او در جمع دیپلماتهای آمریکایی گفته بود که در دوره ریاستجمهوری جورج بوش، رئیسجمهور سابق آمریکا، بهدلیل سیاستهای این دولت، ایران در کنار چین توانسته است دستاوردهای زیادی در کشورهای آمریکای لاتین کسب کند. وی گفته بود: سیاست دولت جورج بوش که سعی داشت دولتهای با گرایش چپ آمریکایلاتین را منزوی کند بینتیجه بوده است. در واقع هیلاری کلینتون نظر برخی تحلیلگران سیاسی را مطرح میکرد که بیتوجهی و غفلت دولت جورج دبلیوبوش به منطقه آمریکایلاتین در دوره دوم ریاستجمهوریاش و توجه بیش از حد به خاورمیانه، افغانستان و عراق، در همگرایی، وحدت و توسعه مناسبات بین کشورهای آمریکایلاتین و کشورهای دیگر همچون روسیه و چین و ایران مؤثر بوده است.
پس از انتخاب بوش وضعیت در کشورهای آمریکای لاتین متناسب با انتظاری که مردم و حکومتها برای پیشبرد اهداف اقتصادی داشتند، برآورده نشد و حتی شاهد آن بودیم که در آمریکای لاتین وضعیت دوقطبی پدید آمد. بهعبارت دیگر کشورها به دو قطب تقسیم میشدند؛ یک بخش سرمایهدار، پیشرفته و برخوردار اقتصادی و قشر وسیع دیگر از ابتداییترین امکانات هم برخوردار نبودند. این روند به مرور زمان منجر به این شد که طیف گسترده حکومتهای راست یکی پس از دیگری سقوط کرده و دولتهای چپ به قدرت برسند.
بنابراین بهدلیل سرخوردگیهایی که میان توده مردم کشورهای آمریکای لاتین ایجاد شد آنها به سمت حکومتهای چپ گرایش پیدا کردند. در برزیل که یکی از گستردهترین کشورهای آمریکای لاتین است، حکومت چپ کارگری بر سر کار آمد. در آرژانتین که یک حکومت راستگرا و طرفدار آمریکا بود نیز همین روند را شاهد بودیم. در نیکاراگوئه، اروگوئه یا شیلی نیز چنین حکومتهایی بر سر کار آمدند.
این مسئله موجب شد تا اندازهای فضای سیاسی در این کشورها بهگونهای تغییر کند که به لحاظ نوع حکومتها گرایش آنها به سمت جمهوری اسلامی و بالعکس بیشتر شود. در دولتهای نهم و دهم با توجه به گرایش سیاسی رئیس جمهور که به سمت کشورهای آمریکایلاتین و آفریقایی بود، این ارتباطات به لحاظ رفتوآمد، افزایش پیدا کرد. اما درباره اینکه این دستاوردها چگونه بوده نیز باید گفت در برخی از این کشورها همانند ونزوئلا روابط تقویت شده و ایران سرمایهگذاریهایی را در این کشورها کرده است.
جمهوری اسلامی ایران از اواسط سال 2000همکاری استراتژیکی را با ونزوئلا بنیانگذاری و به این ترتیب راههای متعددی برای نفوذ به آمریکایلاتین ایجاد کرد. سیاست خارجی دولت احمدینژاد اگر در سالهای اول دولت نهم، معطوف به گسترش روابط با کشورهای حوزه خلیجفارس بود که شکست خورد سپس بهسمت آفریقا چرخید که درباره کشورهایی مثل سنگال هم به شکست انجامید. درباره آمریکایلاتین و گسترش روابط با کشورهای این حوزه موفقیتآمیز بود و امروز از روابط گرم دیپلماتیک نهتنها با کاراکاس بلکه با دولتهای بولیوی و اکوادور هم بهره میبرد. ایران همچنین از منابع استراتژیک این منطقه برای تقویت برنامههای هستهای خود استفاده میکند. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران یک حضور عملیاتی در آمریکایجنوبی ساماندهی کرده است که میتواند خطری مستقیم برای امنیت آمریکا باشد.
در واقع آمریکا هم به این نتیجه رسیده بود که دیگر حیاط خلوتش را از دست داده و اینگونه بود که آرتور گالکوس، سفیر سابق ونزوئلا در تهران دلیل اصلی رابطه جدید آمریکای لاتین بهویژه ونزوئلا با جمهوری اسلامی ایران را اینگونه مطرح کرده است: «... آقای چاوز بر این باور است که سرمایههای آمریکای لاتین باید برای آمریکای لاتین و در جهت ایجاد بستری بهمنظور توسعه روابط با دیگر کشورهای جهان صرف شود».
کلینتون درسخنرانی سال 88 خود گفته بود که ایران در سالهای گذشته روابط سیاسی و اقتصادی محکمی را با تعدادی از کشورهای آمریکای لاتین برقرار کرده است. تحلیلگران بر این باورند نفوذ ایران در آمریکایلاتین میتواند اهرمهای استراتژیکی را نیز برای ایران در راه جدال با غرب ایجاد کند. در ونزوئلا، هوگو چاوز، رئیسجمهور این کشور از برنامه صلحآمیز هستهای ایران حمایت میکند. ایران نیز شعبه بانکهای خود را در این کشور افتتاح کرده و شرکتهای حملونقل جمهوری اسلامی ایران در ونزوئلا نیز به تعبیر مقامات آمریکایی در راه دور زدن تحریمها به تهران کمک میکنند.
توسعه روابط با آمریکایلاتین از استراتژی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تقویت ارتباط با ملل مستقل و مقتدر جهان نشأت گرفته است. رهبر معظم انقلاب در دیدارهایی که سران کشورهای آمریکای لاتین با ایشان داشتهاند نسبت به اهمیت ارتباط با این کشورها بهخاطر وجود چند مشخصه ویژه تذکرات لازم را ارائه فرمودهاند. این ویژگیها عبارتند از: ایستادگی کشورهای آمریکای لاتین در مقابل جبهه استکبار، نفرت ملتهای این منطقه از آمریکا، وجود رهبران شجاع و مردمی، روابط قلبی و فکری آنان با جمهوری اسلامی ایران و همراهی با ایران در قضیه فلسطین.
کارشناسان میگویند جمهوری اسلامی ایران با سلاح اقتصادی در حیاط خلوت آمریکا نفوذ کرده و همین امر باعث خشم برخی افراد و گروههایی شده است که احساس میکنند بازار یکمیلیارد نفریشان دارد تحتالشعاع اختلافات سیاسی درون قارهای از یک سو و وابستگیهای استراتژیک سیاسی همسایگان جنوبیشان با کشوری در قارهای دیگر قرار میگیرد.واکنش دولت اوباما به گسترش نفوذ ایران در منطقه آمریکایلاتین تصویب قانون یکمیلیون دلاری برای مقابله با نفوذ ایران در آمریکایلاتین بود.
طرح مقابله با ایران در نیمکرهغربی توسط جف دانکان، نماینده جمهوریخواه آمریکا تهیه شده بود و در کنگره آمریکا تصویب شد. براساس این طرح مبلغ یکمیلیون دلار به وزارت امور خارجه آمریکا بودجه تخصیص داده شده تا راههای مقابله با نفوذ ایران در آمریکایلاتین را مورد بررسی قرار دهد.
این قانون با 386رای مثبت در مقابل شش رأی مخالف به تصویب رسید. دانکان پس از تصویب این قانون اعلام کرد که دلیل اصلی تصویب آن حضور ایران در مرزهای جنوبی آمریکاست که تهدیدی جدی برای امنیت آمریکا تلقی میشود.
در این قانون تصریح شده است که آمریکا با همکاری متحدان و دوستان خود در منطقه آمریکای لاتین تلاش میکند تا مانع از تهدیدات ایران علیه منافع آمریکا شود. همچنین طبق این قانون از وزارت خارجه آمریکا خواسته شده تا تحلیل و گزارشی از روابط ایران با آنچه آنها سازمانهای تروریستی منطقه آمریکایلاتین اعلام کردهاند، منابع فدرالی و شیوههایی که میتوان برای مقابله با تهدیدات ایران بهکار برد و نیز راهکارهایی برای جلوگیری از کمک کشورهای منطقه آمریکایلاتین به ایران برای دور زدن تحریمها، تهیه کند.
این قانون از سوی اوباما امضا شد. آنگونه که گزارشها نشان میدهد حضور ایران در مرزهای جنوبی آمریکا بسیار فراتر از یک حضور ساده است. این در واقع یک جبهه برای ایران بهمنظور اقدام علیه آمریکا بهشمار میرود و آمریکا باید آمادگی مقابله با آن را داشته باشد.