این سفت و سختگرفتن هم نه عبارتی بدبینانه و از سرسیاهنمایی که عین حرف سرپرست سابق اداره نظارت و ارزشیابی و معاون فعلی امور سینمایی و عضو هیأت انتخاب جشنواره است. مهدی عظیمیمیرآبادی در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها صراحتا اعلام کرده که ممیزیها امسال سفتوسخت بوده است. کاملا مشخص است که مدیران سینمایی در واپسین ماههای حضورشان در ساختمان بهارستان و در آخرین جشنواره فجری که برگزار میکنند، بیش از هر چیز دنبال آرامش و ثبات هستند؛ جزیرهای امن که در آن سروصدایی از جنس جنجالهای سال گذشته برپا نشود. تا آنجا که امکان داشته همه چیز کنترل شده تا اتفاقهای سیامین جشنواره فیلم فجر در سیویکمین دوره تکرار نشود. این را میشود هم از فیلمهایی که شایسته حضور در بخش مسابقه شناخته نشدهاند مشاهده کرد و هم از برخی آثاری که در جشنواره امسال شاهد نمایش آنها خواهیم بود. سابقه برخی دوستان شهادت میدهد که برای تماشای فیلمی قابل قبول باید چشمانتظار معجزه باشیم، اما میشود دلایل و انگیزههای هیأت انتخاب را در انتخاب چنین فیلمهایی درک کرد و همچنان دورههای بسیاری را میتوان به خاطر آورد که انبوهی فیلم به دلایل فرامتنی تایید کیفی شدند و به مسابقه آمدند و بعضی از آنها حتی سیمرغ گرفتند، بیآنکه شایستهاش باشند.
به هر حال نباید فراموش کرد که جشنواره فیلم فجر جشنوارهای دولتی است و دولت هم متولی برگزاریاش است. به همین دلیل آنچه در فیلمهای جشنواره به نمایش درمیآید درست یا غلط در کارنامه فرهنگی دولت ثبت میشود. امسال هم حواس شمقدری جمع است که بهانهای بهدست منتقدانش ندهد؛ سالی که احتمالا در آن نه از فیلمی در جنس «خصوصی» خبری خواهد بود (که فیلم محبوب برخی از مدیران سینمایی بود و با اصرار آنها به بخش مسابقه سینمای ایران رفت) و نه از فیلمی مانند «گشت ارشاد» که در پس لحن عامیانهاش انتقاد اجتماعی را هم چاشنی کار کند. چنین کارکردی را احتمالا با شمایل و زاویه دیدی متفاوت و نظرگاهی به کل منفصل از دیدگاههای حاکم بر سینمای ایران «رسوایی» دهنمکی نمایندگی خواهد کرد؛ فیلمی که سازندهاش قبلا نشان داده خوب میداند چگونه به بازی با خطوط قرمز بپردازد و حساسیت نهادها و گروههایی که این روزها به سینما حساس شدهاند را برنینگیزد.
جشنواره، جنجال و صف و هیاهو و جذابیت هم نیاز دارد و مسئولیت این کار در دوره سیویکم برعهده فیلم دهنمکی گذاشته شده است. فیلم او به عنوان مهمترین امید سینمای بخش خصوصی در سال آینده به جشنواره میآید. بعد از یک سال سخت، بخش خصوصی به سختی توان کمر راستکردن دارد و چشمش به پدیدههای عامهپسند است تا شاید مرهمی بر زخمهای عمیقاش گذاشته شود. در جشنوارهای که دولتیتر از همه این سالها برگزار خواهد شد و تعداد فیلمهای دولتی در آن بسیار بیشتر از تولیدات بخش واقعا خصوصی است چند اتفاق میتواند رونقبخشاش باشد که شاید یکی از آنها فیلم تازه داریوش مهرجویی باشد. «چه خوب شد که برگشتی» حتی اگر به سیاق فیلمهای متاخر مهرجویی از شلختگی و بیحوصلگی رنج برده باشد باز هم به اعتبار نام بزرگ سازندهاش، همچنان کنجکاویبرانگیز و نمایشاش برای دوستداران سینما، هیجانانگیز است. جز اینها حتما چند نقطه امیدبخش دیگر هم پیدا خواهد شد اما چقدر این جشنواره میتوانست هیجانبرانگیز و جذابتر باشد اگر که «چ» حاتمیکیا میرسید، درویش «رستاخیز»ش را رو میکرد، «آشغالهای دوستداشتنی» فیلمبرداریاش به موقع تمام میشد و چند فیلم مهم پشت خط مانده به مسابقه راه پیدا میکردند. ظاهرا برخلاف یکی دو سال پیش، آرامش، بیشتر از رونق برای مدیران سینمایی اهمیت دارد.