برجی به غایت زیبا و دوست داشتنی. در 78 کیلومتری جنوب مشهد، نزدیک شهری به نام چناران در میان سه راهی، از راه ابریشم کهن که میان توس- قوچان- مریچگان، مانده سازه برج رادکان که حالا کمی هم فرسوده شده خودنمایی می کند و هر گردشگری را به خودش جلب میکند.
زمانی که پا از خانه بیرون میگذاری تا به مسافرت بروی در داخل این مرز و بوم میتوانی آثاری شگفتانگیر ببینی که سالها در دل کوهها و کویر از گذشتههایی دور به جامانده است و ایستاده به قامت تاریخ خود را عیان میکند. اما آنچه مهم است اینکه بشناسیشان؟
برای چه هدفی و حالا کاربردش برای ما چیست؟ در ازدحام خاطراتش که میایستی بر شکوه بهیادماندنیاش ایمان میآوری و عظمتش تو را در خود فرا میگیرد.اگرچه سالها این برج میزبان کسانی است که برای انقلاب زمستانی و تابستانی در آنجا گردهم میآیند و این اتفاق مهم طبیعی را در کنار این برج نظاره میکنند. اما چرا؟ چه چیز در برج رادکان است که این جماعت هر ساله به آنجا میروند و خورشید و ماه را رصد میکنند.
شاید هنگامی که خواجه نصیرالدین توسی هنگامی که بر صحرای بی آب و علف اطراف مشهد نگاه میکرد میتوانست در اندیشهاش تصویری روشن از یک بنا را ببیند که توان رصد ماه و خورشید و تطابق این دو پدیده را داشت.
خواجه نصیرالدین توسی در 739 سال پیش مقارن با660 هجری قمری(640 خورشیدی) براساس کتیبه موجود در برج، کار ساخت این برج که همزمان با پایان ساخت بناهای وابسته به رصدخانه مراغه بود را به پایان برد. برجی با دقت یک نقاله که تمام اندازهگیریهایش دقیق و منحصر به فرد است را به اتمام رساند.
خواجه نصیرالدین توسی در سال 597 هجری قمری یعنی 802 سال پیش (579 خورشیدی) در شهر توس متولد شد.
این فیلسوف، متکلم، فقیه، دانشمند، ریاضیدان و سیاستمدار شیعه در سده هفتم، القابی چون محقق توسی، خواجه توسی و خواجه نیز معروف است، وی در نیشابور به تحصیل علم پرداخت و در کاظمین عراق درگذشت.
خواجه نصیرالدین توسی از خرافات مغول تا فنون دریایی ریاضی را برای پیشبرد علم به کار برد. زمانی که هلاکو، قصد داشت تمام کتابها و آثار علمی را آتش بزند و علما را از بین ببرد با هوش و ذکاوت خواجه مواجه شد.
او وقتی متوجه شد که مغولها به پیشگویی از روی ستارگان بسیار علاقهمندند بهترین نقطه ضعف آنها را در جهت رسیدن به اهداف متعالی خود به کار بست و موفق نیز شد.
او با این ادعا که میتواند طالع لشکریان مغول را پیشگویی کند توانست به هلاکو نزدیک شود و از تلف شدن آن همه کتابهای ارزشمند و نفیس جلوگیری نماید. خواجه تنها در یک کتابخانه بیش از 400 هزار جلد کتاب نگهداری میکرد. همچنین در اثر این تقرب، بسیاری از اهل علم و ادب را از مرگ حتمی نجات داد.
یک شائبه کوچک
تا چند سال پیش تصور میشد این برج آرامگاه یکی از ایلخانان مغول است، اما مقبرهای شمردن برج یک نظریه است که هیچ سندیت علمی برای آن ارائه نشده است.
باستانشناسان بسیاری به این برج به عنوان آرامگاه یک ایلخان مغول مینگریستند، شاید به این دلیل که ارغون شاه در این منطقه از دنیا رفته است، اما هیچگاه کسی از خود نپرسیده که این بنا چرا 2 در، 12 دریچه و 36 ترک دارد؟
نگاه به 12 دیوار و 36 ترک دور و روزنههای گوناگون برج رادکان انسان را متعجب میکند و 36 ترک دور نیز مشابه نقاله 360 درجهای و دوربینهای نقشهبرداری است. ارتفاع آن 35 متر، قطر آن 14 متر و قطر خارجیاش 20 متر میباشد. این برج به 12 دیوار خشتی بیرونی با پهنا و بلندی پایهگذاری شده که برج را به 12 بخش 30 درجهای تقسیم میکند و هر دیواره 30 درجه از زاویه افق را در بر میگیرد، دو در هم، در دیوار روبهروی هم، برای ورود به درون برج ساخته شده است که راستاهای آن درست با راستای نیمروزان (شمال و جنوب) هماهنگی دقیقی دارد.
انتخاب مکان درها، دریچهها در برج اتفاقی نیست. درها درست در راستای طلوع یلدایی(آغاز زمستان) و غروب (آغاز تابستان) در پهنه برج ساخته شده است و این برج تنها برجی است که میتوان از طریق آن چهار فصل، سال کبیسه و آغاز نوروز را تعیین کرد. برج رادکان یک ساعت آفتابی فصلی و در واقع یک زمان سنج است.
امروزه واحد اندازهگیری خود را به فراموشی سپردهایم اما در این برج حتی به این مسأله توجه ویژه شده و 36 ترک 10 درجهای برج نوعی واحد اندازهگیری است. 360 درجه زاویه افقی نقاله یا دوربین میتواند بر 36 ترک زیبای نیم ستونی برج استوار شده و به نوک پوشش مخروطی برسد. زاویه سوی افقی و زاویه عمودی خود را مانند دوربین نقشه برداری تئودولیت در هر جای پهنه برج میتوان یافت.
نگاه به نوک برج میتواند از ستاره یا روشنایی بگذرد. نوک پهنه برج قابلیت ساخته شدن یک ساعت آفتابی با شاخص برج را دارد. افق این برج باز است و گویش نجومی دارد بنابراین میتوانیم خط و خطوط ساعت آفتابی را بر اساس سایه نوک برج روی زمین رسم کنیم و یک ساعت آفتابی با شاخص بنای برج به دست بیاوریم.
همان جا که 12 دیوار دور تا دور به جای 12 برج سال میگذرد میتوان چرخش آفتاب و ماه و ستارگان را بر آنها و بر ترکها پیدا کرد.
برج رادکان واقع در مینودشت استان گلستان هیچ شباهتی به برج رادکان چناران نداشته و فاقد ویژگیهای نجومی است. مرجع مطمئنی که کاربری نجومی برج رادکان چناران را ثابت میکند. کتاب «تاریخ و جغرافیا» حافظ ابرو در قرن نهم در دست است، حافظ ابرو در عبارت «قریه رادک خواجه نصیر را آنجا برجی بوده است که 12 دریچه داشته است در هر برجی که ماه نو شدی از یک دریچه مینمودی» به طور یقین به این برج اشاره کرده است.
اگر بر واژه دریچههای حافظ ابروی خوافی نگاهی دیگر بیندازیم، میبینیم که برج رادکان دریچههای بسیاری دارد. جایگاه این دریچهها و روزنهها، با دانش مهندسی سازه امروزه ما را به شگفتی وادار میکند. که چرا دریچهها، روزنهها و راستای 12 دیوار، این چنین با دقت ساخته شده و سخن آنها و مهندسان کهن ما چیست؟ و راز دانش مردمان بخرد چگونه در آن گردآوری شده؟
از بیرون که به دریچهها و روزنهها نگاهی بیندازیم میبینیم که در بالای درها و میان ترکهای نیم ستونی دو دریچه چهارگوش بالای هم پیداست.
درست در راستای عمود بر دو در هم باز دو دریچه بالای هم در همان تراز دیده میشود این دریچهها در دور برج با هم 8 دریچه میشود و همه آنها بر میان راستای چهار دیوار از هشت دیوار درونی و چهار دیوار از دوازده دیوار بیرونی، به درون برج میآید.
چهار دریچه پایینی از این دریچهها که زیر تراز پوشش ریخته شده گنبدی درون است، با زاویههای ویژهای به درون باز شدهاند. این زاویههای برگزیده شده، بخشی از هرم نابرابر را مینمایاند و گزیدن آنها، رویداد نادانستهای نمیباشد و با راستای آفتاب سالانه سازگار شده است.
با اندازههای 4و 5 ترک دیگر از دریچههای بالا از بیرون برج، باز چهار دریچه دیگر در میان ترکها خودنمایی میکند که هم تراز چهار دریچه بالایی پیش است و بر میان 4 دیوار دیگر درونی باز شده است.
این دریچهها در پایههای خشخاشیهای ریخته شده، نمایان است و نور آنها به درون و زیرگنبد میآید و اگر گنبد درونی بازسازی شود دیگر دریچه و روزنهای آفتاب را به درون نمیآورد. پس همگی دریچههایی که نور آفتاب را به زیر گنبد (قبه) درونی میاندازد دوازده عدد میشوند.
برج رادکان چناران به خاطر داشتن کاربرد نجومی استثنایی و منحصر به فرد قابلیت این را دارد که در یونسکو ثبت جهانی شود. با توجه به جمعیت سه هزار نفری روستای رادکان و نیز وجود برج رادکان میبینیم که سرعت کار مرمت برج پایین است اما نسبت به سالهایی که اصلاً توجهی به آن نشده، جای تقدیر دارد که با گذشت 75 سال از ثبت این اثر یعنی سال 1310 شمسی در فهرست آثار ملی، این دومین مرتبهای است که طی این سالها اقداماتی در جهت مرمت برج انجام شده است.
در سال 1385 محوطه دور برج تسطیح و آجرچینیهای فرسوده داخل آن ترمیم شده و فنز موقتی هم دور آن کشیده شده است اما ساخت ساعت آفتابی منوط به تخصیص بودجه و خریداری محوطه اطراف برج است. روند تخصیص اعتبارات و زمان اجرا برای مرمت این برج که یکی از آثار منحصر به فرد استان خراسان رضوی و کشور است بسیار کند و نامناسب است.
از نزدیک به دو سال قبل مرمت بافت داخلی و مقاومسازی اطراف برج در حال اجراست اما تاکنون اقدامی برای محوطه سازی، تملک اراضی و استقرار امکانات حداقل توریستی انجام نشده است. سازمان میراث فرهنگی استان باید مسیر سه کیلومتری دسترسی برج را نیز از طریق اعتبارات استانی آسفالت نماید.
سبک معماری این برج به گونه ای محاسبه و بنا شده که هرگاه نورخورشید از حفره محور مخروطی شکل برج به طور مستقیم به کف زمین بتابد، نشانه آن است که سال نوی خورشیدی آغاز شده است.
طبق برنامهریزی انجام شده مانند سالهای قبل تورهای گردشگری یک روزه برای مشاهده این واقعه طبیعی، قبل از تحویل سال نو به این شهرستان اعزام میشوند.
در انقلاب تابستانی که 31 خرداد اتفاق میافتد خبرنگاران به نیاسر میروند اما درباره برج رادکان که همه ساله در آغاز چهار فصل سال گروههایی برای رصد گردهم میآیند، هیچ وقت چنین اتفاقی نیفتاده است.
این برج در کشورهای خارجی شناخته شدهتر از داخل ایران است و اگر به آن منطقه توجه و رسیدگی شود میتواند به یک مکان مناسب برای جذب توریست تبدیل شود و ساختن ساعت آفتابی هم میتواند بر جاذبه آن بیفزاید.