اخیرا در رشتههای مدیریت ورزشی، دوره PHD با گرایش بازاریابی در ورزش ایجاد شده و براین اساس علوم دانشگاهی نیز این موضوع را جزو رشتههای خود قرار دادهاند. با نگاهی گذرا به هر چهار موردی که فیفا عنوان کرده میتوان متوجه شد که برای درآمدزایی در یک باشگاه حرفهای، تمامی موارد آن با مشکلاتی در داخل کشور مواجه است؛ ازجمله بلیتفروشی که معمولا این اقدام توسط برخی پیمانکاران طرف قرارداد با سازمان لیگ صورت میگیرد و وجوه بلیتفروشی به حساب سازمان لیگ واریز و در پایان مسابقات به تیمها پرداخت میشود. در این بین حق تیمهای پرطرفدار که تماشاگران بیشتری در زمان میزبانی به ورزشگاه آوردهاند، ضایع میشود و این تیمها در انتخاب تماشاگران برای ورود به ورزشگاه نیز هیچ نقشی ندارند.
با مطالعه روانشناختی جامعه و ایجاد مقبولیت سایر مواردی که سرگرمی به حساب میآید (مانند بازیهای رایانهای، فیلمهای سینمایی، تلویزیونی و باشگاههای ورزشی) میتوان گفت که از شمار تماشاگران فوتبال کاسته شده و به همین دلیل دیگر از 100هزار تماشاگر دهههای60 و 70 که برای 50درصد مسابقات میآمدند خبری نیست و این موضوع در درآمدزایی باشگاهها تاثیر داشته است.
مورد دوم حق پخش تلویزیونی است که در کشور ما همواره موانعی برای پرداخت آن به شکلی که در کشورهای اروپایی مرسوم است موجود بوده و برخی معتقدند که وظایف صداوسیما در قانون اساسی به گونهای تعریف شده که نگاه فرهنگی به آن بر مواردی چون پرداختن به وظایف تجاری غلبه دارد و لذا به شکلی که در لیگهای معتبر اروپایی وجود دارد، نمیتوان به دریافت حق پخش تلویزیونی که معمولا 46درصد درآمد باشگاهی و 63درصد درآمد فیفا را تشکیل میدهد امیدوار بود. پس باید گفت که دومین منبع درآمد باشگاهها تضمین شده نیست.
مورد سوم دریافت حقوق، جذب اسپانسر برای باشگاه است. در دنیا باشگاهها، یک شرکت معتبر را انتخاب کرده و لوگوی آن روی سربرگ مکاتبات، سایت باشگاه و در نهایت روی پیراهن آنها نقش میبندد. این اسپانسرها دارای حقوقی هستند که گاهی فیفا هم از حق آنها در مقابل باشگاهها دفاع میکند. در کشور ما تبلیغات یک پدیده خارجی است و بیشتر مربوط به بیلبوردهای تبلیغاتی است و بازاریابهای این شرکتها ترجیح میدهند مردمی که در خیابانها رفتوآمد دارند از تابلوهای بزرگ شهری یا آگهیهای تجاری تلویزیون آنها را مشاهده کنند. به همین دلیل یکی از ناموفقترین پروژههای کسب درآمد باشگاهها مبهمبودن دریافت حقوق از اسپانسرها برای یک باشگاه است که از دردسر بیشتری نسبت به سه مورد دیگر برخوردار است.
مورد آخر فروش محصولات باشگاه است که گفته میشود بالغ بر 100کالا شامل کلاه، پوستر، دسته کلید، پیراهن، رو بالشی، تقویم، پتو، لیوان، ظروف آشپزخانه و... است که باشگاهها از این طریق کسب درآمد میکنند. اما شما میتوانید با مراجعه به هر فروشگاهی در میدان منیریه، لباسهای مربوط به تمامی باشگاههای ایران و جهان را با آرم آن تیمها خریداری کنید. غافل از اینکه حتی یک ریال از این وجوه ردوبدلشده به جیب هیچ باشگاهی نمیرود. اگرچه قانون حمایت از حقوق علائم و نشانهها در کشور وجود دارد اما بعضی به اشتباه آن را کپیرایت عنوان کرده و معتقدند که قانون حمایتی برای حقوق باشگاهها وجود ندارد، در حالی که چنین قانونی موجود است ولی در اجرا دچار مشکل شده است. بنابراین هر چهار راه درآمدزایی در فوتبال ایران به نوعی متوقف است و به همین دلیل تیمها دنبال کمکهای دولتی میگردند و مدیران عامل باشگاهها به جای درآمدزایی در مجموعه خود، هزینهها را مدیریت میکنند.