بعد از این پیروزی مسئله صدور انقلاب بهعنوان یکی از مهمترین اهداف پیش روی انقلاب معرفی شد. حالا 34سال از آن روزها میگذرد و این سؤال مطرح است که صدور این انقلاب چه میزان محقق شده و چه موانع و چالشهایی را پشت سر گذاشته و در ادامه چه مسیری را در پیش روی خود میبیند؟ در این خصوص گفتوگویی انجام دادهایم با سردار یدالله جوانی، معاون سیاسی سابق سپاه ومشاور رئیس عقیدتی سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در ادامه میخوانید.
- 34سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد. چقدر در صدور آن موفق بودهایم؟
بعد از پیروزی انقلاب یکی از مواردی که در فضای کشور مطرح شد موضوع صدور آن بود. در موضوع صدور انقلاب دیدگاههای مختلفی مطرح بود. اول اینکه اساسا صدور انقلاب به چه معناست؟ حضرتامام(ره) یکی از کسانی بودند که معتقد به صدور انقلاب به این معنا بودند که انقلاب ما حاوی پیامهایی است برای همه انسانها و باید ما این پیامها را که پیام آزادیخواهی، عدالتخواهی، معنویتگرایی، توحید و یگانه پرستی است به گوش جهانیان برسانیم و همگان را دعوت کنیم برای قیام در راه خدا و تلاش برای ایجاد وحدت و تشکیل امت واحد اسلامی، ایستادگی در مقابل ظالمان و ستمگران و دفاع از حقوق محرومان و مستضعفان. خب اینها مطالبی بود که مطرح شد. حضرتامام بعد از جنگ در پیامی تصریح کردند که ما در جنگ پیام انقلاب خودمان را به جهانیان صادر کردیم و تحولاتی را نوید دادند که در آینده رخ خواهد داد. یکی از این تحولات بیداری اسلامی بود که اتفاقا با همین لفظ «بیداری اسلامی» مورد توجه حضرتامام قرار گرفت. ایشان بر این اعتقاد بودند که انقلاب اسلامی سرآغاز تحولات عمده در جوامع بشری خواهد بود؛ خصوصا در جهان اسلام. حضرتامام میفرمودند انقلاب ما سرآغاز انقلاب بزرگ جهان اسلام است. یعنی در واقع اگر ملت ایران بیدار شد و به حرکت درآمد، با استبداد و استعمار مقابله کرد و به استقلال رسید پیام خودش را به همه ملتهای دربند و تحت سلطه میرساند که شما هم میتوانید حرکت کنید، قیام کنید، به استقلال برسید. میتوانید به آن خویشتن واقعی خودتان و هویت واقعی خودتان برگردید. خب امروزه وقتی که ما میخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم که بعد از گذشت 34سال از انقلاب اسلامی، صدور انقلاب چه نتایجی داشته و در چه مرحله و موقعیتی است؟ میتوانیم بگوییم اساسا اگر انقلاب اسلامی نبود و صدور انقلاب صورت نمیگرفت و پیام ایرانیان به گوش جهانیان و خصوصا ملتهای مسلمان و مستضعفان نمیرسید ما امروز پدیدهای به نام بیداری اسلامی را شاهد نبودیم.
- تأثیر انقلاب اسلامی بر بیداری اسلامی به چه شکل بوده؟
به هر حال در عمده کشورهای اسلامی خصوصا کشورهای مهم در شمال آفریقا و در غرب آسیا و منطقه خاورمیانه ما شاهد خیزشها، تحولات، قیامها و انقلابها هستیم. ما اگر به گذشته برگردیم ملاحظه خواهیم کرد که اساسا در کشورهای اسلامیای که برادران اهل سنت ما در آنها هستند مبارزه با دولتها بیمعنا بوده و نهتنها مبارزه توصیه نمیشده و کسانی به سمت مبارزه با حکومتهای مستبد، دیکتاتور، ظالم و مستبد نمیرفتهاند، بلکه منع هم صورت میگرفته و پرهیز داده میشده از اینگونه اقدامات در طول تاریخ در این کشورها القا شده بود که حاکمان اولیالامر هستند و در هر صورت باید از آنها اطاعت کرد. اما با انقلاب اسلامی تحولی فکری و اندیشهای در میان مسلمانان رخ داد و ما امروزه شاهد این هستیم که تمامی کشورهای اسلامی دستخوش تحولات شده و خصوصا جوانان، پیشگامان و پیشتازان در عرصه این تحولات هستند؛ یعنی نسلی که از انقلاب اسلامی متاثر هستند و تحت تاثیر افکار و اندیشههای حضرت امام قرار گرفتهاند. نکته مهم این است که ملت ایران با قیام خودش و دعوت از دیگر ملتها برای قیام و با ایستادگی و مقاومت در برابر ظلم و ستم و فشارهای بیرونی پیشرفتهایی را بهدست آورده که امروزه این ملت از نظر بسیاری از ملتهای تحت ستم و خصوصا مسلمانان بهعنوان یک الگو دارد مورد توجه قرار میگیرد. از طرف دیگر یکی از تأثیرات انقلاب ایران ایجاد بیداری در میان ملتهای مستضعف دنیا بود. ما امروزه در آمریکای جنوبی، در خود آمریکا و در اروپا شاهد بیداری مستضعفین هستیم؛ یعنی در واقع میتوان گفت که حضرت امام ابهت آمریکاییها و نظام سلطه را در هم ریخت و ماهیت آنها را برملا کرد.
- آیا صدور انقلاب مرحلهای بود که پشت سر گذاشته شد یا اینکه همچنان ادامه دارد؟
ببینید همانطور که انقلاب ادامه دارد صدور آن هم باید ادامه داشته باشد؛ یعنی این تصور درست نیست که ما گمان بکنیم انقلاب اسلامی در سال 57شکل گرفت و تمام شد. انقلاب اسلامی یک پدیده زنده و پویا و در حال حرکت به سمت آرمانهای خودش است؛ یعنی این انقلاب تا رسیدن به آرمانهای متعالی خودش ادامه دارد. ما امروزه در مرحله کار و تلاش و اهتمام برای رسیدن به اهداف انقلابی هستیم. این اهداف باید تحقق پیدا کند تا این انقلاب بهمعنای کامل و واقعی خودش محقق بشود. اینگونه نیست که انقلاب در همان روزهای اول خودش و فروپاشی رژیم ستم شاهی و شکلگیری جمهوری اسلامی خلاصه شود بلکه اهداف انقلاب نیز باید تحقق پیدا کند. آرمانهای انقلاب هم باید محقق بشود و اینها وظیفه نیروهای انقلابی است. خب طبیعی است که انقلاب دشمنان خودش را هم دارد که باید با عبور از این موانع آن اهداف را تحقق بخشید. خب طبیعی است که به همین دلیل بحث صدور انقلاب هم تداوم دارد و نمیتوان گفت که صدور انقلاب مربوط به دورهای خاص بود. ما هرچه در مسیر دسترسی به اهداف انقلاب اسلامی کار و تلاش بیشتری انجام بدهیم، میتوانیم قابلیتهای اسلام را نمایان کنیم و این قابلیتها وقتی که در عرصههای گوناگون نمایان و آشکار شود، ملتها با اشتیاق بیشتری به سمت اسلام روی خواهند آورد و اهتمام بیشتری برای تشکیل حکومتهای اسلامی بهوجود خواهد آمد. امروزه بهنظر میرسد که دشمنان ما نگرانیهایشان از همینجا شروع میشود. آنها به خوبی دریافتهاند که اگر ملت ایران بتواند اهداف انقلاب را بهطور کامل تحقق ببخشد به یک الگوی تمام عیار برای ملتهای مسلمان و غیرمسلمان تبدیل خواهد شد؛ لذا آنها نمیخواهند که اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی در ایران تحقق پیدا کند چرا که میدانند اگر این اهداف و آرمانها تحقق پیدا کند ایران الگو خواهد شد و این الگو بهتر میتواند منشأ تحول و دگرگونی در دیگر جوامع و کشورها باشد. اگر بیداری اسلامی در دهه چهارم انقلاب رخ میدهد بخشی از آن به مقاومت 30ساله ملت ایران و پیشرفتهای آن بر میگردد.
- ما همیشه از صدور انقلاب صحبت میکنیم اما این موضوع مهمی است که دقیقا چه چیزی قرار است صادر شود؟
در همان سالهای اول وقتی که این سؤال مطرح شد که منظور از صدور انقلاب چیست؟ برخی برداشتهای دیگری داشتند اما قیام ما یک ماهیت و هویتی دارد. انقلاب اسلامی یک انقلاب دینی است. پیامبران انسانها را به چه چیزی دعوت میکردند؟ به خداپرستی و دوری جستن از شرک و ایستادگی در برابر ظالمان و ستمگران، دفاع از مظلومان و مستضعفان، توجه به هویت واقعی انسانی، توجه به کرامت و سعادت انسانی و حیات طیبه؛ یعنی ما در واقع باید پیام، آرمانها و ارزشهای انقلاب خودمان را در معرض دید جهانیان قرار دهیم. خب به هرحال در طول سدههای اخیر، خصوصا در قرنهای 19و 20ما شاهد فراگیری مکتبهای زمینی بودیم؛ یعنی چگونه حرکتی در مغرب زمین و در اروپا شروع میشود و افکار و اندیشههایی تحت عنوان مارکسیسم بخشی از جهان را تحتتأثیر قرار میدهد. درحالیکه ما از یک دین جامع و کامل و انسان ساز آسمانی برخوردار هستیم. اسلام مکتبی انسان ساز است. ما وقتی که بحث صدور انقلاب را مطرح میکنیم در واقع به این معناست که بتوانیم این اسلام ناب را به جهان و ملتها عرضه کنیم و آنها را دعوت کنیم به اسلام ناب و حقیقی؛ اسلامی که تضمینکننده سعادت انسانها هم در دنیا و هم در آخرت است. حالا چرا ما باید این را صادر کنیم؟ بهخاطر اینکه با قرائتهای ناصحیح چهره اسلام را مخدوش کردهاند. در فضایی بحث صدور انقلاب اسلامی مطرح میشود که در دنیا از دین بهعنوان افیون تودهها یاد میشود و آن را یک عامل مخرب و عامل جمود و رکود میدانند. اما وقتی که انقلاب اسلامی منشأ تحولات در ایران میشود و دین اسلام و تفکر ناب اسلامی ملتی را به حرکت درمیآورد و این ملت در راستای استقلال خودش از دین استفاده میکند، این اسلام و این دین و این آموزههای ناب باید پیامش به همه انسانها رسانده بشود؛ چرا که انسانها دارای فطرت الهی هستند و اگر ما بتوانیم اسلام ناب را آنطور که هست به جهانیان معرفی بکنیم قطعا جذب اسلام خواهند شد.
- بعد از صدور انقلاب چه مرحلهای در پیش است؟
این یک حرکت استمراری است. وقتی ما انقلابمان را صادر کردیم بیداری اسلامی بهوجود میآید. حالا باید از این کشورها حمایت کنیم و به آن حرکتهای ناب و اصیل کمک کنیم تا آنها را نسبت به خطرات این مسیر آگاه کنیم. به هرحال ما یک حرکت رو به جلو داریم و باید در این مسیر پرپیچ و خم و پرفراز و فرود با هوشیاری کار را پیش ببریم. به هرحال در مقابل جبهه حق جبهه باطل قراردارد و نظام سلطه هم بیکار نخواهد ماند و شیطنت، مقابله و تخریب خواهد کرد. این ملت ایران است که با حرکت خودش که آغازگر تحولات در جهان اسلام و در جهان بشریشده باید این جبهه حق را روزبهروز توسعه ببخشد و بتواند آن تفکر ناب اسلامی را بهعنوان مبنا در جهان اسلام بهگونهای نهادینه کند که ملتهای مسلمان فارغ از تمایزات، حول محور اسلام وحدت خودشان را بازیابند و به سمت تشکیل تمدن اسلامی بروند و موازنه قدرت را به نفع جهان اسلام تغییر بدهند.
- ما چه میزان در ارتباط گرفتن با کشورهایی که تحتتأثیر بیداری اسلامی، انقلاب کردند موفق بودهایم؟
خب به هرحال این یک امر نسبی است. بهنظر میرسد ما بهتر از این میتوانستیم عمل کنیم. شاید فرصتهایی را از دست دادهایم. شاید الان هم کارهای بهتری میتوانیم انجام دهیم. ما اگر به این مطلب توجه کنیم که بعد از بیداری اسلامی، اروپاییها، آمریکاییها و صهیونیستها تمام تلاش خودشان را بهکار گرفتند تا روی این حرکتها اثر سوء بگذارند و آنها را به انحراف بکشانند متوجه خواهیم شد که کارهایی که ما برای کمک به این ملتها انجام دادهایم کارهای کمی بوده و ما باید اقدامات بیشتری در این مسیر انجام بدهیم.
- نوع رابطه ما با دولتهای اسلامی منطقه چه تأثیری بر صدور انقلاب خواهد داشت؟
به هرحال ما حتی اگر بخواهیم با ملتها هم ارتباط داشته باشیم این ارتباط باید از طریق دولتها باشد. ما بعد از انقلاب غیر از یکی دو دولت، با همه دولتها ارتباط داشتیم اما این ارتباط با دولتها بهمنزله این نبوده که همه این دولتها را ما یک دولت ایدهآل و مطلوب در راستای منافع ملتهایشان بدانیم. خب حالا باید میان صدور انقلاب و دعوت از ملتها و ارتباط با دولتها تناسبی برقرار کرد و این دو را با هم جمع کرد که این دیپلماسی ظریفی را میطلبد؛ یعنی ما نمیتوانیم با دولتها رابطه نداشته باشیم و اگر با دولتها رابطه داریم بهمعنای نادیده گرفتن حقوق ملتها و خصوصا حقوق ملتهای تحت ستم نیست.