این مثال وضع ایران است، با همسایگان قد و نیم قدش، که سال های سال است کمتر روی آرامش و آسایش را دیده اند؛ جز نوادگان آتاتورک مشهور، که بر پشته ای از جنگ های دلاورانه ایرانیان در چالدران، راه ورودشان به سرزمین پارس بسته شد و پشت مرز صف کشیدند، به امید ها و آرزوهایی.
اول؛ شاید اختلاف ایران در نقاط مرزی اش با ترکیه از کم حاشیه ترین ها باشد؛ مرزی که به همت مرحوم امیرکبیر، حدود آن روشن شد و تکلیفش یک سره.
لیکن همین مرز کم حاشیه، خود دوره های پردردسری را پشت سر گذارده است، چرا که جدایی طلبان کرد، بارها در لابه لای شیار کوه های سر به فلک کشیده اش، لانه کرده و ماجراها آفریده اند. تا آنجا که حتی سالی پیشتر جنگنده های ترک (سر در پی معارضان کرد) آن را نقض کردند و چند روستای مرزی ایران را (گفته شد به اشتباه)، بمباران کردند.
با این همه سر حد شمال غربی ایران، سال هاست که رزمی را به خود ندیده و این نقطه اتکایی برای حکمرانان هر دو سوی مرز است، نه عثمانی ها قدمی این سو تر گذارند و نه صفوی ها و جانشینان آن سو تر.
دوم؛ ترکیه، در غیاب امنیت در عراق، قریب به دو دهه است که عقبه اصلی ارتباطی ایران و غرب به شمار می رود؛ اتفاقی ناشی از ژئوپلتیک خاص منطقه. در این گذر، هر بار بحرانی بوده، کارشکنی ترک ها هم با آن همراه بوده است. چنانکه در جنگ هشت ساله، گاهی سد راه شدند و بعدها در بحران هایی نظیر بوسنی، لبنان و سوریه.
این سد، به میزان دوری و نزدیکی ترک ها با ناتو و عریان تر از آن آمریکا و اسرائیل، گاهی بلندتر و گاهی کوتاهتر شده است. روشنتر آنکه هر چه اینجرلیک (پایگاه ناتو در جنوب ترکیه) پر رفت و آمد تر شده و ژنرال های آنکارایی بیشتر در تل آویو گشته اند و آسمانشان را به روی هواپیماهای نظامی اسرائیلی ها گشوده اند، راه گذر ایرانی ها کمی باریک تر شده است.
سوم؛یک اکثریت بزرگ مسلمان، که با همه هجمه سکولاریته هنوز هم قوامش را حفظ کرده، وقتی رها می شود(هر چند ممکن است در راه یک جمهوری اسلامی دوم قدم نگذارد)، قطعاً وصله ناجوری برای اتحادیه اروپایی است.
این کشور را با چنگ و دندان باید اداره کرد و مجال برون رفتنش را از دایره دوستان نداد.
ترکیه زیر نظر نظامی های شورای عالی امنیت ملی اش (حافظان میراث آتاتورک)، در باطن سر دوستی ایرانی ها را داشته و دارد و همین باور قلبی، غربی ها را نگران تر می کند.
ترکیه می خواهد امروزی باشد و به اروپای آزاد بپیوندد، اما نه آنها حرف او را باور دارند و نه بخش بزرگی از مردمانش؛ اینچنین دوری و نزدیکی با ایران شاهین ترازوی موازنه قوا در منطقه را مدام بر هم می ریزد و بر نگرانی غرب دامن می زند.