دقیق بودن نتایج در حقیقت فرهنگ و اصالت هر کشور را با دقت قابل توجه تعیین کرده و تاریخ کشورها را زنده نگه میدارد. تعیین فرهنگ گذشتگان از روی آثار و وسایل باقیمانده از دورههای مختلف انجام میگیرد. با توجه به نوع وسایل و ظروف، اشکال هندسی آنها، نقاشیهای کشیده شده روی وسایل و دیوارها، معماری ساختمانها و حتی جنس گیاهانی که برای ساخت رنگهای مختلف از آنها استفاده میشده، میتوان به نوع و چگونگی زندگی انسانها در دورههای مختلف پی برد و برای هر دوره خصوصیات مربوط بهخودش را درنظر گرفت. در واقع در هر دوره علایق مردم و پادشاهان به نوع خاصی از اشکال، وسایل و رنگها بیشتر بوده و از روی شکل ظاهری اجسام کشف شده قدیمی میتوان تا حدودی تشخیص داد که آن جسم مربوط به کدام دوره تاریخی است.
البته ممکن است در این شیوه از تعیین قدمت آثار به جای مانده از دورههای تاریخی اشتباهاتی رخ بدهد که نتیجه مطالعات را با ضریب خطا مواجه کند. چه بسا برخی وسایل در طول چندین دوره حکومتی به دلایل مختلف مانند موروثی بودن حکومت، احترام بهنظر بزرگان و پیشینیان و... از ماده اولیه ثابت و شکل و ظاهر یکسان و بدون تغییر ساخته شده باشند یا حتی تشخیص اینکه رنگهای به کار برده شده در هر دوره چگونه و از چه موادی ساخته شدهاند، از روی ظاهر رنگها و مقایسه آنها با یکدیگر ممکن نیست و در بسیاری موارد، گذشت زمان از شدت و کیفیت رنگ میکاهد؛ بنابراین با تشخیص از روی احتمال و مقایسه اجسام با یکدیگر، به هیچوجه نمیتوان با قطعیت و دقت بالا وسایل قدیمی کشفشده را به دوره خاصی نسبت داد. به همین دلیل برای داشتن اطلاعات صحیح و دقیق از گذشتگان و نحوه زندگی آنها، باستانشناسان ناچار به استفاده از روشها و آزمایشهای انجام گرفته در سایر علوم و گرفتن کمک از اطلاعات محققان و پژوهشگران دیگر رشتهها هستند. اما از مهمترین وسایلی که میتواند اطلاعات خوبی از فرهنگ و اصالت هر کشور در اختیار مردم قرار دهد، کتابها و نسخ خطی باقیمانده از دورههای گذشته است.
کتابها یا دستنوشتههای بهدست آمده براساس نوع خطی که با آن نوشته شدهاند، جنس مرکب و رنگهای به کار برده شده در آنها، جنس کاغذ یا پوستی که نوشتهها روی آن حک شدهاند و مواردی از این قبیل، میتوانند اطلاعات بسیار زیاد و جالبی در اختیار محققان قرار بدهند و به همین دلیل این نسخهها از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند.
با این حال سودجویان در حوزه میراث فرهنگی بهدلیل اهمیت بالای دستنوشتهها، سعی بر تقلید و جعل کتب و اسناد خطی و حتی اشیای باستانی دارند. بنابراین علاوه بر اهمیت نوع و جنس وسایل استفادهشده در کتابها و اسناد خطی و تعیین نکات ذکر شده در نوشتهها، نکته بسیار بااهمیت دیگر تشخیص اصل یا جعل بودن اسناد و اشیای تاریخی و باستانی است.آزمایشهای مختلفی برای کمک به تشخیص اصل یا جعلی بودن اسناد و اشیای کشف شده، جنس مواداولیه به کار برده شده در ساخت وسایل، نوع و منشأ تولید رنگهای بهکار برده شده برای تزئینات و... در حوزه آثار و اشیای تاریخی و باستانی وجود دارد؛ مثلا از طریق آزمایش کربن 14سن برخی اشیا و بهوسیله آزمایش نورسنجی شعلهای جنس برخی مواد به کار برده شده در آثار را میتوان تشخیص داد اما براساس کارشناسیهای انجام شده هم دقت این آزمایشها در حد مطلوب نیست و هم اینکه آنالیزها محدودیتهایی در تعیین نوع ماده اکتشافی دارند که موجب میشود استفاده از آنها به اندازه کافی مناسب نباشد. در این شرایط دانش هستهای به کمک محققان و باستانشناسها آمده تا حقایق تاریخی اشیا، نقشها، حکاکیها و نوشتهها را مشخص کند.آزمایشهای هستهای از محدودیتهای کمتری برخوردارند و دقت بسیار بالا و مناسبی در تشخیص سن و نوع مواد دارند اما اهمیت بسیار بالای آزمایشهای هستهای در دانش باستانشناسی در تشخیص اصل یا جعلی بودن اشیا و کشفیات باستانی مشخص میشود.
در واقع اسناد و اشیای جعلی شاید به ظاهر شبیه به اسناد قدیمی ساخته شوند اما نکته مهم، مواداولیه بهکار برده شده در آنهاست که در موارد جعلی، آزمایشهای هستهای عمر کم این مواد را مشخص میکند.دانشمندان همچنین با استفاده از آزمایشها و آنالیزهای هستهای میتوانند حتی در تشخیص جنس کاغذ نسخههای خطی، جنس و نوع رنگهای به کار برده شده در اشیای تاریخی و از همه مهمتر تعیین دقیق قدمت اشیا و تفکیک مواد از یکدیگر و تعیین نوع آنها با دقت عمل کنند. بدینترتیب با بهکارگیری دانش هستهای در دانش باستانشناسی تشخیص خاکستر و چوب و استخوان و دندانهایی که در حفاریهای سایتهای مختلف باستانشناسی کشف میشوند با دقت بسیار بالا انجام شده و حتی مشخص شده که در هر دوره تاریخی کدام منطقه کشور از نظر حکمرانان دارای اهمیت بوده یا در کدام نقطه سکونت جامعه انسانی بیشتر شده است. اینکه افراد هر منطقه با توجه به نوع آب و هوا و اقلیم آن منطقه از چه روشها و وسایلی برای بهبود شرایط زندگی خود استفاده میکردهاند نیز با استفاده از دانش هستهای در علم باستانشناسی محقق شده است.
کارشناسان تاریخ و باستانشناسها بر این نکته تاکید دارند که با استفاده از دانش هستهای در علم باستانشناسی و تاریخ میتوان از جعل فرهنگ و تاریخ کشورها به نفع سودجویان جلوگیری و بدینترتیب تاریخ و هویت اصلی جوامع انسانی را به خوبی حفظ کرد.به گفته دانشمندانی که علوم باستانشناسی و هستهای را بهصورت مشترک بهکار گرفتهاند، دانش هستهای دیگر در منازعات بینالمللی و جنگها و از میان بردن نسلها اهمیت ندارد بلکه استفاده از دانش و انرژی هستهای فعالیتهای مفیدی را دربرمیگیرد که یکی از آنها تشخیص و حفاظت از فرهنگ و تاریخ کشورهاست.