این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا، دربارهی به چاپ چهارم رسیدن این رمان در مدت زمان چند ماه پس از انتشار آن، با توجه به وضعیت فروش کتاب در بازار نشر ایران، گفت: انتظارم از فروش و استقبال از این کتاب بیشتر از این بود و فکر نمیکنم به چاپ چهارم رسیدن این رمان که در هر چاپ حدود 2000 نسخه از آن منتشر شده است، خیلی زیاد باشد. خودم پیش از انتشار این رمان فکر میکردم بیش از این مورد توجه مخاطبان قرار گیرد و فروش داشته باشد، اما با این حال، با توجه به شرایط و وضعیت فعلی کتاب و کتابخوانی در کشور، از فروش رمان شوهر عزیز من راضی هستم.
او در ادامه با اشاره به رمان شوهر عزیز من گفت: از ویژگیهای این کتابها این است که هم مردمپسند هستند و هم قشر فرهیختهتر جامعه آنها را میخوانند. فکر میکنم رمان «شوهر عزیز من» ویژگیهای مربوط به اینگونه کتابها را دارد.
کلهر در پاسخ به اینکه در زمان نوشتن رمان چقدر به مخاطب و فروش کتاب فکر میکند، اظهار کرد: به مخاطب فکر کردن یعنی فروش رفتن کتاب. بله در هنگام نوشتن زیاد به مخاطب فکر میکنم و تقریبا در هر جمله و پاراگراف مکث میکنم و میاندیشم که آیا این جمله یا پاراگراف مخاطب را خسته میکند، او را از داستان دور میکند و یا چیزهای دیگر. در نوشتن برای اینکه در زمان خستگی به خواننده استراحت بدهم، او را بخندانم و یا او را عصبانی کنم، ترفندهای شخصی دارم، چون معتقدم حتا عصبانی کردن مخاطب یک جور آزاد کردن انرژی اوست. بنابراین اعتقادم این است که اول و آخر رماننویسی، مخاطب است.
این نویسنده همچنین در رابطه با ویژگیهای رمانهای عامهپسند و نظرش راجع به اینگونه نوشتن گفت: رمان عامهپسند، طبقهی فرهنگی، جایگاه و ارزشهای ادبی دیگری در عرصهی نوشتن دارد و به اعتقاد من، باید این گونهی نوشتن نیز وجود داشته باشد، چون همهی ما وقتی برمیگردیم و به دوران نوجوانی و سن 17 - 18 سالگی خود فکر میکنیم، میبینیم که از اینگونه رمانها خواندهایم و بعضا هم از آنها خوشمان آمده است و حتا هشدارهای خوبی هم به ما دادهاند.
تعدادی از آنها به خود من در دوران جوانی آموزشهایی دادهاند که به درد زندگیام خورده است؛ البته شاید ادبیات خالص نباشند که حتما هم نیستند؛ ولی در آنها آموزشهایی داده میشود که برای فرد خوب است و بستگی دارد که چه کسی آنها را بخواند. در مقابل این گونه رمان، یک نوع ادبیات عالی و متعالی وجود دارد که مخاطبان خاص خود را دارد که تعداد آنها زیاد نیست. در این میان، نوعی از رماننویسی وجود دارد که میانه است.
این گونه ادبیاتی دارد که نه خیلی فاخر است و نه خیلی عامهپسند و بیشتر مردم را پوشش میدهد که فکر میکنم رمانهای «پایان یک مرد»، «شروع یک زن» و «شوهر عزیز من» در این محدوده قرار میگیرند. آنها نه خیلی فاخرند و نه عامهپسند.
او در ادامه در توضیحی در رابطه با سه رمان منتشرشدهاش بیان کرد: هر سه رمان موضوعاتی را مطرح میکنند که مربوط به بعد از انقلاب است. سیاست، عشق و زندگی از موضوعات اصلی این رمانهاست.
فریبا کلهر دربارهی اینکه آیا این سه رمان ارتباطی با هم دارند و آیا میتوان آنها را سهگانه نامید، اظهار کرد: این سه رمان ارتباط موضوعی ندارند و اینگونه نیست که مثلا اگر دومی را نخوانید، سومی را متوجه نشوید. شخصیتها یکی نیستند و به هم ربطی ندارند، اما شاید از این جهت که در همهی آنها موضوعاتی چون سیاست، عشق، زندگی و... مطرح میشوند، به نوعی سهگانه محسوب شوند. میتوانم بگویم این سه رمان همدیگر را تقویت میکنند.
او دربارهی نامگذاری رمانهایش نیز عنوان کرد: در آموزشهای مربوط به داستاننویسی همیشه گفته میشود که نام کتابها میتواند باعث جلب توجه مخاطب شود. اما این تنها یک لحظه است و اگر نام کتابی عالی باشد، ولی داخل کتاب خوب نباشد، مسلما تأثیری در دیده شدن و خوانده شدن کتاب نخواهد داشت. باید خود کتاب خوب باشد و حرف اول و آخر را نیز داخل کتاب میزند، اما نام کتاب هم میتواند در وهلهی اول برای مخاطب جذاب باشد.
چاپ چهارم رمان «شوهر عزیز من» به تازگی از سوی نشر آموت در 2200 نسخه با قیمت 11هزار تومان منتشر شده است.