با درنظر گرفتن اظهارنظر هفته گذشته رئیسکل بانک مرکزی مبنی بر خوشبینی نسبت به استقبال مردم از طرح پیش فروش سکه و ضرورت اصلاح نرخ سود بانکی باید توجه داشت که:
1-اقدام اولیه بانک مرکزی یا شورای پول و اعتبار برای افزایش نرخ سود بانکی در کوتاهمدت باعث خواهد شد تا اوراق مشارکت پیشفروش شده قبلی برگشت داده شود و چاره راه این است که همزمان با اعلام نرخ سود جدید بانکی، اعلام شود که اوراق مشارکت از همان روز با نرخ جدید مبنای عمل خواهد بود.
واقعیت این است که چارهای برای بانک مرکزی نمانده مگر اینکه برای جمع کردن نقدینگی تزریق شده در این سالها و افزایش نرخ تورم، نرخ سود سپردههای بانکی افزایش یابد؛ چراکه وقتی سرجمع نرخ رشد اقتصادی در این سالها به 40درصد هم نمیرسد، افزایش 700درصدی میزان نقدینگی این خسارتها را وارد کرده و قدرت خرید وحشتناکی در جامعه ایجاد شده بدون اینکه معادل این نقدینگی، کالا در کشور تولید یا خدمات افزایش یافته باشد. به همین دلیل حجم پول زیاد از یک سو باعث فشار تقاضا و عدمرشد اقتصادی مطلوب و متناسب با میزان نقدینگی از سوی دیگر باعث کاهش حجم عرضه شده است.
در این شرایط بهترین گزینه این است که نرخ سود سپردهها را متناسب با نرخ تورم افزایش دهند تا نقدینگی به شبکه بانکی برگردد و مردم به جای هجوم به بازار برای خرید کالا، پولشان را نزد بانکها سرمایهگذاری کنند. دولت و بانک مرکزی در سالهای اخیر در افزایش میزان نقدینگی، مرتکب اشتباه بزرگی شدهاند و تاوان این اشتباه تهدیدکننده نهتنها کنترل نرخ رشد نقدینگی بلکه جمع کردن آن است. معتقدم با توجه به حجم نقدینگی و نرخ تورم تعیین نرخ سود سپردههای بانکی و اوراق مشارکت به میزان 24درصد هم جوابگو نخواهد بود.
2-البته این اظهارنظر آقای بهمنی که نگران خریدهای احتیاطی مردم هستند را چندان قابل دفاع نمیدانم و بهنظرم یک نوع فرافکنی برای انداختن تقصیر خویش در افزایش حجم نقدینگی و نرخ رشد تورم بر دوش مردم است؛ چرا که شرایط اقتصادی مردم بهگونهای نیست که با توجه به فشارهای تورمی بتوانند خریدهای احتیاطی برای آینده داشته باشند و احتکار کالا با خریدهای احتیاطی نزد مردم چندان منطقی بهنظر نمیرسد و شواهدی بر این مسئله نمیتوان یافت.
البته این اظهارنظر رئیسکل بانک مرکزی مبنی بر اینکه اقتصاد ایران دچار رکود تورمی شده، قابل درک و قبول است. البته ریشه رکود در اقتصاد را نباید در افزایش نرخ سود بانکی و نقدینگی دانست بلکه خوابیدن تولید ناشی از محدودیتهای بینالمللی و ارزی است که در واردات مواداولیه و کالاهای واسطهای دچار مشکلاتی شویم بهویژه اینکه در سالهای اخیر حمایت جدی و منطقی از تولید صورت نگرفته است. به همین دلیل باید به سمتی حرکت کنیم که مشکلات بخش تولید را کاهش دهیم و باید اجازه دهیم مردم، کارشناسان، نمایندگان مجلس و نخبگان جامعه به این مسئله بیندیشند که چگونه میتوان تولید و توسعه کشور را احیا کرد و از حاکمیت فضای سیاسی و بحثهای غیراقتصادی دوری گزید.
نتیجه اینکه اولویت نخست دولت باید جمع کردن نقدینگی و مهار تورم باشد که پیش فروش سکه هم بخشی از پازلی است که بانک مرکزی میتواند درنظر بگیرد. از سوی دیگر باید هرچه سریعتر به سمت تک نرخی شدن ارز حرکت کنیم و چرخهای تولید را درست به حرکت درآوریم و تأکید میکنم که افزایش نرخ سود سپردههای بانکی تنها گزینه پیش روی سیاستگذاران پولی برای جمع کردن نقدینگی است.