به گزارش شبکه تلویزیونی راشا تودی، مجری این شبکه ابتدا گفت، تحقیقات درباره بمبگذاریها در مسابقه دوِ ماراتن بوستن، کماکان ادامه دارد. رسانههای آمریکایی نیز به دنبال هرگونه جزییات این حادثه هستند و گزارشهای فراوانی درباره دو مظنون این بمبگذاری و سوابقشان منتشر کردهاند.
آنستیزیا چورکینا، خبرنگار این شبکه طی گزارشی از بوستن درباره نحوهای که رسانههای آمریکایی دو برادر مظنون به بمبگذاریهای بوستن را توصیف میکنند گفت، جوهر تسارنایف، مظنون نوزده ساله که اکنون دستگیر شده، تابعیت آمریکایی داشت و تامرلان، برادر بزرگترش که کشته شده، نیز در شرف به دست آوردن تابعیت آمریکایی بود. در عین حال، هر دو مظنون، تبار چچنی داشتند و این مسئلهای است که رسانههای آمریکایی بیش از هر موضوع دیگر به آن میپردازند.
تامرلان مدت چند ماه در سال 2012 به داغستان در جنوب روسیه مسافرت کرده و در آنجا بسر میبرده است. رسانههای آمریکایی از همین موضوع استفاده کرده و به گمانه زنیهایی پرداختهاند مبنی بر این که گروههای تروریستی در داغستان، که نزدیک به منطقه چچن است، نحوه ساخت بمبهای دستساز و انفجار آن را به تامرلان تسارنایف آموزش داده بودند.
این در حالی است که بسیاری از شهروندان آمریکایی اصولاً نمیدانند چچن و داغستان در کجای جهان واقع شدهاند. با این وجود، رسانههای آمریکایی تلاش دارند موطنِ اصلی (چچن) و دین این دو برادر را (اسلام) ریشه تمامی مشکلات معرفی کنند.
بخش هایی از تحلیلهای خبری رسانههای آمریکایی که در این گزارش پخش شد نشان میداد که تحلیلگران در رسانههای خبری آمریکا به کلی گوییهایی علیه اسلام میپردازند.
از سوی دیگر، لوئیس واسکوئز، همکلاسیِ تامرلان تسارنایف در دبیرستان آمریکا گفت، این دو برادر، هرگز درباره دینشان با من صحبت نکردند.
وی افزود، وقتی شما به جوهر نگاه میکردید و با او سخن میگفتید، حتی متوجه نمیشدید که تبارِ وی خارجی است، زیرا او مانند یک پسر معمولی آمریکایی بود.
واسکوئز گفت، تنها چیزی که این دو برادر به من گفته بودند این بود که تبار اصلیشان چیست. وی افزود این دو برادر اصولاً درباره دینشان با مردم سخن نمیگفتند یا برای عقایدشان تبلیغ نمیکردند.
ساموئل گبرو، همکلاسی دبیرستانی جوهر تسارنایف در آمریکا گفت، واضح است که رسانههای آمریکایی راههای ویژهی خود را برای پیچیدهتر کردن اخبار و گزارشها دارند.
وی افزود، به نظر من در تحقیقات یا گزارشهای خبری در رابطه با مظنونان انفجارهای بوستن، نباید به تبارِ اصلی یا دینِ افرادِ مظنون، این قدر اهمیت داده شود، بلکه باید انگیزههای شخصی آنان بررسی شود.
گبرو افزود، هنگامی که من (از دبیرستان) فارغ التحصیل شدم دانش آموزان در آن دبیرستان، به چهل و پنج زبان مختلفِ دنیا صحبت میکردند. به هیچ وجه غیرعادی نبود که در محاوره میان دانش آموزان، شما زبانی خارجی بشنوید و لذا این نباید به معنای تروریست بودن این افراد تلقی شود.
خبرنگار افزود، جوهر تسارنایف، تنها مظنون زندهی انفجارهای بوستن، از زمان هشت سالگیاش تا کنون، در آمریکا زندگی میکرده و همه دوستان او میگویند، او بخشی از اجتماع آمریکا بوده است. آنچه مهم است، تحقیقات دقیق درباره انفجارهای بوستن، محاکمه مظنونان این پرونده و اجرای عدالت درباره متهمان است. از اینرو، نباید در مسائل مرتبط با قومیت یا عقاید دینیِ افرادِ مظنون، در رسانهها بزرگنمایی شود.
گزارشگر این شبکه در خاتمه افزود، پس از فاجعه بوستن آنچه حائز کمال اهمیت است، مقابله با تروریسم است که اکنون تهدیدی جهانی است و «چهره، قومیت یا دینِ» مشخصی ندارد. با این حال، تروریسم به مصیبت و بلای قرن بیست و یکم نه تنها در آمریکا، بلکه در سراسر دنیا، تبدیل شده است.