به گزارش ایسنا، در این مراسم کزازی گفت: در میان فرهنگهایی که من میشناسم، بهراستی هیچ فرهنگی را نمییابم که به اندازه فرهنگ ایرانی آکنده از جشنها و آیینهای شادمانی گونهگون باشد.
این شاهنامهپژوه افزود: امروز سرزمینهایی، فرهنگهایی، مردمانی نوروز را گرامی میدارند که ایرانی نیستند و در جغرافیای پهناور فرهنگی ایران که بسیار گستردهتر از جغرافیای سیاسی آن است نیز جای ندارند. چرا نوروز را بر پای میدارند؟ پاسخ روشن است؛ چون بویی، سویی، رویی از نوروز ایرانی به آن سرزمینها رسیده است. کزازی ادامه داد: بهار جشن رستاخیز است.
جشنیاست نمادین از رستاخیز درونی. رستاخیز برون، میباید به رستاخیزی در درون، در جان، در اندیشه، در منش بینجامد. انسان اندیشمند، جانآگاه، روشنرای ایرانی، رستاخیز برونی را به جهان درونی خود میبرد. بهار از این روی جشن خانهتکانی تنها نیست، جشن جانتکانی و دلتکانی هم هست. با بهار، انسان ایرانی میباید انسانی دیگر بشود؛ انسانی نوآیین. هرآنچه را نشان از کهنگی، فرسودگی، ماندگی، پوسیدگی دارد، به کناری بنهد. مانند مار هرچند نمادی، پدیدهای اهریمنی است اما در اینجا کاربردی اهورایی میتواند یافت؛ پوست بیندازد، آنچنان که گیتی در بهار جامه دیگر میکند، پوست میاندازد.