اگر اهل اینترنت باشید بیشک در معرض خبرهایی قرار خواهید گرفت که احساسات شما را تحتتأثیر قرار میدهد یا نگاه شما را به مسائل عوض میکند. خیلی از افراد این خبرها را باور و دستورالعملهای ارائهشده را اجرا میکنند.
«زنان از خوردن بال مرغ خودداری کنند چرا که هورمون تزریقی به مرغها باعث ایجاد کیست تخمدان میشود؛ در مواجهه با سارقی که در عابربانک میخواهد از شما پول بگیرد رمز خود را برعکس بزنید تا پلیس و بانک مورد نظر باخبر شوند؛» شعر بنی آدم سعدی بر سردر سازمان ملل حک شده است؛ جهان در سال2012 به پایان خواهد رسید؛ روش جدید دزدان برای سرقت خودرو، زدن تخممرغ به شیشه جلوی خودرو است؛ مکالمه با موبایل در حال شارژ باعث انفجار گوشی میشود؛ «اسکل» نام پرندهای است که غذای خود را پنهان کرده و فراموش میکند آن را کجا گذاشته است؛ دیوید بکام- فوتبالیست- به درخواست پسرش به کمپانی وارنر پول داده است تا در آخرین قسمت سریال کارتونی Road Runner کایوت (گرگ داستان) میگمیگ (شخصیت پرنده) را بگیرد و بخورد؛ سرفهکردن هنگام سکته قلبی مانع از مرگ میشود؛ شرکت سامسونگ جریمه اپل را با سکههای پنج سنتی پرداخت؛ شیری پس از دریدن یک بزکوهی و دیدن یک جنین در شکم او سرش را به زمین گذاشت و در دم جان باخت» و صدها داستان دیگر که در ایمیلهای فلهای بین افراد دست بهدست میچرخند نمونههایی از شایعاتی هستند که بدون توجه به منبع آن بهراحتی باور میشوند.
گسترش فضای مجازی در میان مردم و عضوشدن آنها در شبکههای اجتماعی باعث شده است که اطلاعات بدون دستهبندی و بدون راستیآزمایی در اختیار خیل عظیمی از افراد قرار گیرد. از آنجا که این شایعهها دستهدسته به ایمیلهای دیگران فرستاده یا سینه به سینه نقل میشوند میتوان نتیجه گرفت که تعداد کمی از خیل صدها هزار نفری مخاطبان چنین خبرهایی به درستی این مطالب شک میکنند و تعداد کمتری درصدد شفافسازی و تکذیب آن برمیآیند.
شایعات به ظاهر علمی که در مجامع علمی به آنها «شبهعلم» میگویند بدون هرگونه سندی رواج مییابند درحالیکه هیچ مقام علمی و رسمیای آنها را تأیید یا تکذیب نمیکند. البته اگر در هر کدام از این شایعات که با موضوع سلامت یا فناوری منتشر میشوند، گوینده یا نویسنده، نام نهاد یا سازمان و یا هر مرکز علمی دیگر را بهعنوان تأییدکننده آن خبر شبهعلمی بیاورد این نهادها بهدنبال تکذیب آن برمیآیند و در غیراین صورت خود را موظف به ارائه پاسخ علمی به شایعاتی که در طرز فکر یا الگوی رفتار دیگران تغییر ایجاد میکند، نمیدانند. بهعبارت دیگر نهادهای علمی در دانشگاهها و مراکز دولتی و خصوصی تأثیر این شایعات را نادیده میگیرند.
در میان کمکاریهای مراکز علمی، عدهای داوطلب در شبکههای اجتماعی شایعات را یافته و با سند و مدرک اقدام به رد آنها میکنند. آنها به نوعی «ستاد مبارزه با چرندیات» راه انداختهاند و با کلاغهایی که به اندازه «40 کلاغ» دروغ میگویند مقابله میکنند.
بهنظر میرسد اگر مراکز علمی، خود را به زندگی روزمره مردم بیشتر نزدیک کنند بینش علمی، صحیح و دقیق بین مردم گسترش خواهد یافت؛ در نتیجه مردمی خواهیم داشت که در مواجهه با هر خبر علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، تفکر علمی را سرلوحه افکار خود قرار میدهند.