چندی قبل مرد جوانی نزد ماموران پلیس پایتخت رفت و خبر از سرقتی میلیونی داد. وی که مدیرعامل یک شرکت است به ماموران گفت: روز گذشته وقتی کارمندانم وارد شرکت شدند با بههمریختگی وسایل شرکت روبهرو شدند. آنها بلافاصله با من تماس گرفتند و من فورا خودم را به شرکت رساندم. وی ادامه داد: دزد یا دزدان با ورود به شرکت به گاوصندوق من دستبرد زده و چند میلیون تومان پول نقد به همراه مدارک کارمندان را به سرقت برده بودند.
مطمئن هستم که دزد یا دزدان آشنایی کامل به شرکت داشتهاند چرا که به راحتی و با در اختیار داشتن کلید وارد شرکت شده و میدانستند کلید گاوصندوق را در کدامیک از کمدها پنهان کردهام. بعد از اظهارات این مرد، تحقیقات پلیس با دستور دادیار دادسرای شمیرانات آغاز شد. کارآگاهان در نخستین اقدام به تحقیق از کارمندان شرکت پرداختند اما به هیچ سرنخی نرسیدند.
در مرحله بعد مشخص شد ساختمانی که کنار شرکت است مجهز به دوربین مدار بسته است. به همین خاطر ماموران به بازبینی تصاویر ضبطشده در دوربین مداربسته پرداختند و چهره مرد جوانی را شناسایی کردند که نیمههای شب از شرکت بیرون آمده و پا به فرار گذاشتهبود. با بهدستآمدن تصاویر این مرد، ماموران تلاش برای شناسایی او را شروع کردند. آنها در بررسی بانک اطلاعاتی پلیس توانستند مرد جوان را شناسایی کنند. او مجرم سابقه داری به نام مهدی بود که پیش از این بهاتهام سرقت و حمل موادمخدر دستگیر شده و به زندان رفته بود. به این ترتیب دستور بازداشت وی صادر شد.
اعترافات دزد اجیر شده
تجسسها در این زمینه ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان با شناسایی پاتوق مهدی موفق به دستگیری این سارق میلیونی شدند. مرد جوان وقتی در برابر دادیار پرونده قرار گرفت راز سرقت میلیونی را فاش کرد و مدعی شد که از سوی یک دختر جوان برای ارتکاب سرقت اجیر شده است. وی در توضیح ادعای خود گفت: از وقتی از زندان آزاد شدم، توبه کردم و تصمیم گرفتم دور کار خلاف را خط بکشم ولی فقط دو سال توانستم بیخیال سرقت شوم. چند روز پیش یکی از دوستانم نزد من آمد و خواست که به یک شرکت بروم و از آنجا سرقت کنم.
وی ادامه داد: ابتدا قبول نکردم اما وقتی اصرار کرد و گفت که 500 هزار تومان به من پرداخت میکند و کلید شرکت را هم در اختیارم قرار میدهد، وسوسه شدم و پذیرفتم، چون برای تامین هزینه اعتیادم نیاز شدیدی به پول داشتم. یک روز قبل از حادثه دختر جوانی با من تماس گرفت و گفت که از آشنایان دوستم است و نقشه سرقت از شرکت را او کشیده. او از من خواست که به دیدنش بروم و کلید شرکت را از او بگیرم. دختر جوان وقتی کلید شرکت را به من میداد جای نگهداری کلید گاوصندوق را هم گفت و خواست همه پولها و مدارک داخل آن را سرقت کنم. من هم فقط نقشه او را عملی کردم و از انگیزه او برای این سرقت خبر نداشتم.
سرقت برای انتقام
بعد از اظهارات مرد جوان، ماموران طراح نقشه سرقت را هم دستگیر کردند. وقتی مالباخته چشمش به این دختر افتاد او را شناخت و به ماموران گفت: با این دختر که مینا نام دارد، چند ماه پیش آشنا شدم. قصد داشتیم با هم ازدواج کنیم اما بین ما اختلاف بهوجود آمد و من تصمیم گرفتم به آشنایی مان پایان دهم. از آن روز به بعد مینا مرتب با من تماس میگرفت و تهدیدم میکرد اما من هیچوقت تصور نمیکردم که وی برای گرفتن انتقام از من، سارق اجیر کند و به شرکتم دستبرد بزند.
دختر جوان نیز وقتی دید دستش رو شده است، گفت: چند ماهی بود که با شاکی آشنا شده بودم. در این مدت او به من قول ازدواج داد و همیشه از زندگی مرفهی حرف میزد که قرار بود برایم فراهم کند اما او بعد از چند ماه از من خواست که فکر ازدواج را از سرم بیرون کنم.
من با شنیدن این جمله خیلی بههم ریختم. هر چه تلاش کردم نتوانستم او را از تصمیمش منصرف کنم. او سعی میکرد از من فرار کند تا اینکه در آخرین تماس تهدیدم کرد که اگر برایش مزاحمت ایجاد کنم مرا میکشد. من هم عصبانی شدم و از دوستم خواستم برای سرقت از شرکت مالباخته، یک دزد حرفهای به من معرفی کند. میخواستم با سرقت پول و مدارک شرکت از او انتقام بگیرم و چون کلید یدک شرکت را داشتم و از طرفی از محل نگهداری کلید گاوصندوق هم خبر داشتم، به راحتی توانستم نقشهام را عملی کنم. به گزارش خبرنگار همشهری، قاضی پرونده برای این دختر جوان و دزد اجیر شده قرار قانونی صادر کرد و تحقیقات از آنها ادامه دارد.