حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری، رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سؤال که خوشبختی به عنوان یک دغدغه همیشگی بشر چگونه تعریف میشود و اصولا چگونه به دست میآید؟، گفت: مسأله سعادت انسان ازجمله مباحث اساسی و مهمی است که سابقه و عقبه سه هزار ساله دارد. از قبل از میلاد مسیح(ع) به اندیشهها و تفکرات سقراط، افلاطون و ارسطو برمیخوریم که یکی از مباحث مهمی که در موضوع انسان شناسی و اخلاقی این اندیشهها مطرح میشود، بحث سعادت و خوشبختی انسان است.
وی افزود: فلاسفه اولیه مطالبی را بیان کردند که از نوع اخلاق فلسفی است. آنها به نیازمندیهای انسان در این دنیا و تا حدودی به نیازهای علوی و والای انسان توجه داشتند. آن چیزی که بعد از اینها یا در ردیف و پیش از آنها مطرح بوده، مربوط به متون دینی است که انبیاء مطرح کردند و به صورت کامل تر از همه در دین اسلام مطرح شده است. به عبارت دیگر میتوانیم بگوئیم تحلیلی از بحث خوشبختی و سعادت را فلاسفه مطرح کردند. بخشی از این بحث را آئینها (ادیان غیرآسمانی) مطرح کردند و بخشی را هم ادیان آسمانی مطرح کردند و البته به صورت کاملتر و والاتر توسط اسلام مطرح شده است.
نصیری در ادامه سخنانش اظهار داشت: در کنار اینها بخشی هم حاصل تفکر فلاسفه عصر مدرنیته است و در بین تعاریفی که مطرح شده، نکته ای در همه تعریفها به طور یکسان وجود دارد و آن این است که بازگشت و فرجام این تعاریف مبتنی بر مبانی هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی است، یعنی هر کس که سعادت و خوشبختی را معنا کرده تفسیری از هستی، انسان و بنیاد تفکر و معرفت داشته، لذا واکاوی اینها خود اینها کار مبسوط و مفصلی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران تصریح کرد: در مجموع اعتقاد ما بر این است که اگر ما بخواهیم نگاه کلی داشته باشیم آنچه را که فلاسفه در این باره ارائه کردند اعم از فلاسفه یونان قدیم تا فلاسفه عصر مدرنیته که کاملا رویکرد الحادی دارند و انسان را تا سطح حیوان تکامل یافته، تنزل دادند، در نوع تفکر اینها که برگرفته از نوعی عقلگرایی و علم زدگی هست ضعفها و نوعی کاستیها و چالشهایی را میبینیم.
وی بیان کرد: آنچه را که فلاسفه عصر یونان مطرح میکنند گاهی اوقات تفکری مثل تفکر «کلبیون» ظهور میکند که سعادت را در جدا شدن از همه لذایذ دنیا و «سگ وارانه» زندگی کردن تعریف میکند. گاهی این تفکر فلسفی آنقدر تنزل پیدا میکند که تفکری را که امثال نیچه، هیوم، جان لاک، بنتام، راسل و ... ارائه می دهند. آنها تفکر انسان مدارانه و تفکری که معتقد است که انسان در این دنیا آمده تا هرچه بیشتر لذت ببرد، منتفع شود، قدرتمند شود(که هر کدام از اینها یک مکتب اخلاقی است) و دنبال این هستند که انسانی سعادتمند است که بیشترین بهره برداری را از تمتعات و بهره های این دنیا داشته باشد. افرادی مثل نیچه حتی انبیاء و فلاسفه را مورد نکوهش قرار میدهند که آرمان ریاضت و زهد را مطرح کردند برعکس انسانها را باید به لذت بردن بیشتر از زندگی و تحصیل قدرت دعوت کرد.
نویسنده کتاب «رابطه متقابل کتاب و سنت» در ادامه سخنانش اظهار داشت: پس تفکر فلسفی نسبت به نگاه آئینی یعنی آنچه را که مثلا امثال جیمز یا امثال کنفوسیوس مطرح کردند قدری بعد تعالی تری دیده می شود و در اینجا بیشتر به جنبههای وارستگی از لذایذ دنیا و تا حدودی با توجه به حقیقت انسان هم دیده میشود، اما باز هم براساس نگاه آئینی، تعریف درستی از انسان و رابطه اش با خداوند وجود ندارد و ضعفهایی هست.
وی تأکید کرد: در بعد دینی این موضوع، هم قدری مسأله شفاف تر می شود. منظورم بیشتر ادیان آسمانی یهودیت، مسیحیت و اسلام است، البته کاملترش که در متون مقدسی مانند قرآن و روایات آمده است، در اسلام مطرح شده است. وقتی که از اسلام سؤال می کنیم که سعادت را در چه چیزی می دانید؟ قرآن زیبا این مسأله را مطرح می کند، شاید دعایی در قنوت نماز توصیه شده است و می خوانیم «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» بهترین تعریف در این باره باشد، البته قبل از آن آمده است که بعضی از بندگان خوشی و سعادت این دنیا را می خواهند «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا وَمَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ: پروردگارا به ما در همین دنیا عطا کن و حال آنکه براى او در آخرت نصیبى نیست»، ولی برخی از آنها می گویند «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ».
نویسنده کتاب «مکتب تفسیری صدرالمتألهین» گفت: قرآن، سعادت را این میداند که انسان از زندگی این جهانی خودش بهره های لازم و درست و حلال را ببرد و از این لذایذ و بهرههای دنیا برای توشه برداری برای آخرت استفاده کند. البته مراتب سعادت، مراتب اشتدادی است، یعنی حد نازل سعادت این است که انسان در این حد فیض زندگی دنیایی را بهره مند شود و از طرف دیگر به گونه ای رفتار بکند که از نعمت همنشینی با نیکان و لذایذ بهشتی برخوردار شود.
وی تأکید کرد: اما سعادت در مراحل عالی تر، مراتب دقیق تری پیدا میکند و بالاترین مرحله و رتبه در سعادت همان میل به کمال انسانی یا رسیدن به مقام انسان کامل یا همان قرب است یا به عبارت دیگر فنا در پروردگار و محو شدن در حضرت حق بالاترین مرتبه است که در آنجا بالاترین مفهوم و محصول انسانی به دست داده میشود. انسان به جایی می رسد که تمام وجودش خدا می شود و خداگونه میشود. که در این مرحله از لذت هم فراتر میرود که مقام «عنداللهی» و «عند ربهم یرزقون» است، لذا سعادت در تعریف اسلامی ذومراتب است که مرتبه نهایی آن «مخلصون» و «سابقون» است. کسانی که بالاترین فیض را از زندگی خودشان دارند و تمام اوقات و لحظات آنها غرق در جلوات حضرت حق و فیض دیدار خواهد بود.
نویسنده کتاب «معرفت قرآنی» در ادامه سخنانش بیان کرد: دین تلاش میکند که زندگی متوسط و حد کفاف را در اختیار مردم قرار دهد. ترتیب بدنی خود را در نظر بگیریم، به ترتیب مغز و قلب و نیاز و عاطفی و بعد شکم و مسائل جنسی قرار دارند. در واقع دسته بندی نیازهای انسانی هم باید این گونه باشد. اسلام توصیه میکند طوری زندگی کنید که نیازمند نباشید و دست نیاز به سوی کسی دراز نکنید. این مفهوم اش این است که دغدغه شکم به حداقل برسد، اینکه از طرف دیگر ازدواج جوانان تسهیل کنید تا نیازهای جنسی در یک مسیر معتدل و طبیعی و شرعی قرار بگیرد این دغدغه به حداقل میرسد. اینکه گفته میشود که نیازهای عارضی را زود برطرف کنید برای این است که اینها جای نیازهای اصلی را نگیرد. اکنون مشکل جوانهای ما این است که از یک طرف دغدغه شغل و کار و زندگی دارند یعنی شکم جای فکر را می گیرد یا مشکل تأخیر مسائل ازدواج دارند که در فشار مسائل قوه شهویه قرار می گیرند . اینها باعث میشود که دغدغهها و نیازهای درجه دوم جای مسائل اساسی قرار میگیرد اما در کشورهایی که این مسائل را به طور کاذبانه حل کردند اینها دغدغه میشود. ما که حل کاذبانه را نقد میکنیم باید صادقانه این مسائل را حل کنیم.
وی با بیان اینکه اگر به نیازهای انسانی درست پاسخ داده شود عقل و قلب در جایگاه واقعی قرار میگیرد که تفکر در بالاترین مدارج قرار میگیرد، اظهار داشت: اسلام بزرگ ترین عبادت را تفکر میداند. تفکر از هفتاد سال عبادت هم بالاتر است و در شب قدر هم به تفکر توصیه میشود. به نظرم هم مدیران جامعه و هم جوانان باید متوجه این امور باشند. مدیران باید کاری نکنند که نیازهای مالی و جنسی در صدر نیازهای انسان قرار بگیرد. از طرف دیگر جوانها هم نباید به خودشان اجازه دهند که اگر مشکلاتی هست رخنه و بهانهای به دست شیطان بدهند و وجود وارونه پیدا کنند. بنابراین در این امر هم مسئولیتی متوجه مدیران جامعه است و هم مسئولیتی متوجه مردم خصوصا جوانان است تا به این درک و معرفت برسند که اگر درد و مشکلی هست باعث نشود تا سعادت را در مسیر غلط جستجو کنند.
وی در پایان سخنانش تصریح کرد: سعادت از دیدگاه قرآن در دین باوری و عمل صالح است. «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ*الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ*وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ*وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ*وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ و .... ».