در بازار پول نیز همچون هر بازار دیگر، باید اجازه داد تا عرضه و تقاضای بازار معیارهایی همچون سود بانکی را تعیین کند. بانک مرکزی در کشورهای توسعهیافته عموما سود بین بانکها را کم و زیاد میکند و نسبت به تغییر سود تسهیلات و سپردههای مردم اقدامینمیکند.
بعلاوه، در این تصمیمات، سود بانکها به میزان بسیار اندک مثلا 25/0 درصد کاهش یا افزایش مییابد تا سیستم اقتصادی کشور به این تغییر خو بگیرد و با شوک مواجه نشود. بدین ترتیب، چند ماه پس از کاهش سود بانکی با ارزیابی میزان انطباق اقتصاد کشور با تغییر قبلی در سود بانکی، تصمیم جدید در این رابطه اخذ میشود.
مسئله دیگر این است که در کشورهای توسعهیافته، بانک مرکزی هیچگاه حد بالا یا پایینی برای سود بانکی مشخص نمیکند و دست بانکها را باز میگذارد تا با توجه به شرایط بازار رقابتی، تسهیلات با سود مورد نظر را در اختیار تولیدکننده قرار دهند.
در این بازار، هر بانک بر اساس میزان عرضه و تقاضای خود و با توجه به شرایط بانکهای رقیب، نرخ سود تسهیلات یا سپردههای خود را مشخص میکند. بدینگونه است که نرخ سود بانکی بر اساس عرضه و تقاضا در سطح متعادل تعیین میگردد و به اقتصاد آسیب نمیزند.
مطمئنا سود پایین تسهیلات بانکی به نفع تولیدکننده است، اما واقعیت آن است که «سود پایینی» برای تولیدکننده مفید است که عوامل اقتصادی و معیارهای مالی مترتب بر بازار پول، موجب این کاهش شده باشد و نه یک دستور بخشنامهای. به عبارت دیگر، مسائل عرضه و تقاضا، نرخهای کارگری، میزان تسهیلات، میزان پسانداز و میزان هزینههای دولت، معیارهایی هستند که باید همگام با کاهش نرخ سود بانکی به نفع تولیدکننده تغییر کنند و تغییر یکجانبه در یکی از این عوامل و خصوصا سود بانکی، شرایط تولید را فراهم نخواهد کرد.
در صورتی که عوامل و معیارهای فوق همگام با تصمیم برای کاهش سود بانکی در نظر گرفته نشوند، اولین عکسالعمل به کاهش سود بانکی بر اساس بخشنامه، خروج سپردهها از بانکها و سرازیر شدن آنها به بخشهای با بازدهی بالاتر است.
اکنون سیستم غیرقابل پیشبینی نرخ سود تسهیلات بانکی، موجب گردیده است که بانکهای خصوصی کشور از اعطای سمت تسهیلات بلندمدت خودداری کنند و عمده تسهیلات پرداختی خود را به تسهیلات کوتاهمدت 6 ماهه معطوف سازند که این روند به اقتصاد کشور لطمه وارد خواهد آورد.
اکنون در ایران، حاشیه سود بانکها به علت بالا بودن هزینههای آنها چندان زیاد نیست و با کاهش سود نمیتوان هزینههای بانکها را کاهش داد؛ خلاصه کلام آنکه سود بانکی را نمیتوان به زور کاهش داد.