برومند اینبار و با مجموعهی «آبپریا»، متفاوت با همیشه ظاهر میشود. او روی آسیبزدن به طبیعت و از بین بردن آن، بهعنوان یکی از مهمترین مشکلات امروز ما دست گذاشته و میگوید: «مسائل مربوط به طبیعت و تخریب محیطزیست، دیر زمانی است فکر مرا سخت به خود مشغول کرده. هر کجا میروم و به هر سو مینگرم، چیزی نمیبینم جز نشانههای قدر ناشناسی و ناشکری انسان و بیاحترامی به اینهمه زیبایی و نعمت و برکت، که پروردگار مهربان به بشر ارزانی داشته است. سریال آبپریا، ادای احترام من است به طبیعت شگفتانگیز این سرزمین، به کوههای سر به فلک کشیده و آسمان فیروزهایاش، به جنگلها و بیابانهای زیبایش و به رودخانهها و دریاچهها و چشمههای جوشانش.»
او اینبار برای رساندن پیامش، از تمام ابزارهای مورد نیاز استفاده میکند؛ از داستانهای باستانی پریان، از جلوههای ویژهای که در ساخت مجموعههای تلویزیونی در ایران مرسوم نیست و از مناطق مختلف ایران که به دست ما انسانها آسیبدیدهاند استفاده میکند و اولین سریال ایرانیای را میسازد که به صورت واید از تلویزیون پخش میشود.
ظاهر کار با ترانهها و بخشهای موزیکال و عروسک «ابرک»، وانمود میکند روی صحبتهایش با کودکان و نوجوانان است، اما خیلی از حرفهایش با بزرگترهاست. همانگونه که خودش میگوید: «کوشیدهام به زبانی ساده و شیرین، توجه همهی افراد خانواده، بهویژه بچهها و نوجوانها را به طبیعت پیرامونشان جلب کنم و آنها را از خطرهایی که زمین یگانهی ما را تهدید میکند، آگاه سازم. شاید تماشای این سریال بتواند تلنگری باشد به آنانکه زیباییها و نعمتهای سرزمینشان را نمیبینند و نمیشناسند و نادانسته کمر به نابودی آن بستهاند.»
آبپریا مجموعهی خوبی است؛ از ظاهر خوشرنگ و شادش تا نگرانیهایش برای افسانههای ایرانی، از دست رفتن زبان فارسی و نابودی طبیعت، همه نکتههای مهمی هستند که آن را برای تماشا در تعطیلات نوروز جذاب میکنند. شاید یکی از مشکلاتی که در آبپریا به چشم میآید، منطق داستانی آن باشد. اینکه چهطور «بیبی آبپری»، صدها سال قبل وصیتی کرده با ذکر نام و مشخصات آدمها و شهرهای امروزی با هفت فرمانِ کمتر از پنج هزار تومان شدن قبض آب آقای جمالی، رها شدن ماهی طلایی در جاجرود، رفتن دختر عباسآقای نجار به خانهی بخت در دامنهی جنگلهای کلاردشت، پرشدن کوزهی بیبی ململ از آب قنات علیآباد یزد، برگشتن مهندس علیرضا مهران به دریاچهی پریشان، کاشتن هزار نهال به دست آقای کهنسال در جنگل دالیچال و پرشدن آسمان تهران از سرود پرندگان. اما آبپریا یک فانتزی موزیکال است و همین جذابش میکند.
همینکه بعد از سالها مجموعهای تولید شده که شخصیتهای آن به دنبال پول و ثروت زیاد نیستند، به هم خیانت نمیکنند، کسی را نمیکشند و خرابکاری نمیکنند، همین کلی ارزش دارد. همینکه میتوانیم با تمام اعضای خانواده پای تلویزیون بنشینیم و بعد از تماشای سریال، کمی به رفتارهایمان با طبیعت فکر کنیم، کلی میارزد و میتوان از مرضیه برومند تشکر کرد که هنوز به چیزهای مهمی مثل طبیعت فکر میکند و هنوز به افتخار زمین، سریال میسازد.
نقل قولها از سایت مجموعهی آبپریا:
www.aabparia.com
عکس: عبدالرضا نیکو