مهمترین آن، شرایط بحران و دوره انتخابات است. خصوصا دوره انتخابات دوره فعالیت شدید رسانهها و اصحاب رسانه است؛ چراکه در این دوره است که مطبوعات و رسانهها طرفدار بیشتری پیدا میکنند.
دوره انتخابات نقطه عطفی برای مطبوعات و رسانههای هر کشوری است. رسانهها اعم از خبرگزاریها، مطبوعات، رادیو و تلویزیون در این فرآیند فعالیت ویژهای را آغاز میکنند و از طرف دیگر مخاطبان هم به این دلیل که بیش از پیش به اخبار و اطلاعات نیاز دارند به سراغ رسانهها میروند. در مطلب پیش رو به ظرفیتها و آسیبهای رسانه ها در فرایند انتخابات پرداخته شده است.
مسلما حجم فعالیت روزنامهنگاران در دوره انتخابات افزایش پیدا میکند و با توجه به آن، بسیاری از مخاطبان و افراد جامعه برای کسب اطلاعات و دیدگاه کاندیداها به سمت رسانهها رو میآورند. از سوی دیگر فعالان سیاسی، احزاب و گروهها هم در ایام انتخابات مصاحبهها و کنفرانسهایی ترتیب میدهند که برای انتشار اخبارآنها به رسانهها نیاز دارند. بنابراین در این ارتباط سهسویه حجم زیادی از اخبار تولید میشود که از طریق آن رسانهها تغذیه میشوند، فعالان سیاسی و کاندیداها اظهارنظر میکنند و مخاطبان از خوراک تولیدشده تغذیه میکنند.
تمامی این مباحث در فرایند انتخابات ۹۲ شروع شده و در حوزه رسانه این موضوع کوچکی نیست چراکه به هرحال وقتی حجم فعالیت و فعل و انفعالات زیاد شود بر مهارت و تجربیات روزنامهنگاران اضافه میشود. نمیتوان گفت این تغییر فقط کمی است چراکه به هرحال کار در فضاهای خاصی مانند انتخابات افزایش کیفیت را هم به همراه دارد، لذا نمیشود یکطرفه به این موضوع نگاه کرد.
انتخابات پیشرو فرصتی برای مهارتیابی، تولد رسانههای جدید، ایجاد خوراک فکری و خبری و از همه مهمتر ارتباط رسانهها با فعالان سیاسی و مردم که بسیار مؤثر هستند، است.
اگر بخواهیم تجربه یک روزنامهنگار را ارزیابی کنیم به حضور وی در انتخابات و یا پوشش اخبار در زمان بحران میتوان توجه کرد چراکه در این دوران است که یک خبرنگار میتواند صاحب تجربیات گرانقدر شود؛ با وجود این چطور میتوان گفت کیفیت در تولید اطلاعات و اخبار وجود ندارد؟
اما رخداد انتخابات یک آسیب نیز به همراه دارد که برمیگردد به ساختار رسانهها که بهدلیل ضعف احزاب و تشکلهای سیاسی، فعالان توقع ایفای نقش سیاسی از رسانهها دارند و به روزنامهنگاران به چشم فعالان سیاسی نگاه میکنند و رسانه را حزب میانگارند، درحالیکه در تمام دنیا این دو مقوله از هم تفکیک شدهاند.
بنابراین واقعیات در ایران نشان میدهد که هر اتفاق سیاسی که در کشور میافتد آسیب آن متوجه رسانهها میشود از این مشکل هم گریزی نیست، چراکه خاستگاه اغلب رسانههای ما سیاسی است و نشریات و رسانههای کشور، نهادهای سیاسی و احزاب و تشکلهای سیاسی هستند و این آسیب در پس هر انتخاباتی گریبان رسانهها را میگیرد.
بسیاری از سیاسیون یا خود اقدام به تاسیس رسانه میکنند یا در راس یک نهاد رسانهای قرار میگیرند. برخی از فعالان سیاسی، فعالیت سیاسی را از طریق رسانه انجام میدهند و برخی دیگر رسانهنگارها را به ستادهای حزبی و سیاسی دعوت میکنند. عملیات روانی علیه رقبای سیاسی از طریق رسانهها انجام میشود و حتی در سطح بینالمللی نیز رسانهها بهعنوان ابزار دیپلماسی عمومی مطرح هستند که از این طریق به پیشبرد اهداف سیاسی و بینالمللی میپردازند. هر چند هنوز رسانهها در ایران در راستای دیپلماسی عمومی، چندان به بازی گرفته نشدهاند و بیشتر از آنها نقش تقویتکننده صدا را انتظار داشتهاند.
در حال حاضر، در اینباره راهحل کوتاهمدت وجود ندارد. این یک مشکل نهادینه شده است و وقتی مطبوعات کشور از این آسیب دور میشوند که فعالیت رسانهای از فعالیت سیاسی تفکیک شود. ما در حال حاضر در مرحلهگذار از این وضعیت هستیم اما زمانی میتوانیم به ایجاد این استقلال امیدوار باشیم که رسانههای قدرتمند مستقل در کشور وجود داشته باشند.
در هر صورت تجربه نشان داده که رسانهها از ظرفیتهای بسیار بالایی برای توسعه مشارکت سیاسی و بالا بردن شور و نشاط و هیجان انتخاباتی برخوردار هستند اما در این جریان باید هوشیاری بهخرج داد تا از آفتهای احتمالی که در کمین رسانههاست اجتناب شود.
قانونمداری، دوری از تندرویهای خاص دوران انتخابات، نیفتادن در دام کمینهای خبری، دقت در انتشار اخبار و اطلاعات و چککردن چندینباره منابع اخبار و رعایت اعتدال در انتشار دیدگاههای سیاسی، رعایت انصاف در انتشار دیدگاهها و اخبار و مصاحبهها و پرهیز از ادبیات تخریبگرایانه باعث میشود رسانهها بتوانند از تندباد انتخابات به سلامت عبور کنند.
حتی این مسئله در مورد رسانهنگارهای جدید یعنی آنها که در فضای سایبر نیز اقدام به انتشار اطلاعات و دیدگاههای خود میکنند صادق است. رسانههای جدید بستر مهمی برای اطلاعرسانی در کشور شدهاند بنابراین بخش عمدهای از بار اطلاعرسانی در جریان انتخابات بردوش همین رسانههای جدید است اما به تناسب آن، رسانهنگارهای جدید نیز دچار آسیبهای جدی شدهاند چون این دسته از رسانهنگارها ممکن است مهارتها و آموزشهای آکادمیک و حرفهای ژورنالیستی نیز ندیده باشند و با خطوط قرمز رسانهای چندان آشنا نباشند، بر این اساس تهدیدهایی که در کمین آنها نشسته نیز بیشتر است. تجربه سالیان اخیر نشان داده که آسیبهای رسانههای جدید اگر بیشتر از رسانههای سنتی نباشد کمتر نیست.