هرچند وضعیت کلی کتابهای هنری در ایران حتی به نسبت کشورهای همسایه آمارهای مناسبی را نشان نمیدهد اما در این میان تألیف، ترجمه و نشر کتابهای موسیقی در میان سایر کتابهای هنری مانند سینما و نمایش نیز پایینتر بوده است. این در حالی است که موسیقی فاخر بهعنوان بخشی از حافظه ملی و حتی مذهبی مردم ما در زندگی روزمره شهروندان ساری و جاری است و دانشگاههای هنری هم، هر چند اندک، سالانه تعداد قابل توجهی دانشجو پذیرش کرده و از سوی دیگر فارغالتحصیل روانه جامعه میکنند. در سالهای اخیر، هرگاه نمایشگاه بینالمللی کتاب یا نمایشگاههای تخصصی کتاب برگزارشده، مخاطبان علاقه وافری به کتابهای مرجع و آموزشی موسیقی نشان دادهاند اما این علاقه و اشتیاق هم مسئولان و اهالی صنعت نشر را ترغیب نکرده تا با توجه به نیاز جامعه بهویژه نسل جوان، نسبت به تألیف، ترجمه و انتشار آثار مرتبط با حوزه موسیقی تلاش کنند.
صاحبنظران و تئوریسینهای موسیقی کشور ما همچون مصطفی کمال پورتراب معتقدند: «کمبود کتاب، نداشتن مؤلف و مترجم متون موسیقایی و مسائل اقتصادی نشر کتاب از مشکلات مهم هنرستانهای موسیقی است.» و از سوی دیگر برخی ناشران همچون مدیر انتشارات سوره مهر در سالهای اخیر اعلام کردهاند: «اگر میخواهیم تولیدات موسیقایی فاخر داشته باشیم لازم است مبانی علوم نظری موسیقی را تقویت کنیم که آن هم در گرو داشتن منابع مکتوب متنوع و به روز است. درحالیکه متأسفانه ما از نظر منابع مکتوب موسیقی دچار مشکل هستیم و در دانشکدههایمان هنوز متون قدیمی غربی تدریس میشود و درباره موسیقی خودمان و شخصیتهای بارز آن منابع مکتوب کافی نداریم.» با این همه هنوز وضعیت نشر کتابهای موسیقی در کشور مناسب نیست و با رویکردهای کنونی چه از سوی مؤلفان، مترجمان و ناشران و چه از سوی مدیران فرهنگی بهنظر نمیرسد در آینده نزدیک نیز شاهد دگرگونی ویژهای در این حوزه باشیم.
آمارها چه میگویند
آمارهای رسمی خانه کتاب ایران نشان میدهد در سه دهه گذشته مجموع تعداد عناوین کتابهای موسیقی با احتساب کتابهای خودآموز، کتابهای شعر و ترانه گروههای موسیقی، بررسی موسیقی در شعر کلاسیک (نظیر موسیقی در اشعار مولانا) و کتابهای کنکور هنر به 1500عنوان هم نمیرسد. بهطور دقیق و براساس گزارش بانک اطلاعاتی خانه کتاب ایران، از سال 1358تا آذرماه 1391، 1416عنوان کتاب در حوزه موسیقی و ترانه منتشر شده که از این تعداد تنها 822عنوان چاپ اول هستند و در واقع طی سه دهه گذشته در هر سال، با احتساب کتابهای کنکور و دانشگاهی، کمتر از 25عنوان کتاب در حوزه موسیقی منتشر شده است. از مجموع 1416عنوان کتاب این حوزه، 594عنوان، کتابهای چاپ مجدد هستند. 1156عنوان کتابهای تألیفی و 260عنوان نیز کتابهایی بودهاند که از منابع خارجی به زبان فارسی ترجمه شدهاند. ناشران تهرانی 1251عنوان از این کتابها را منتشر کرده و سهم ناشران سایر شهرستانها و استانهای کشور در چاپ و نشر کتابهای موسیقی طی بیش از سهدهه گذشته تنها 165عنوان بوده است. در حوزه موسیقی نیز مانند سایر حوزهها در فرهنگ مکتوب، کمترین سهم را کودکان و نوجوانان داشتهاند به شکلی که در این مدت تنها 55کتاب مرتبط با موسیقی برای آیندهسازان و نسلهای بعدی کشور تولید و منتشر شده است. 44عنوان از کتابهای موجود نیز مربوط به کتابهای کمکدرسی هنرستان و دانشگاه است.
فناوری بخش لاینفک موسیقی
در دهه گذشته و به واسطه پیشرفت فناوری، هنر بهویژه موسیقی نیز دستخوش دگرگونی شده است. به شکلی که امروز کمتر آلبوم موسیقی (چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان) یافت میشود که بدون استفاده از نرمافزارهای نگارش، سازبندی و تنظیم موسیقی تولید و منتشر شده باشند. در سالهای اخیر حتی برخی از آلبومهای سمفونی بدون حضور سازهای واقعی و با جایگزین شدن صداهای شبیهسازی شده و بهاصطلاح Sample تهیه و به بازار موسیقی روانه شدهاند و موسیقی الکترونیک تبدیل به ژانری مستقل در دنیای موسیقی شده است. با این همه و با وجود اینکه بیشتر کالجها و دانشکدههای موسیقی در دنیا، امروزه براساس این تحول بنیادین مواد و کتابهای درسی خود را تدوین میکنند، کتابهای تألیف یا ترجمه در حوزه آشنایی با نرمافزارهای جدید موسیقی و شیوه کار با آنها و یا آشنایی با سبکهای نوین موسیقی مبتنی بر فناوری دیجیتال در کشور ما نایاب است. این فقر منابع، بیشتر دانشجویان و هنرآموزان موسیقی را بر آن داشته تا نیاز خود را از طریق دنیای اینترنت و اغلب از منابع خارجی زبان تهیه کنند.
ضعف مفرط سبکشناسی
سالهاست که در کشور ما هر بار صحبت از موسیقی، علاقه مخاطبان به انواع آن و تدریس در دانشگاهها میشود، تنها نام دو ژانر سنتی و پاپ به میان میآید. این در حالی است که امروزه دستکم و بدون احتساب زیر شاخهها، حدود 30ژانر موسیقی در دنیا شناخته شده است که از آن میان میتوان به سبکهای جاز، بلوز، کانتری، سول و R & B اشاره کرد. این تعداد به جز سبکها، شاخهها و دستههای موسیقی ملی، سنتی و آیینی ایرانی است که در حوزه منابع مکتوب سهم بسیار اندک و در برخی موارد همچون آشنایی با موسیقی نواحی و مقامی ایران، انگشتشمار است. در چنین شرایطی اطلاعات و دانش روز در حوزه موسیقی، چه در آموزشهای رسمی و چه در آموزشهای غیررسمی و آموزشگاهی روزبهروز افول است و به عقیده بسیاری از کارشناسان زمینه سوءتفاهمها و برداشتهای نابهجا از سبکها و ژانرهای موسیقی را پدید آورده و از سوی دیگر به پدیده موسیقی زیر زمینی نیز دامن خواهد زد.
پای لنگ اقتصاد هنر
برخی کارشناسان و فعالان حوزه موسیقی معتقدند که کمبود منابع مکتوب در این حوزه، رابطه مستقیم با نظام عرضه و تقاضا داشته و از آنجایی که طی سالهای اخیر تقاضا برای منابع مکتوب پایین آمده، تولید و طبع آثار نیز به همان میزان افت کرده است.
سید عباس سجادی، مدیر موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در اینباره به همشهری میگوید: «رکود در بازار کتابهای موسیقی به شکل مستقیم تابع شرایط عرضه و تقاضاست و در این نظام تولیدکننده و مصرفکننده با یکدیگر همداستان هستند.»
وی با بیان اینکه انتشار اکثر کتابهای موسیقی مستلزم هزینههای فراوان است، میافزاید: «واقعیت آن است که بازار کتابهای موسیقی در ایران کساد است و دلیل آن هم میتواند شرایط مرتبط با اقتصاد نشر باشد، به شکلی که امروز با هزینههای سرسامآور چاپ و نشر، کمتر پژوهشگر، مؤلف، مترجم و ناشری بهخود اجازه میدهد تا به حوزه موسیقی و طبع آثار فاخر در این زمینه وارد شود.»
سجادی بررسی و آسیب شناسی رکود اقتصاد هنر را در بازشناسی دلایل افت و رکود نشر کتابهای موسیقی تأثیرگذار دانسته و تصریح میکند: «در حال حاضر اقلام فرهنگی ازجمله کتاب جزو موارد ضروری نیاز خانوادهها و شهروندان نیست و در چنین شرایطی برای بخش خصوصی تولید و عرضه کتابهای هنری ازجمله کتابهای موسیقی مقرون به صرفه نیست.» این مدیر و کارشناس حوزه موسیقی با بیان اینکه سازمانهای عمومی و دولتی فرهنگی میتوانند در چنین شرایطی به رونق نسبی بازار نشر کتابهای موسیقی کمک کنند، میگوید: «بهنظرم سازمانهای فرهنگی قادر هستند در این زمینه با تخصیص منابع مالی و یارانه ویژه به مخاطبان و علاقهمندان بخشی از رکود بهوجودآمده در زمینه انتشار کتابهای هنری و موسیقی را جبران کنند.»