این تکنولوژی حتی بر روشهای جمعآوری خبر نیز تأثیر گذاشته است. درست تا همین 15سال پیش یک خبرنگار همچون امروز برای تهیه خبر، راه آسانی در پیش نداشت و مردم بدون روزنامهها و در سطحی پایینتر بدون رادیو و تلویزیون قادر به کسب اخبار بینالمللی و حتی ملی نبودند؛ در این بین روزنامهها جایگاه مستحکمتری داشتند. در واقع محتویات اخبار یک ساعته تلویزیون، هرگز نمیتوانست جای صفحه اول روزنامهها را بگیر اما امروز همهچیز تغییر کرده است و دنیا به شکل غیرقابل تصوری در جریان اخبار قرار میگیرد. این اتفاق بدون وجود زیرساختهای اینترنتی و فناوریهای خاصی که در راس این زیرساختها به فناوریهای دیگری چون تلفن همراه متصل هستند مهیا نمیشود. از این حیث بسیاری تصور میکنند که سازمانهای خبری بهزودی و بهواسطه نفوذ رسانههای اینترنتی منقرض میشوند؛ هرچند به عقیده مجید رضائیان، کارشناس ارتباطات و پیشکسوت روزنامهنگاری، در این تحولات عظیم، برخی بینشهای اساسی نادیده گرفته شده است. این بینشها تصور رایجی را که تلاش دارد برای رسانههای جریان اصلی، سنگ قبری تدارک ببیند باطل میکند.
مجید رضائیان، مدرس دانشکده خبر مرکز مطالعات و برنامهریزی رسانهها و دانشکده ارتباطات سوره از بنیانگذاران روزنامهنگاری پس از جنگ بهشمار میآید که دارای مدرک لیسانس علوم سیاسی، فوقلیسانس روابط بینالملل و دکتری روزنامهنگاری است. او در روزنامههای مختلفی اعم از روزنامه ایران، جمهوری اسلامی، صبح آزادگان، کیهان هوایی و کیهان و جامجم فعالیت کرده است و نیز از بنیانگذاران سبک روزنامهنگاری خبری- تحلیلی بهشمار میآید. گفتوگوی ما با وی در ادامه از نظرتان میگذرد.
- اگر برای دنیای رسانه دو سر فصل یکی قبل از اینترنت و دیگری بعد از اینترنت را قائل شویم این دو سرفصل را چگونه با هم مقایسه میکنید؟
مسلما تا قبل از اینترنت همه رسانهها تنها بهصورت بالقوه خصوصیتی تعاملی و دوسویه داشتند اما وقتی که اینترنت بهعنوان یک رسانه به جامعه ما آمد مدلی از روزنامهنگاری را ایجاد کرد که نخستین خصوصیتش تحکیم رابطه دوسویه رسانه با مخاطب بود. رسانه و اینترنت کمکم مخاطبانی را که زمانی تنها بازدیدکننده و کاربر بودند به اتاق خبر آورد؛ بهعبارتی مخاطب هم توانست با پیوند نظرات خودش در ادامه تولید خبر نقشی ایفا کند. رسانه سبب تولید اطلاعات در کنار آرا و دانش شد.
- و فکر میکنم که بارزترین تأثیر اینترنت بر دنیای رسانه پدیده سایبر ژورنالیسم باشد. واژهای که این روزها کاربردش زیاد است!
درست است. بعد از ورود اینترنت به کشور از وبلاگ گرفته تا سایت عمومی و سایت تخصصی خبرگزاریها و سپس تمام رسانههای مکتوب، ضرورت داشتن دو رسانه الکترونیک را احساس کردند؛ یکی رسانه پیدیاف و دیگری رسانه الکترونیک یعنی رسانهای که فقط صفحاتش ورق نخورد بلکه تولیدکننده خبر هم باشد. این امکانات ایجاد شد و جامعه اطلاعاتی بهوجود آمد تا شهروند به مرور ایام به شبکهبند تبدیل شود.
- به خاطر همین شهروند شبکهبند است که گاه در صحت و سقم برخی اخبار در فضای اینترنت تردیدهایی وجود دارد؟
سایبر ژورنالیسم نوعی از روزنامهنگاری نرم و عمومی را ارائه میکند اما در بعد دوم یعنی در باب تولید خبر نمیتوانیم با اطمینان بگوییم که یک خبر چقدر میتواند صحت داشته باشد چرا که در گذشته بین رویداد و خبر خبرنگار مینشست؛ این خبرنگار بود که رویداد را تنظیم، روایت و تبدیل به خبر میکرد. اما حالا خبرنگار تا رویداد واسطه زیاد شده است و این بهدلیل تولید زیاد اطلاعات در فضای اینترنتی است.
- حال که دسترسی شهروندان به اینترنت آسان شده میتوان گفت که شکاف دیجیتال در کشور از بین رفته است ؟
این را بگویم مادامی که ما در تولید اطلاعات ضعیف عمل میکنیم نباید تقصیرهای خودمان را به گردن شکاف دیجیتال بیندازیم. بهنظر من ما خودمان در تولید اطلاعات ضعیف عمل میکنیم. این ضعف باعث میشود که از رسانه اینترنت و از ژانر روزنامهنگاری به نام سایبر ژورنالیسم کمتر استفاده کنیم و شکاف دیجیتال را پررنگتر ببینیم.
- شکاف دیجتیالی، اطلاعات زیادی را در اینترنت قرار داده ولی بهنظر شما امروزه نباید این تئوری را پذیرفت که هرکس ثروت بیشتری دارد در اینترنت قدرت افزونتری خواهد داشت؟
بله همینطور است. مورگنتا میگوید سیاست برابر است با قدرت و قدرت برابر است با نفوذ و حالا بعد از اینترنت باید بگوییم که ثروت برابر است با قدرت و قدرت برابر است با اطلاعات. این تعریف واقعیت دارد و اگر بخواهیم در برابر ثروتمندانی که در جریان اطلاعاتی عمومی و جهانی حکومت میکنند گلیممان را از آب بیرون بکشیم باید بدانیم که آنها ثروتشان را هم به این عرصه وارد کرده و سرمایهگذاری کردهاند. پس این یک واقعیت است اما در عین حال واقعیتی تلخ است. شیرینی روی دیگر سکه نیز امکان حضور بلامانع در اینترنت است؛ همانطور که ما نمیتوانیم جلوی حضور آنها را بگیریم، اگر تولید اطلاعات ما قوی باشد آنها هم نمیتوانند جلوی حضور ما را بگیرند.
- روزنامهنگاری آنلاین و روزنامهنگاری سایبر که بعد از آمدن اینترنت ایجاد شده است از نظر سبک و فرم با روزنامهنگاری سنتی یا مکتوب چه تفاوتهایی دارد؟
سایبر ژورنالیسم سبکی از روزنامهنگاری است که سبکهای نگارش روزنامهنگاری سنتی را همچون سایهای درون خودش دارد. ژورنالیسم سایبری با سبکهای جدیدی در حال واردشدن به عرصه است. اینترنت توانست به یک رسانه مولتیمدیا تبدیل شود؛ یعنی در آن واحد صوت، تصویر و تکست را به همراه رابطه دوسویه میان اینها در خود جمع کرد. هماکنون شما میتوانید در یک سایت علاوه بر خواندن خبر، با کلیک کردن روی یک لینک تصویر و حتی فیلم مرتبط با خبر را مشاهده کنید. قبل از آمدن اینترنت، رسانهای که این سه قابلیت را در آن واحد عرضه کند وجود نداشت. این عوامل باعث شد که روزنامهنگاری سایبر در فرم با روزنامهنگاری سنتی خیلی متفاوت باشد.
- از نظر محتوا چطور؟
روزنامهنگاری در محتوا اصولی دارد. اصول روزنامهنگاری نمیتواند تغییر کند. خوشبختانه در کشور ما افراد بسیار ارزشمندی در حوزه سایبر ژورنالیسم فعالیت میکنند که حساسیت ویژهای روی این اصول دارند. این افراد مراقب این مسئله هستند که اصول روزنامهنگاری بهخاطر فرمگرایی حاکم بر سایبر ژورنالیسم از بین نرود یا تغییر نکند و بهعبارتی دچار تنزل نشود.
- کاربران اینترنتی میتوانند بهسادگی کلیککردن روی تیتر اخبار در فضای وب به اطلاعات و مشروح اخبار دست پیدا کنند؛ بهنظر شما این واقعیت، جایگاه روزنامههای مکتوب را به خطر نمیاندازد؟
هنگامی که قرار است یک جریانسازی قوی در جامعه اتفاق بیفتد کافی است که یک روزنامه تیتر اول خود را به این جریان اختصاص دهد؛ یعنی با وجود دسترسی آسان مردم جهان به اینترنت و اخبار و اطلاعات فضای وب، هنوز خواسته یا ناخواسته اعتماد قطعی نسبت به روزنامهنگاری چاپی از بین نرفته است. انگار مخاطب این را با خودش حل کرده است که وقتی در روزنامهای موضوعی تیتر یک میشود بیشتر میتوان اعتماد کرد تا اینکه همان موضوع بخواهد در سایتی، خبر اول شود.
- پس از نظر شما روزنامه مکتوب و سایبر ممکن است در کنار یکدیگر حرکت کنند اما هرگز جایگزین یکدیگر نخواهند شد؟
نه اینطور نیست. ما نمیتوانیم بگوییم که سایبر ژورنالیسم تیراژ روزنامههای مکتوب را تحتتأثیر قرار نمیدهد. همین الان هم تحتتأثیر قرار داده و تأثیر این رسانه جدیتر از تأثیر رسانههایی چون رادیو، تلویزیون، تلگراف و صنعت گوتنبرگ و چاپ است. اما روزنامههایی در بقا میتوانند برای خود چشماندازی ببینند که با روزنامهنگاری تحلیلی حرکت کنند وگرنه در فضای کنونی چه دلیلی وجود دارد که مخاطب کمر به خرید روزنامهای ببندد که اخبار آن همان اخبار دست نخورده و تحلیلنشده سایتهای خبری در 24ساعت قبل است.
- این یعنی از نظر شما راه رقابت روزنامههای مکتوب با روزنامههای سایبر، پرداختن به روزنامهنگاری تحلیلی است.
بله. روزنامهها به موازات ظهور اینترنت برای آنکه عقب نمانند سراغ راه چاره رفتند. دیدند که باید سراغ مکتب تازهای در روزنامهنگاری بروند. این مکتب همان روزنامهنگاری تحلیلی است که هماکنون حرف اول را در روزنامهنگاری دنیا میزند. روزنامههای مکتوب احساس کردند که باید از حاشیههای خبر استفاده کنند. باید حرفها و جزئیات و چگونگیها و چراییهای خبر را تهیه کرده و دربارهاش اطلاعات تازه بهدست آورند. باید نکتههای ناگشوده و حرفهای ناگفته را بهدست آورده و در تحلیل، آن خبر را باز کنند. برای مثال اگر شما خبر قتل قویترین مرد ایران را صبح در سایتها ببینید و فردای همان روز در روزنامه تیتر بزنید که قویترین مردم ایران کشته شد از سایتها یک قدم عقبترید اما اگر بنویسید گزارش چگونگی قتل قویترین مرد ایران اینجا دیگر روزنامه شما همپای رسانه اینترنتی میتواند حرفی برای گفتن و یا عنصری برای بقا داشته باشد.
- همپای رسانه اینترنتی بودن بهمعنای همپای خبربودن است؛ آیا اصولا همپای خبر بودن در ژورنالیسم سنتی روش درستی است؟
الان فاصله بین سوژه تا رویداد و رویداد تا خبر کم شده است. شما باید خیلی فعال باشید که استمرار خبر را از دست ندهید. اگر بخواهید در روزنامهنگاری مکتوب همپای خبر باشید میبازید. باید از خبر جلوتر باشید. در گذشته همپای خبربودن برای روزنامهها یک امتیاز بود ولی حالا روزنامهها در مقایسه با خبر باید رو به جلو باشند. سوژهای به رویداد و رویدادی به خبر منتهی شده است و شما باید همچنان ارتباطتان را با آن سوژه از دست ندهید. این بخشی از روزنامهنگاری تحلیلی است. این مسئله باعث میشود که شما فاصلهتان را با روزنامههای سایبری یا کم کنید یا حتی میتوان گفت که در این رقابت میدان را از دست ندادهاید.
- در ابتدای گفتوگو شما از خصوصیات مثبت سایبر ژورنالیسم صحبت کردید آیا در این سبک از روزنامهنگاری ضعفی هم وجود دارد؟
هیچ فرمی در روزنامهنگاری را نمیتوان بدون ضعف پیدا کرد. اساسا رسانه زمانی میتواند موفق باشد که ضعفهای خودش را نسبت به مخاطبانش بسنجد. بر مبنای این تعریف، ضعف سایبر ژورنالیسم میتواند این باشد که به مخاطب اطلاعات زیاد میدهد اما نه عمیق و به همین دلیل است که در یک دهه اخیر شاهد اوج گرفتن روزنامهنگاری تخصصی در کشور هستیم.
- یعنی سایبر ژورنالیسم ما در ایران هم دارد به سمت سایتهای تخصصی میرود؟
هرچه رسانه شما موضوعیتر و تخصصیتر باشد این نسبت مخاطبی که میگویم درستتر جا میافتد و تعبیر میشود. امروزه دنیای رسانه دارد به این سمت حرکت میکند ولی درعین حال در کشور ما این ضعف بیشتر دیده میشود و سایبر ژورنالیسم یا رسانههای اینترنتی در کشور ما کمتر بهصورت عمقی و تخصصی فعالیت میکنند. اما شما از طریق اینترنت میتوانید ببینید که سایتهای تخصصی قدرتمند در دنیا با چه استقبالی از سوی مردم روبهرو میشوند. این راه، روی ما بسته نیست. ما تا زمانی که ضعف تولید اطلاعات در عرصههای مختلف را داریم نباید فرافکنی کنیم و ایراد را به گردن دیگران بیندازیم.
- جناب رضائیان بسیاری معتقد هستند که تعامل روزنامهنگاران سایبری ایران با نشریات بینالمللی در حد صفر است. بهنظرتان نگاه این افراد بیش از حد بدبینانه است یا آنکه این موضوع یک واقعیت تلخ است؟
باید اعتراف کرد که این تعامل خیلی ضعیف بوده است. ما تعداد زیادی کاربر اینترنتی داریم که تنها در اینترنت حضور دارند ولی باید آنقدر سایتهای قوی داشته باشیم و به نقطهای برسیم که کاربران با زبانها و فرهنگهای گوناگون از کشورهای مختلف جهان، طالب اطلاعات تولیدی ما باشند و سایتهایمان را بازدید کنند. باید در عرصه روزنامهنگاری هم بتوانیم با روزنامههای معتبر ارتباط برقرار کنیم. البته دیدگاه ما نسبت به این موضوع باید اصلاح شود؛ بهنظر من در برابر آنچه تحت عنوان جامعه اطلاعاتی در جهان ایجاد شده است و سبک روزنامهنگاری که با نام سایبر ژورنالیسم در کشور به راه افتاده باید متعادل نگاه کرده؛ نه نگاه دفعی داشته باشیم نه نگاه وازدگی. گاهی نگاه دفعی از ما بروز میکند که راه به جایی نمیبرد و نگاه وازدگی هم نگاه درستی نیست. به هر حال قرار نیست که ما همیشه مصرفکننده اطلاعات باشیم. زمانی باید به نقطهای برسیم که دیگر تولیدکننده اطلاعات باشیم.