. گویی عاشورا از یک واقعه خاص به یک جریان عمومی تبدیل میشود و این همان گزاره راهبردی ائمهاطهار(ع) است که کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا.
4 - چنین بود که عاشورا به پل ارتباطی همه نسلها در مدار تاریخ تبدیل شد. عاشورا تجربه مشترک همه نسلها شد و مکتب محرم دارای کارکرد جامعهپذیری شد. ارزشهای عاشورا و ظلمستیزی و شهادتطلبی آن با عزاداری سنتی آن، با روضهها و تعزیهخوانیها و عزاداریها از نسل حاضر به نسل آیندهساز منتقل میشود. به این ترتیب سنت عظیم و ارزشمند عاشورا و محرم میتواند حتی نسل جوان و آیندهدار ما را از امواج ضاله محفوظ نگاه دارد. از اینرو عاشورا همچنان در حال نو به نو شدن است و همچنان خلق میکند و حوادث را رقم میزند.
5 - امامحسین(ع) و عاشورا در سه وجه معرفتی، ارادتی و اطاعتی تئوریزه میشوند. به میزانی که در ارتقای این سه وجه کوشش فردی یا اجتماعی به عمل آید، بهره معنوی و اجتماعی ما از آن افزایش مییابد.
6 - وجه معرفتی امامحسین(ع) به آن است که آنگونه که حق ایشان است، بهطور شایسته ایشان را بشناسیم. همانطور که در زیارت ائمهاطهار(ع) همواره زیارت اثرگذار آنان منوط به قید معرفت شده است: عارفا بحقه؛ فرد به استحقاق امامت و خلافت، عصمت، صفات، مقامات، اهداف، رسالت، سیره و سبک زندگی فردی، سیاسی و اجتماعی آنان معرفت داشته باشد. اگر چنین شد اثرگذاری فردی و اجتماعی امامحسین(ع) و عاشورا افزایش مییابد و اثرگذاری حداکثری را شاهد خواهیم بود.
7 - محبت و ارادت وجه دیگر امام حسین(ع) و عاشوراست. تولی و محبتورزی به حسین(ع) و برعکس تبری و برائتجستن از دشمنان آنان یکی از وظایف شیعیان است. پیروان اهلبیت باید قلب خود را از محبت آنان پر کنند. اشک بر مصائب حسین و سوز دل تا آنجا ستوده است که نهتنها بکا که تباکی یعنی خود را به گریه زدن هم سفارش شده است. با این سازوکار نوعی دیگر ابراز محبت به حسین(ع) صورت میگیرد.
8 - اطاعت و تبعیت در عمل و رفتار سومین وجه سوگواری است. اگر معرفت به حسین(ع) شکل گرفت، اگر قلب و صدر ما مالامال از عشق حسین(ع) شد، آنگاه باید این دو وجه باطنی درصورت ظاهری اعمال عزادار حسین(ع) تجلی کند.
پوشیدن لباس سیاه و نصب پارچههای مشکی بر در و دیوار مساجد، برقراری مجالس عزاداری حسین(ع) در مساجد، حسینیهها، تکایا و نمازخانههای ادارات و شرکتها و مراکزآموزشی، سخنرانی، روضهخوانی، مداحی، سینهزنی، زنجیرزنی، اطعام عزاداران، نواختن طبل و برداشتن علم و کتل و سرودن شعر و نگارش نثر و تعزیه و نمایش و فیلمسازی اشکال گوناگون رفتاری است که بسیار مورد مدح و ستایش است. عزادار حسین(ع) با چنین رفتارهایی رکن محبت خود را هم تقویت میکند. با این همه اطاعت از حسین(ع) و برکت حداکثری از ایشان منوط به انطباق رفتارها با شریعت و احکام فقهی است. باید از رفتارهایی چون قمهزنی که موجب خدشهدار شدن حیثیت شیعیان نزد دیگران میشود و بهدلیل ضرر زدن بهخود حرام است، خودداری شود.
عزاداران امامحسین(ع) باید اعمال ایشان همچون برقراری نماز اول وقت حتی در روز عاشورا و یاری مظلوم را رعایت کنند. در اینصورت شاهد تأثیرات اجتماعی حداکثری عاشورا خواهیم بود. عاشورا یک سیر و سلوک کامل عارفانه و عاشقانه است که در یک دوره زمانی کوتاه سالک عزادار میتواند طی کند. عاشورا شارژشدن دین اسلام برای همیشه تاریخ است. در روایت معصومین است که الاسلام نبوی الحدوث و حسینی البقاء: اسلام با پیامبر(ص) حادث شد و با حسین(ع) بقا و استمرار یافت. با این همه خوانش ما از عاشورا ناتمام است. عاشورا هنوز هرسال طراوت و تازگی دارد. شگفتی دیگر عاشورا در همین حفظ طراوت همیشگی آن در تکرار سالانه آن است.