- اعلام شده قانون حذف کنکور قابلیت اجرایی ندارد و ایراداتی به آن وارد شده است. نظر شما در این باره چیست و چه پیشنهادی دارید؟
در سال 1386 که این قانون در مجلس مصوب شد و شروعکننده آن هم مجلس بود و وزارتخانههای علوم، آموزش و پرورش و بهداشت درگیر آن بودند، سعی بر این بود که تا پایان برنامه چهارم به اصطلاح خودشان، حذف این نوع غربالگری که نامش کنکور است انجام شود اما ما معتقدیم باید همواره یک نوع غربالگری وجود داشته باشد زیرا کیفیت صندلی دانشگاه و تعداد آن متفاوت است.
به نظر میرسد چند نکته ظریف منجر شده کنکور حذف نشود. از نظر آموزش عالی چهار نکته مهم است؛ اول اینکه هر کسی روی صندلیای که مینشیند عدالت کاملا رعایت شده باشد؛ یعنی افراد کیفیت آن صندلی را داشته باشند و بهترین فرد برای آن صندلی در دانشگاه باشند. دوم اینکه حداقل مشکل را برای داوطلب داشته باشد. هرچه این کار راحتتر و روانتر و با مشکلات کمتری انجام شود، مناسبتر است. سوم اینکه این قضیه منجر به ایجاد چالش برای آموزش و پرورش نشود و نکته چهارم اینکه افراد روی صندلیای که مینشینند هدایت شده و با آگاهی و شناخت آن را انتخاب کرده باشند. فرد پس از یک یا دو ترم احساس نکند که این صندلی به دردش نمیخورد؛ برای مثال فرد استعداد برتر است اما مشروط میشود. برای انجام این مهم بایدآموزشوپرورش هدایت تحصیلی را به طور جدی پیگیری و اجرا کند. افراد به مرور در ایستگاههای مختلف پیاده شوند و یکدفعه یک میلیون داوطلب در یک امتحان شرکت نکنند که وقتی از داوطلبی که رتبه یک رقمی کسب کرده سؤال میشود چه رشتهای را انتخاب میکنی، میگوید پس از اینکه نمرههایم را دیدم تعیین میکنم و داوطلبی که رتبه آخر را کسب کرده هم احتمالا همین را میگوید. یکی از مشکلات این است که به نظر میرسد هدایت تحصیلی به درستی در آموزش و پرورش انجام نمیشود. اگر هدایت تحصیلی به درستی انجام شود تعداد اندکی، داوطلب نشستن روی برخی صندلیها در دانشگاه هستند و کار راحتتر میشود در مواقعی هم ممکن است داوطلب برای برخی صندلیها به قدری کم باشد که بتوان براساس سوابق تحصیلی پذیرش دانشجو انجام داد. البته در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سهم هدایت تحصیلی به درستی رعایت شود. اینها کلیات ماست و اگر این نکات مهم به درستی رعایت شود برای ما به عنوان وزارت علوم مهم نیست که یک آزمون باشد یا اصلا آزمون نباشد. هر روشی که این چهارنکته را رعایت کند بهترین روش است و بنابراین ما حساسیتی نداریم که بود و نبود حتما باشد یا نباشد؛ بیشتر روند مهم است.
- به نظر شما چرا قانون حذف کنکور اجرا نشده است؟
براساس ارزیابیهای ما به نظر میرسد قانون حذف، نقاط مبهمی دارد که موجب شده به برخی واقعیات توجه نشود و به اجرا نرسد. کمااینکه در یکی دو جلسه کمیسیون مجلس قبل که بنده در آنها شرکت داشتم اعضای کمیسیون هم خیلی اصرار نداشتند و خودشان میدانستند که شدنی نیست.
- به برخی نقاط مبهم اشاره میکنید؟
اول اینکه اگر بخواهیم کنکور کاملا حذف شود، آییننامه گفته بود که گزینش دانشجو باید براساس سوابق تحصیلی سه سال آخر دبیرستان باشد.
- برخی میگویند منظور از سوابق تحصیلی، سابقه سال آخر دبیرستان است.
منطقی است که سوابق تحصیلی مربوط به سه سال آخر متوسطه باشد. اگر بنا باشد پذیرش دانشجو براساس سابقه سال آخر متوسطه باشد همان کنکور و حتی بدتر از کنکور میشود، زیرا آزمون نهایی سال آخر مانند کنکور فعلی میشود که به جای اینکه از چند سال درس بپرسند از یکسال میپرسند که قدری بدتر میشود و سرنوشت فرد در یک سال تعیین میشود و این منطقی نیست. مشکل این است که آموزش و پرورش پس از این همه وقت تنها موفق شد سابقه تحصیلی یک سال را آماده کند و یکی از دلایل اجرانشدن قانون حذف کنکور آماده نشدن زیرساخت است.
اگر قرار باشد این امر برای سه سال آخر متوسطه باشد بایستی آموزش و پرورش بتواند سوابق سه سال آخر را تهیه کند و چنانچه سوابق تحصیلی سه سال همه دروس مدنظر باشد باید سیستم ایمنی، قرنطینه، آزمونهای ملی و حفظ و نگهداری برای همه دروس سه سال انجام شود که کار بسیار بزرگی است. باید برخی دروس انتخاب و یک آزمون ملی برای غربالگری انجام میشد تا توان مقایسه افراد با هم وجود داشته باشد تا موضوع عدالت در صندلیها رعایت شود. البته حجم این کار هم زیاد است اما امکان اجرا دارد. اگر این اتفاق بیفتد سازمان سنجش براساس آن میتواند غربالگری را انجام دهد. به نظر میرسد هنوز سوابق سه سال تهیه نشده و دلیل اجرانشدن آن در درجه اول این است که این زیرساخت در آموزش و پرورش شکل نگرفته و فرایند کامل نشده است.
اما اینکه چرا این کار انجام نشده را بیان میکنم زیرا ما مصرفکننده هستیم و نه تولیدکننده؛ برای مثال گزارشی ارائه شده که حدود سههزار داوطلب معدلشان 20 است یا بیش از ششهزار نفر معدلشان بالای 75/19 . خب تعداد صندلیهای مثلا پزشکی دانشگاه تهران 80صندلی یا برق فلان دانشگاه رتبه بالا 60صندلی، رشته عمران دانشگاه رتبه یک 50صندلی است. شما چگونه میخواهید بین بیش از دو،سههزار معدل شبیه به هم 80 نفر را جدا کنید؟
بنابراین باید نوع آزمونهای آموزشوپرورش تبدیل به آزمونهایی کاملا سختگیرانه میشد، بهویژه در برخی دروس، تا امکان غربالگری وجود داشته باشد. این تغییر روش نیاز به این دارد که سیستم آموزشوپرورش آمادگی ریزش نمره داشته باشد. اگر آموزش و پرورش نتواند هدایت تحصیلی داشته باشد و فقط به این آزمون اکتفا کند فشار به سه سال آخر متوسطه وارد میشود. به نظر میرسد پس از هفت، هشت سال در آموزش عالی به اندازه کافی ظرفیت ایجاد شده است و برای هر داوطلب یک صندلی داریم؛ بنابراین در صندلیهای کممتقاضی میتوانیم افراد را بنشانیم اما در صندلیهای پرمتقاضی که 10 تا 20درصد ظرفیت آموزش عالی است نمیتوان فقط براساس سوابق تحصیلی افراد را نشاند؛ باید یک مکانیسم غربالگری دیگری داشته باشیم که بتوان همان دو، سه هزار داوطلبی که معدل مشابه دارند را از هم جدا کرد.
به عبارت دیگر نیاز است برای این 20درصد ظرفیت پرمتقاضی روش غربالگری دیگری به جز سوابق تحصیلی داشته باشیم اما برای بقیه میتوان براساس سوابق تحصیلی عمل کرد. در جلسات مشترک، این مسائل بررسی شده است. در لایحه جدید، آموزشوپرورش تعدادمکلف میشود بحث هدایت تحصیلی را به طور جدی رعایت کند تا تعداد افرادی که میخواهند به دانشگاه بروند محدودتر شود و سوابق سه سالآخر حتما به نظر من رعایت خواهند کرد تا غربالگری برای صندلیهای کممتقاضی براساس آن عمل شود و برای صندلیهای پرمتقاضی ترکیبی از آزمون شبهکنکوری و سوابق تحصیلی داشته باشیم. در بحث کنکور ما باید مطمئن باشیم خانواده احساس آرامش کند. سنجش کنکور الان چنین وضعیتی دارد؛ هیچکس نمیگوید فردی که رفته رشته پزشکی حقش نبوده و حق را به او دادهاند. اگر روشی میخواهد جایگزین کنکور شود باید این اعتبار و اعتماد را افزایش دهد و چالشهای دیگر رفع شود. اگر آموزشوپرورش میتواند بگوید ما مکانیسمی داریم که به ملت قول میدهیم در فرایندی که افراد را معرفی میکنیم واقعا جایگاهشان همین است. سنجش یک مجموعه فرادستگاهی است ما مشکلی نداریم زیرا ما در آن بخش مصرفکننده هستیم و نه تولیدکننده اما برای ما مهم است که فردی که روی صندلی کیفی آموزش عالی مینشیند همان فرد مستعد باشد. در کنکور کنونی کسی ادعا نمیکند که حقش تضییع شده است. در این فرایند آموزشوپرورش به عنوان تولیدکننده و هم آموزش عالی به عنوان مصرفکننده و هم مجموعه مستقلی مانند سازمان سنجش به عنوان غربالگری ملی نقش مهمی برعهده دارند.