اهرمی که با توجه به عمومیت داشتن این دو رسانه خیلی بهتر و قویتر از سایر رسانههای جمعی و حتی کتابهای حوزه تاریخ در جذب مخاطب و تأمین هر دو نیاز سرگرمی و آگاهیبخشی به او عمل میکند. به تبعیت از همین قانون کلی، تلویزیون ایران نیز از همان سالهای اولیه تاسیس، ساخت مجموعههایی از این دست را در دستور کار خود قرار داد و از آن روز یعنی حدود چهار دهه پیش تا مقطع کنونی به تولید دهها مجموعه تاریخی ریز و درشت پرداخته است؛ مجموعههایی که سلطان صاحبقران (علی حاتمی) و دلیران تنگستان (همایون شهنواز) از اولینهای آنها بهشمار میروند و دو مجموعه در حال پخش کلاه پهلوی و پروانه بهعنوان آخرین و تازهترین آنها شناخته میشوند.از تعداد انگشت شمار آثار تاریخی پیش از انقلاب که بگذریم و وارد مقطع جدیتر عملکرد سیما از مقطع پیروزی انقلاب تا زمان حاضر بشویم به این نتیجه میرسیم که تلویزیون در این سالها در مجموع در سه زیرگونه تاریخی- مذهبی، تاریخی- سیاسی و تاریخی متفرقه (مشاهیر، مبتنی بر بستر تاریخی و جنایی- پلیسی) به تولید متجاوز از 80مجموعه در حوزه تاریخ پرداخته که البته تعداد مجموعههای ماندگار در میان این 80مجموعه عدد خیلی بزرگی نیست؛ هر چند که در مقایسه با سریالهای متعلق به سایر گونهها (ژانرها) میتوان آثار ماندگار و محبوب بیشتری را سراغ گرفت.
مجموعههای تاریخی از منظر مقایسه کمی
در میان سه زیرگونهای که بالاتر ذکرشان رفت مجموعههای متعلق به زیرگونه سیاسی بیشترین تعداد را دارند و با تعداد 46مجموعه که 10تای آن مربوط به مقطع حکومت پهلوی اول و 36تا هم مربوط به زمامداری پهلوی دوم است رده اول را از منظر کمی احراز میکنند. بعد از زیرگونه سیاسی نوبت به زیرگونه مذهبی با تعداد 20مجموعه و پس از آن هم تعدادی دیگر سریال با موضوعات مختلف غیرسیاسی و غیرمذهبی پخش شدندکه تعدادشان در قیاس با دو زیرگونه اول چندان قابل توجه نیست.
محبوبترین تاریخیها
بیتردید قضاوت در مورد اینکه محبوبترین و بهترین سریال تاریخی کل تاریخ تلویزیون چه سریالی بوده به این سادگیها نیست و گذشته از دشواری قضاوت فنی در این خصوص وجود فاکتوری به نام سلایق مختلف طیفهای متفاوت بینندگان تلویزیونی هم مانعی است برای تحقق این امر، اما قطعا میتوان از سریالهای محبوب و پربیننده تاریخی تلویزیون بدون اشاره به رتبهبندی آنها نام برد و به این نکته هم اشاره کرد که در رایگیری تخصصی یکی از مجلات معتبر سینمایی این مجموعه تاریخی هزاردستان ساخته زندهیاد علی حاتمی بود که رأی اول کارشناسان این حوزه را بهخود اختصاص داد. البته پس از این سریال درخشان، آثاری مانند مجموعه امامعلی(ع) به کارگردانی داوود میرباقری هم در میان 10مجموعه برتر صاحبنظران ایستاد. نهتنها در آرای کارشناسان که در قضاوتهای شفاهی عموم بینندگان هم میتوان نام مجموعههای تاریخی محبوبی مانند کیفانگلیسی (ضیاءالدین دری)، ولایت عشق (مهدی فخیمزاده) و مختارنامه (داوود میر باقری) و شاید یکی دو نام دیگر را هم شنید و به این باور رسید که آثار تاریخی بهدلیل برخورداری از همان جنبه قدرت تجسم بخشی به رویاهای ذهنی انسانها از توان بالقوه بالایی برخوردارند و اگر درست و اصولی پرداخته شوند هنوز هم میتوانند یکی از قویترین اهرمهای در دست مجموعهسازان تلویزیونی باشند.
تاریخیهای ناکام
اما در مقابل مجموعههای محبوب و شاخص تاریخی، تعداد آثار ناموفق این عرصه هم کم نیستند و با نگاهی به فهرست مجموعههای تاریخی میتوان به تعداد قابلتوجهی از سریالهای ناکام این حوزه رسید؛ چه در عرصه تاریخی- مذهبیها و چه در دو زیرگونه دیگر. اما وقتی پای آثار فاخر و مجموعهسازان بزرگ و صاحبنام تلویزیونی به میان میآید این ناکامیها خود را بیشتر و برجستهتر نشان میدهند و درست به همین علت است که ناکامی و ضعف مجموعههای تاریخی- پلیسی مانند کارآگاه علوی (سری اول و دوم) ساخته حسن هدایت یا ساختههای محمدرضا ورزی در مورد دوره زمامداری پهلویها در مقایسه با آثار فاخر و اصطلاحا توی چشمی مانند تنهاترین سردار و کلاه پهلوی بسیار بیشتر به چشم میآیند. مجموعه ناکام تنهاترین سردار، نخستین ساخته تاریخی مهدی فخیمزاده در ردیف نخستین آثار فاخر و پرهزینه تاریخی تلویزیون بود و درست سال بعد از مجموعه امام علی(ع) روی آنتن رفت و حتی نتوانست بخش کوچکی از انتظاراتی که از آن میرفت را برآورده کند؛ مجموعهای که صرفنظر از اشکالات شخصیتپردازی و شیوه روایی داستان بیشتر از آنجا ضربه خورد که پس از اثر شاهکارگونه امامعلی(ع) روی آنتن میرفت و از سوی دیگر نام مهدی فخیمزاده را به عنوان کارگردان داشت که باعث شد سقف انتظارات از این سریال را تا جایی بالا بردند که ضعفهایش چند برابر به چشم آمد، درست مانند مجموعه در حال پخش کلاه پهلوی دومین ساخته تاریخی سیدضیاءالدین دری که اگرچه مجموعهای در حد و اندازه تعریف و تمجیدهایی که از آن میشد نیست و به گواه اکثر کارشناسان ایرادهای مختلفی از پرگوییهای خستهکننده تا کمبود فاکتورهای جذاب برای جلب مخاطب به آن وارد است ولی نباید از یاد برد که بیشتر از تمام نارساییهای ساختاری، این مقایسه دائمی کلاه پهلوی با کیف انگلیسی و توقع از نام قابل اعتنای ضیاءالدین دری بوده که کار کلاه پهلوی را به جایی کشانده که امروز که بخش قابل توجهی از این مجموعه روی آنتن رفته بتوان با درجه بالایی از اطمینان از راهیابی آن به باشگاه مجموعههای تلویزیونی ناکام حرف زد.زمانی که این یادداشت نوشته میشود چند قسمت از آغاز پخش مجموعه پروانه، ساخته جلیل سامان گذشته و این مجموعه که پس از مجموعه ارمغان تاریکی بهعنوان دومین مجموعه متعلق به زیرگونه تاریخی- سیاسی این کارگردان شناخته میشود ناخودآگاه در جایگاهی قرار گرفته که بار جبران نارسایی دیگر مجموعه تاریخی سیما یعنی کلاه پهلوی را آن هم در برابر هجوم امواج سریالی ماهوارهای که تاریخیهای پرطرفداری هم در میان آنهاست، بر دوش بکشد که البته کمی دور از انتظار بهنظر میرسد.