آنطور که این فعال محیطزیست میگوید از 27یوز تلف شده، 11قلاده قربانی تصادفات جادهای شدهاند، این بهمعنای آن است که تلفات جادهای بیش از یک سوم کل تلفات یوزها را بهخود اختصاص میدهد. با وجود این، هنوز در بسیاری از زیستگاهها بیمحابا جاده احداث میشود؛ برای نمونه شماری از مسئولان محلی یزد بر احداث جادهای اصرار میکنند که قرار است از قلب منطقه حفاظت شده کوه بافق عبور کند؛ منطقهای که یکی از قدیمیترین و در عین حال با اهمیتترین زیستگاههای یوز محسوب میشود.
ضرورت ارتقای آموزش جوامع بومی
فرهادی نیا که بهخاطر فعالیت تحقیقاتی چندساله در زمینه حفاظت از گربهسانان ایران توانست در رقابتی تنگاتنگ جایزه کاپلان سال2012 را بهخود اختصاص دهد درباره پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی گفت: یکی از دستاوردهای مهم و اثرگذار این پروژه، ارتقای آگاهی مردم بهویژه حاشیهنشینان زیستگاهها بود بهطوری که اکنون حاشیهنشینان یوزپلنگ را دشمن خود نمیدانند و طی 10الی 12سالی که از آموزش مردم محلی میگذرد هیچ یوزی بهدست حاشیهنشینان زیستگاهها تلف نشده و این آمار به صفر رسیده است.
وی با اشاره به جمعیت 35قلادهای پلنگ آمور گفت: متأسفانه جمعیت یوز به جمعیت پلنگ آمور بسیار نزدیک شده و این نشان میدهد که شرایط یوز بسیار اضطراری و نگرانکننده است و در یک عبارت ما در حال از دست دادن یوز هستیم. این کارشناس محیطزیست یکی از راهکارهای اساسی برای نجات یوز را آموزش عمومی دانست و گفت: اگر مردم آموزش ببینند مانع از تخریب زیستگاه یوز میشوند. به گفته وی، به علت نبود آگاهی است که در منطقه حساسی چون کوه حفاظتشده بافق اقدام به احداث جاده میشود. فرهادینیا در ادامه گفت: تجربه نشان میدهد مردم روستایی که به طبیعت میروند حتی اگر یوز ببینند آن را نمیکشند اما هیچ تضمینی وجود ندارد که شکارچیان به یوز شلیک نکنند.
عوامل تهدیدکننده به قوت خود باقی است
جمعیت یوز که پیش از این تصور میشد حداقل 70 و حداکثر 120قلاده است، بنا به گفته هومن جوکار مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با خوشبینی بالغ بر 50قلاده است، آماری که کاهش محتمل آن ، زنگ خطر انقراض سمبل حیاتوحش کشور را به صدا درآورده است.
به گفته جوکار، ایستگاههای ثابتی برای برآورد جمعیت یوزها در زیستگاههای مختلف درنظر گرفته شده و از این طریق زندگی یوزها بهمدت سه سال با دقت بررسی میشود و بدینترتیب میتوان پس از این دوره، آمار نسبتا علمی از جمعیت یوزها بهدست داد. آنطور که این مقام مسئول میگوید زمان پروژه تا مارس2013 به اتمام میرسد اما از آنجا که این پروژه آنطور که باید پیش نرفته است، دستاندرکاران آن توانستهاند با وجود مشکلات فراوان این پروژه را تا سال2015 تمدید کنند.
گفتههای مدیر پروژه حفاظت از یوز آنگاه میتواند امیدوارکننده باشد که مسئولان محیطزیست بتوانند عوامل تهدیدکننده زندگی یوز را کاهش دهند؛ بهویژه آنکه جوکار میگوید که برنامه عمران ملل متحد که طرف قرارداد این پروژه است تا زمانی از این طرح حمایت میکند که دولت بتواند بهصورت ملی از یوزپلنگ ایرانی حمایت کند. این در حالی است که از یکسو، شکارچیان با شکار بیرویه طعمههای یوز را تاراج میکنند و از سوی دیگر، تخریب زیستگاهها بهدلیل اجرای پروژههای عمرانی نظیر ساخت جاده و عملیات اکتشاف و استخراج معدن رشدی شتابناک گرفته است. احداث جاده در کوه حفاظت شده بافق نمونهای از اجرای طرحهای اینچنینی است. هجوم دام و سگهای گله به زیستگاهها و اشغال آبشخورها و تلفات جادهای را هم باید به این عوامل اضافه کرد.
بهبود وضع معیشتی محیطبانان از دیگر عواملی است که میتواند در حفاظت از زیستگاهها مؤثر واقع شود. این نکتهای است که مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوز هم بر آن صحه میگذارد. وی میگوید: «بهدلیل کمبود بودجه و مشکلات اقتصادی محیطبانان، نمیتوانیم بسیاری از این افراد را در استخدام داشته باشیم اما با پیگیریهایی که انجام شد تعدادی از این محیطبانان از حالت قراردادی خارج و کارمندان رسمی دولت شدهاند.»