اما استعفای نجیب میقاتی در شرایط حساس منطقهای چه علتی میتواند داشته باشد و تمام سلام کیست و در کشوری که در میان اهل سیاست به کیک چند تکهای میماند که قدرتهای منطقهای میکوشند تا نصیبی از آن ببرند، وی به پشتوانه کدام قدرت آمده است؟ پیش از آن باید دید میقاتی با چه انگیزهای قدرت را واگذار کرد؟ نجیب میقاتی که در انتظار دریافت پاسخ از حزبالله، چندبار خبر برگزاری سخنرانی استعفایش تکذیب و تأیید میشد، تأکید کرد که علت استعفایش مخالفت گروه هشت مارس با ماندن سرلشکر اشرف ریفی (با گرایش 14مارس) در سمتش یعنی رئیس نیروهای امنیت داخلی یا همان پلیس لبنان است.
همزمان میشل سلیمان رئیسجمهور لبنان هم اعلام کرد تا زمانی که هیأت نظارت بر کمپینهای انتخاباتی تشکیل نشود، نشستی با دولت نخواهد داشت.به موازات این رخدادها، ولید جنبلاط، میقاتی و سلیمان از تغییر قانون انتخابات که طی چندماه گذشته مشغله اصلی دولتمردان لبنان بود، نگران بودند.
تغییر قانون انتخابات معروف به انتخابات60، میتوانست نقش کلیدی جنبلاط را از او بستاند. جنبلاطی که این روزها دشمن اصلیخودرا بشار اسد و نظام سوریه میداند این تحولات درحالی اتفاق میافتاد که رئیسجمهور آمریکا اندکی آنسوتر و در اراضی اشغالی، از کشورهای اروپایی خواست تا حزبالله لبنان را بهعنوان گروهی تروریستی در لیست سیاه خود قرار دهند. باراک اوباما کار دیگری هم کرد؛ نخستوزیر رژیم صهیونیستی یعنی بنیامین نتانیاهو را بهصورت تلفنی با رجب طیب اردوغان نخستوزیر ترکیه آشتی داد و اردوغانی که اینهمه فریاد بر سر نتانیاهو میکشید، این بار عذرخواهی نتانیاهو آنهم از طریق تلفن از بابت کشتن 9شهروند ترک را پذیرفت.
باید تحولی در منطقه میگذشت که اینهمه تحولات بهصورت همزمان اتفاق میافتاد. کشورهای حوزه خلیجفارس و مشخصا قطر و عربستان هم از موضع میقاتی درباره ادامه سیاست به دور ماندن از بحران سوریه ملول شده بودند و پس از اظهارات وزیر خارجه لبنان در نشست وزرای خارجه اتحادیه عرب، پیغامی به لبنان رسید که درصورت ادامه چنین مواضعی، نیروی کار لبنانی مقیم این کشورها، اخراج خواهند شد و از آنجا که دولت میقاتی با اکثریت هشت مارس در قدرت بود، بنابراین، مشخصا حزبالله بهعنوان عامل اخراج این نیروها معرفی میشد. پیام در وقت مناسب به آقای میقاتی رسید و او باید استعفای خود را ارائه میداد و این کار دشواری نبود؛ بهترین ابزار، گرهزدن بقای خود در سمت نخستوزیری به بقای اشرف ریفی بود و کافی بود جنبلاط اراده کند که به 14مارس رو و به هشت مارس پشت کند. همین کافی بود که هشت مارس (حزبالله، جنبش امل، میشل عون و طلال ارسلان) قافیه را ببازد و اکثریت را به 14مارس (سعد حریری، سمیر جعجع و امین الجمیل) واگذارد.
اما بشکه باروت لبنان نباید منفجر میشد بلکه باید میدانی باز برای حرکت گروههای مخالف سوریه بماند؛ انتخابات در آن تغییری نکند و تا زمان برانداختن رژیم حاکم در سوریه، منتظر بماند. ازاین رو، بهترین مهره، شخصیتی خاکستری بود و آن کسی نبود جز تمام سلام؛ فردی که یک روز پس از مکلفشدن به تشکیل دولت، سیاست میقاتی درقبال بحران سوریه را شکست و اعلام کرد که برخلاف میقاتی در کنار ملت و انقلاب سوریه ایستاده است. آیا دوره نخستوزیریاش طولانی خواهد بود یا خیر؟ از آنجا که زمان برگزاری انتخابات پارلمانی لبنان یکیدوماه آینده است، انتظار میرود این دولت، دولت انتخابات باشد اما انتخاباتی که تاکنون گروههای سیاسی درباره قانونش به توافق نرسیدهاند، نمیتواند در موعد مقرر برگزار شود. بنابراین، عمر آن بیشتر از یک دوره دو سه ماهه است.
تمام سلام فرزند صائب سلام است که در روزگار حافظ اسد رئیسجمهور فقید سوریه یکی از دو شخصیتی بود که در لبنان با آنها قطع رابطه کرد. صائب سلام پس از پایان دوره نخستوزیریاش عازم عربستان شد و عربستان هم در سوئیس کاخی به او واگذار کرد تا اینکه در آنجا درگذشت. تکه اصلی کیک چند تکه لبنان این بار بهدست عربستان افتاده است؛ این بار عربستان، لبنان را به کجا میبرد؟ تا سهماه آینده منتظر رخدادهای مهمی در سوریه و لبنان باشید.